تجهیزات دندانپزشکی تاج الدین
0 محصولات نمایش سبد خرید

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

جامعه؛ خانه‌ای که بنیادش هرگز سست نشد

جامعه؛ خانه‌ای که بنیادش هرگز سست نشد

 

گفتگو با دکتر محمدعلی افتخاری، از موسسین و دبیران جامعه دندان‌پزشکی ایران

انجمن دندان‌پزشکی ایران که هسته اولیه آن، در سال ۱۳۴۱ تحت عنوان جامعه دندان‌پزشکان توسط ۱۰ عضو شکل گرفت، قدیمی‌ترین انجمن گروه پزشکی است که پس از گذشت ۵۴ سال، دوام خود را حفظ کرده و خانه‌ای برای تمامی دندان‌پزشکان به شمار می‌رود. دی ماه، سالگرد بنیان‌گذاری این بنیاد است که ما این مناسبت را فرصتی برای گفتگو با دکتر محمدعلی افتخاری، یکی از بنیان‌گذاران و گردانندگان جمعه دندان‌پزشکی ایران یافتیم که در ادامه می‌خوانید:

جامعه دندان‌پزشکی ایران سال ۱۳۴۱ با ۱۰ نفر عضو تأسیس شد و دوامی طولانی داشت. چه چیزی سبب می‌شد این جمع ۱۰ نفره به‌عنوان اولین نهاد غیردولتی گروه پزشکی، تا این حد همبستگی داشته باشد؟ آیا هرگز در این یکپارچگی اخلالی ایجاد شد؟
وحدت و انسجام بین اعضای جمع ما، آن‌قدر عمیق و اصولی بود که همیشه فرایندی رو به رشد داشت و هرگز رو به افول نگذاشت. کار جمعی ما با خلوص نیت و صداقت همراه بود و با گشاده‌دستی، از خودمان برای جامعه دندان‌پزشکی هزینه می‌کردیم و وقت و انرژی زیادی برای پیشبرد اهداف آن صرف می‌کردیم.
من و دکتر نواب، نقش مرکزیت جامعه دندان‌پزشکی ایران را داشتیم و ۸ نفر دیگر از اعضاء، از ما تبعیت می‌کردند. درست است که ما ۱۰ نفر گاهی با هم بحث و از یکدیگر انتقاد می‌کردیم، اما به‌گونه‌ای با یکدیگر مخالفت نمی‌کردیم که مانعی برای کارمان محسوب شود. می‌توانم بگویم آنچه سبب موفقیت ما شد، تجانس فکری بود. این در حالی است که متأسفانه امروزه هر کس ساز خودش را می‌زند و این بدترین اتفاقی است که ممکن است برای کارهای جمعی بیفتد. به‌خصوص جوانان ما به علت فشارهای اقتصادی، در هر کاری به دنبال پول هستند، اما ما در جامعه دندان‌پزشکی، از خودمان هم هزینه می‌کردیم و اولین جمعیتی بودیم که توانستیم با پول خودمان، محل اسکان فراهم کنیم.
باید بگویم فعالیت‌های جمعی گذشت زیادی می‌خواهد و افراد باید اعضای کاردان را که قدرت مدیریت بهتری دارند قبول داشته باشند و شاخه‌های فرعی، نظرات را به این هسته مدیریتی منتقل کنند، چرا که کارهای جمعی بدون داشتن یک هسته مرکزی به نتیجه نمی‌رسند.

در جامعه دندان‌پزشکی به طور معمول چه کارهایی انجام می‌شد و امور جاری به چه صورت بین اعضاء تقسیم شده بودند؟
در این جمع، من و دکتر نواب و دکتر هاشمی، کارهای اصلی را برعهده داشتیم و باقی هم در کلیه فعالیت‌ها با ما همراه بودند. در آن زمان، مهم‌ترین دغدغه ما، فعالیت‌های علمی و بهداشتی بود. بنابراین به مدیریت مرحوم دکتر باکی هاشمی مجله علمی دایر کردیم که از مجلات خوب دندان‌پزشکی کشور به شمار می‌رفت و پس از گذشت ۵۴ سال از انتشار آن، هیچ کس، حتی انجمن دندان‌پزشکی ایران هم نتوانسته است نمونه آن را منتشر کند.
یکی از کارهای جالب ما، حذف کردن کلمه “رئیس” از این جمع بود. چرا که این کلمه، تعبیر ناصوابی را به ذهن متبادر می‌کند. ما در جامعه، سمت دبیری داشتیم که فقط ۴ دوره به من، ۳ دوره به دکتر حسین نواب و ۱ دوره به دکتر ارسلان تاج تفویض شد و باقی اعضاء هم عضو کمیسیون‌ها بودند. پس از اینکه دوره دبیری هر کدام از ما به سر می‌آمد، به عنوان عضو عالی، در گرداندن کنگره‌ها و فعالیت‌های دانشکده و امثالهم همکاری می‌کردیم. دکتر حداد اداره امور مالی و دکتر باکی هاشمی فعالیت‌های علمی را به عهده داشت و من و دکتر نواب، تا ۱۰ سال تنظیم‌ اسا‌س‌نامه‌ها، آئین‌نامه‌ها و مدیریت مجموعه را در دست داشتیم و سپس این کار را به جمع واگذار کردیم و تنها اگر کسی از ما راهنمایی می‌خواست در این کار مداخله می‌کردیم. در حال حاضر بعد از گذشت ۵۴ سال، می‌بینم دورنمایی که ما برای حرفه‌ خود پیش‌بینی کرده بودیم و در اسا‌س‌نامه‌ها آورده بودیم درست و اصولی بود.

اگر بخواهید شخصیت هر یک از دوستانتان را در یک جمله توصیف کنید، آن جمله چیست؟
دکتر حسین نواب، قوه محرکه تشکیلات ما و انسانی بسیار خوش‌فکر و مبتکر بود. دکتر موسی باکی هاشمی در جلسات کم‌حرف بود، اما وقتی به حرف می‌افتاد، دیگر مجال صحبت کردن را به کسی نمی‌داد و ما اغلب با نوعی شیطنت، او را به حرف می‌آوردیم و دیگر خودمان راحت بودیم!
دکتر شمس تابش نمک جلسات ما بود، اما چندان کارها را جدی نمی‌گرفت به همین دلیل هرگز عضو هیات مدیره‌ها نبود. دکتر سمیع وهاب‌پور انسانی ساده و همکاری صمیمی بود و علاوه بر کار حرفه‌ای، در فعالیت‌های نظام پزشکی و امور مالیاتی با ما مشارکت داشت. دکتر آلفرد آوانسیان و دکتر آرنولد برناردی هم ۲ ارمنی بسیار خوش‌فکر بودند.

از جمله کارهای شاخص جامعه دندان‌پزشکی به چه مواردی می‌توانید اشاره کنید؟
کار شاخص ما، شکل دادن این جامعه و استمرار فعالیت آن بود که برای جمعیت‌های پزشکی الگو به شمار می‌رفت. چرا که هنوز هم پزشکان، جدای از انجمن‌های تخصصی، جمعیت واحدی ندارند. در دوران ما، شخصی به نام سیف‌الدین نبوی که متخصص قلب و شخص فعالی بود تلاش زیادی برای شکل دادن چنین جمعیتی کرد و حتی شخص اول مملکت را برای تقویت آن دعوت کرد، اما کسی از کارهای او استقبال نکرد و آن جامعه سر و سامان نگرفت.
نکته جالب این است که در سال ۱۹۰۰ میلادی، فدراسیون بین‌المللی دندان‌پزشکی هم با ۱۰ نفر عضو از کشورهای مختلف تشکیل شد و ما به سرعت جای پای خود را در آن محکم کردیم و توجه گردانندگان آن را به فعالیت‌های خود جلب کردیم. هم‌اکنون هم کشور ما در انجمن دندان‌پزشکی آمریکا، شعبه‌ای دارد که ۱۰ سال از عمر آن می‌گذرد. گرداننده این شعبه دکتر میرزابیگی است که از دوره دانشجویی در جامعه دندان‌پزشکی فعالیت می‌کرد و سپس به آمریکا رفت.

چه شد که جامعه دندان‌پزشکی مختل شد و جای خود را به انجمن دندان‌پزشکی داد؟
سال ۷۵ عده‌ای از دندان‌پزشکان، دبیرخانه جامعه را تصرف کردند و سوابق خدماتی ما را آتش زدند. ما هرگز فکر نمی‌کردیم چنین اتفاقی بیفتد و هم اکنون تمام سوابق کاری‌مان از دست رفته است. این در حالی است که ما جمع خدمت‌گزاری بودیم که با دست خالی، در ساز و کارهای بین‌المللی دندان‌پزشکی در دنیا موقعیتی ایجاد کرده بودیم. چنانچه حتی در آخرین سفری که به تازگی به آمریکا داشتم، انجمن دندان‌پزشکی این کشور، به افتخار من جلسه‌ای ترتیب داد و ضمن یادآوری روش کار ما که الگوی آنان قرار گرفته است، از من تقدیر کرد.
پس از گذشت چهار سال از انحلال جامعه دندان‌پزشکی، سال ۷۹ دوباره به همراه همکاران برخاستیم و با برگزار کردن انتخابات، انجمن دندان‌پزشکی را تشکیل دادیم و جالب این که همه کسانی که دبیرخانه جامعه را تصرف و آن را کردند، به ما پیوستند و در فعالیت‌های انجمن همکاری می‌کنند.

شما ۷۰ سال دندان‌پزشکی ایران یعنی از سال ۱۳۱۳ تا سال ۱۳۸۳ را در کتابی به رشته تحریر درآورده‌اید. چه شد که دست به قلم بردید تا این اثر را خلق کنید؟
چرا که ۶۲ سال از این ۷۰ سال را در متن دندان‌پزشکی ایران بوده‌ام و برای نوشتن این کتاب تاریخی، نیازی به رجوع به اسناد و مدارک نداشتم. پس از اینکه این کتاب را نوشتم، به این پی بردم که حداقل نیمی از تاریخ‌نویسی در کشور ما براساس فرض و تقریب است، چرا که نقص مدارک در ایران بسیار جدی است. برای مثال من نتوانستم آمارهایی که می‌خواستم را از دانشگاه تهران و وزارت بهداشت و وزارت علوم تهیه کنم و حتی نامم در بین فارغ‌التحصیلان هم‌دوره خودم در دانشکده دندان‌پزشکی تهران نبود که باعث تعجب خود کارکنان آن دانشکده هم شد.

آیا برای نوشتن جلد دوم کتاب خود برنامه‌ای دارید؟
چنین خواسته‌ای مطرح شده است. من معتقد هستم این دست کتاب‌ها می‌توانند مکمل داشته باشند؛ یعنی بعد از چند سال، کتابی درباره تحولاتی که در این بازه زمانی رخ داده است تألیف شود. من هم چنین نیتی دارم و فکر می‌کنم نوشتن متمم این کتاب را از اواخر سال ۹۶ شروع کنم.

منبع:دندانه

0
دیدگاه‌های نوشته