محمدرضا شاه و دندانپزشکی از دریچه خاطرات اسدالله علم
دکتر سعید میرسعیدی: کتاب یادداشتهای علم مجموعهای در هفت جلد شامل خاطرات اسدالله علم، نخست وزیر و وزیر دربار عصر پهلوی دوم، است.
این کتاب که چند سالیست در خارج از کشور به کوشش و ویراستاری علینقی عالیخانی منتشر شده، در چاپهای مختلف بهطور ناقص و کامل در داخل کشور نیز انتشار یافته است.
این مجموعه در بررسی جزییات زندگی و مشغولیات شاه سابق اهمیت فراوانی دارد و معمولا در مورد مسائل شخصی و خصوصی او مورد ارجاع قرار میگیرد.
در خلال روایت شخصی علم از وقایع روزانه زندگی خود و اربابش در موارد فراوانی به دندان دردها و درمانهای دندانپزشکی شاه که در آن سالها در دهه پنجم و ششم زندگی بوده اشاره شده است. البته میدانیم که او بسیار درگیر مشکلات دندان و گرفتار دندانپزشکان بوده است.
شاه سابق و خانوادهاش در سالهای دورتر برای انجام درمانهای دندانپزشکی معمولا به سوییس وگاه پاریس مراجعه میکردند. گاهی نیز دندانپزشکانی ایرانی چون دکتر نواب درمانهای دندانپزشکی شاه و خانواده سلطنتی را انجام میدادند. بعدها در اواخر دهه چهل با منتقل شدن دفتر کار شاه به کاخ نیاوران یک اتاق مخصوص دندانپزشکی در کنار دفترش در نظر گرفته شد و یک یونیت دندانپزشکی در آن نصب شد که مورد استفاده دندانپزشکان شخصی او که گاه خارجی و گاهی نیز ایرانی بودند قرار میگرفت.
در میان خاطرات علم اشارات و اطلاعات زیادی را راجع به این موارد میبینیم. این مطالب از نظر واژهشناسی دندانپزشکی نیز حائز اهمیت است. میبینیم که او مکرر واژههایی چون دندانساز، اصلاح، محکمه، معالجه، تعمیرات و… را بهکار میبرد. و همچنین اطلاعاتی را در مورد وضعیت درمانهای دندانپزشکی لوکس و خاص افراد قدرتمند و ثروتمند در آن دوران بهدست میدهد.
در این نوشتار مجموعه این مطالب را که از میان این کتاب هفت جلدی گردآوری شده میخوانیم. و البته لازم به توضیح نیست که به خاطر رعایت امانت در وفاداری به متن اصلی، از حذف القاب تشریفاتی و عبارات متملقانهای که علم در توصیف شاه بهکار میبرد پرهیز میکنیم.
۴۸/۱/۱۶
در واشنگتن دندانهای شاهنشاه درد گرفت. تصمیم گرفتند دو روز به زوریخ برای معالجه تشریف ببرند. با آنکه دو روز گرفتار معالجه دندان بودند ولی رویهم رفته خوش گذشت.
۴۸/۳/۱۳
دندانساز شاهنشاه را از سوییس خواسته بودم، دیشب آمد. صبح با تلفن فرمودند به تشریفات بگو شرفیابیهای امروز موقوف است. صبح دندانساز در آتلیه کاخ نیاوران شرفیاب شد. من طبق معمول خیال کردم یک یا دو ساعتی طول میکشد. شاهنشاه بعد از نیم ساعت خیلی سرحال بیرون آمدند… فرمودند دندانم را کشیدم دیگر به درد نمیخورد… شهبانو هم تشریف آوردند و پهلوی دفتر شاهنشاه به دندانسازی رفتند. یک ساعت طول کشید.
۴۸/۷/۲۳
سفیر سیلان و سفیر پرتقال اعتبارنامه تقدیم کردند. سفیر سیلان مسلمان و پیرمرد هفتاد و شش ساله ایست. وقتی نطق میکرد دندان مصنوعی او میخواست بیفتد با دست گرفت. همه از خنده میترکیدیم ولی به روی خودمان نیاوردیم.
۵۱/۹/۵
به فرودگاه رفتم که علیاحضرت شهبانو برای معالجه دندان خیال دارند چند روزی تشریف ببرند به زوریخ.
۵۲/۴/۱۳
تلفن داخل اتومبیل من زنگ زد که شاهنشاه چون دندان درد گرفتهاند الان (از نوشهر) به تهران تشریف میآورند… به فرودگاه رفتم به اتفاق شاهنشاه به محکمه دندانسازی رفتم… مجددا شاهنشاه را از محکمه دکتر نواب به فرودگاه بردم.
۵۲/۶/۱۷
والاحضرت شهناز به من فرمودند اول مهر به جای شاهنشاه نمیتوانم بروم چون ناچارم برای معالجه دندانم به اروپا بروم.
سال۱۳۵۴:
… به زوریخ آمدم و در اینجا به خانم علم پیوستم که برای معالجه دندان آمده است و برای آنکه بتواند با من به تهران بازگردد رنج عجیبی به خودش میدهد و هر روز چهار ساعت زیر دست دندانساز است.
… سر شام رفتم. شاهنشاه فرمودند فکر میکنم سرماخوردگی من بر اثر زجری بود که هفته گذشته از درد دندان کشیدم. درد به طوری شدید بود که حتی بازوهای من درد میگرفت و قهرا بیخوابم میکرد و ضعیف شدم…
من فکر میکردم دندانسازی که در کاخ نیاوران تشریف میبرند همان تعمیرات معمولی همیشگی است که شاهنشاه دائما مبتلا هستند نه آنکه چنین دردی میکشند.
… ناهار پیش مادرزنم بودم. پیرزن بسیار خوبیست ولی برای من… نشستن کنار این خانم چندان لذتی نمیدهد. بهخصوص که بیچاره تمام دندانهای خود را کشیده و لثهها تمام زخم است و برای اینکه درد خودش را به من حالی کند دائما لثههای زخم شده را سر ناهار به من نشان میداد.
۵۴/۱۰/۲۳
برای دندانسازی که در کاخ است تشریف آوردند چون باز دیشب دندان مبارک درد گرفته دندانساز را احضار کردهاند. بعد از اینکه دندانساز رفت شرفیاب شدم. حال شاهنشاه خوب بود با آنکه فکر میکردم به علت کار دندانساز خوب نباشد.
منبع:دندانه