تجهیزات دندانپزشکی تاج الدین
0 محصولات نمایش سبد خرید

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

‎نقش دندانپزشک در درمان بیماران دچار اختلال‌ اشتها

‎نقش دندانپزشک در درمان بیماران دچار اختلال‌ اشتها

 

ترجمه شهاب شجاعی
دانشجوی دندان‌پزشکی اصفهان

‎از بین رفتن مینای سطوح لینگوال دندان‌های ماگزیلا می‌تواند نشانه bulimia nervosa باشد

‎ امروزه رسانه‌ها افرادی که به طور عجیبی با ظاهر خود درگیر هستند، مثلا خانم‌های جوان، را به عنوان تابلویی برای بیماران دارای اختلال در تغذیه به تصویر می‌کشند. اما این برخورد کلیشه‌ای خطرناک است؛ چرا که این‌گونه بیماری به دلایل پیچیده روانشناسی می‌تواند در مردان و زنان و در همه سنین و جوامع بروز کند. با این حال دندان‌پزشکان می‌توانند با شناسایی نشانه‌ها و یافتن دلایل آنها، نقش بسزایی در کمک به افراد در مراحل اولیه این بیماری داشته باشند.
اظهارات دکتر مارتا لواین، مدیر برنامه حمایت و بستری سازی موقت بیماران تغذیه‌ای در مرکز سلامتMilton s. Hershey در ایالت پنسیلوانیا می‌گوید: «چنانچه به نظر رسید فردی کاهش وزن ناگهانی داشته، دندان‌پزشک می‌تواند این بحث را پیش بکشد که چرا وی باید در شرایط عادی فقط دو بار در سال ویزیت شود؛ زیرا شما وقتی تغییرات را حس می‌کنید که فرد را زیاد نمی‌بینید.»

‎نشانه‌های فیزیکی
‎دکتر لواین می‌گوید علاوه بر تغییرات وزن، بیماران اختلال تغذیه نشانه‌های فیزیکی اختصاصی در حفره دهان دارند که دندان‌پزشک باید بتواند آنها را تشخیص دهد. برای مثال آثار آزردگی فیزیکی مخاط کام نرم مثل کبودی که با انگشت یا وسایل دیگر برای تحریک استفراغ ایجاد شده دیده می‌شود. همچنین این بیماران در اثر استفراغ روی سطح پشتی دندان‌ها نیز سایش دارند.
‎در معرض اسید بودن سیستم دهان و دندان برای مدت زیاد، علایمی مانند پوسیدگی و افزایش احتمال ایجاد حفره در دندان‌ها، گلو درد مزمن، صدای خش‌دار، لثه‌های دردناک یا خون چکان، درد یا دشواری هنگام بلع، خشکی دهان، کاهش تولید بزاق، قرار گرفتن غیر عادی فک پایین، دندان‌های شکسته یا ترک خورده، مشکلات حین جویدن، ناموفق بودن درمان‌های دندان‌پزشکی پیشین و آسیب به مری را برای فرد به همراه دارد.
‎مورد دیگری که زیاد با آن مواجه می‌شویم غدد بزاقی متورم است که به علت مواجهه و تحریک با اسید ایجاد می‌شود، پس اکثر بیماران ما تقریبا صورتی موش خرمایی دارند و غدد بزاقی پاروتید در آنها به شدت متورم است.
‎ یک علامت که کمتر به آن اشاره می‌شود و کمتر توسط دندان‌پزشک گزارش شده، پینه بستن انگشت اشاره بیمار است که به دلیل کشیدن آن بر سطح اکلوزال دندان‌های در معرض اسید ایجاد می‌شود.
بیماران مبتلا به سندرم anorexia nervosa نیز علائم مشابهی را نشان می‌دهند. چرا که رژیم غذایی محدودشان در آخر به اختلال تغذیه‌ای ختم می‌شود.
بنا بر گزارش انجمن ملی اختلالات تغذیه‌ای (NEDA) کلسیم و ویتامین ناکافی باعث افزایش پوسیدگی دندان‌ها و بیماری‌های لثه می‌شود و آهن ناکافی افزایش التهاب در ناحیه گلو را تسریع می‌کند.
‎همین طور مقادیر ناکافی نیاسین یا ویتامین ب٣ می‌تواند باعث بوی بد دهان و آفت شود. همچنین وجود لثه‌های متورم و خون‌چکان و دهان خشک نیز در این افراد ممکن است.
‎ این انجمن گزارش می‌دهد آرتریت دژنراتیو مفصل تمپرومندیبولار هم می‌تواند با این اختلال دیده شود. احساس درد در ناحیه مفصل می‌تواند با سردرد های مزمن و مشکل در جویدن به همراه مشکلات باز و بسته شدن دهان همراه شود. لواین همچنین احتمال استیو پروزیس هم به خاطر تضعیف بافت استخوان و کاهش تراکم آن در ناحیه فک برای این بیماران را بیان می‌کند. در کنار این موارد علایمی در خارج از حفره دهان حضور دارند که دندان‌پزشک می‌تواند آنها را شناسایی کند.
‎دکتر لواین بر این باور است زمانی که فرد به خاطر درگیری با آنورکسیا خیلی لاغر می‌شود، اغلب موهای او هم بسیار نازک و غیر طبیعی می‌شود. همین طور در مواردی بر روی بازوهای این افراد مویی رشد می‌کند که اصطلاحا laungo خوانده می‌شود که واکنش بدن است برای گرم نگاه داشتن خود در طول کاهش وزن.

داده‌های دموگرافیک و دلایل
‎بنا بر اطلاعات ارایه شده توسط این انجمن حدود ۲۰ میلیون زن و ۱۰ میلیون مرد در ایالات متحده آمریکا در حال حاضر یا در طول زندگی به اختلال تغذیه‌ای مبتلا بوده که به صورت کلینیکی آشکار بوده و شامل:
Bulimia nervosa
Anorexia nervosa
Binge eating disorder
‎و دیگر اختلالات تغذیه اختصاصی است.

سازمان امید اختلال در اشتها eating disorder hope در گزارشی اعلام کرده %۱ الی ۴.۲% از زنان آنورکسیا نرووسا و بالغ بر ۴ درصد بولیمیا نرووسا را در طول زندگی تجربه می‌کنند.
‎دکتر لواین می گوید: «به طور کلی ما بیشتر، زنان را می‌بینیم که در گیر می‌شوند، اما در مواردی که مردان دچار این بیماری هستند نمی‌خواهند به آن اعتراف کنند، زیرا این بیماری بیشتر در زنان وجود دارد؛ پس باید بدانیم اگرچه جمعیت زنان درگیر بیشتر است، اما این بیماری‌ها در هر جنس ممکن است. در برخی از موارد جمعیت LGBT یا کسانی که هویت‌های جنسی خاص دارند هم به این بیماری مبتلا می‌شوند.»
‎برای مثال به گفته دکتر لواین ریسک این بیماری در کسانی که می‌خواهند برای مردان جذاب باشند، از جمله مردان همجنس‌گرا یا زنان دگرباش جنسی نسبتا بالا است. افراد تراجنسیتی هم ممکن است برای کنترل بدن‌شان در راستای ابراز هویت جنسی خود به اختلال تغذیه دچار شوند. به طور کلی بیماران اختلال تغذیه ممکن است در زمان استرس یا گذار بدتر شوند.
‎ اگر خانم‌ها در زمان بلوغ باشند، به خصوص در آغاز بلوغ، می‌توانند به دلایل متعدد به آنورکسیا مبتلا شوند. آنها ممکن است از سوی خانواده و دوستان به خاطر ظاهر متفاوت‌شان نظرات منفی مختلفی دریافت کنند. این نظرات می‌تواند آغازگر بسیاری اختلالات تغذیه‌ای و نیز موجب متمرکز کردن فرد بر ظاهر خود باشد.
دکتر لوین اظهار دارد: «‎بلوغ ممکن است فرد را در مرکز قضاوت‌های جنسی قرار دهد و کمبود توانایی‌های احساسی برای مواجهه با این انتظارات به خصوص زمانی که افراد جوان هستند، می‌تواند آنها را به یک اختلال مبتلا سازد. اختلال تغذیه‌ای با نیازی برای کاهش سایز و بازگشت به اندازه پیش از بلوغ شکل می‌گیرد. به طور مشابه آزار کودکان و تعرض جنسی با همین مکانیسم می‌تواند آنها را به این نگرش که نیاز دارند به ظاهر خود کنترل داشته باشند و سایز خود را کاهش دهند، سوق دهد.»
‎یکی دیگر از مواردی که در زنان ریسک درگیری با این اختلالات بالا می‌رود، زمانی است که فرد قصد ورود به کالج (دانشگاه) را دارد. برای بسیاری افراد این تغییر بسیار بزرگ است و فرد به طور ناگهانی با مجموعه‌ای از غذاها و انتظارات غذایی وسیع مواجه می‌شود، بدین سبب می‌توان در این افراد اختلالات تغذیه‌ای شدید را شاهد بود.
‎افراد میانسال هم ممکن است در زمان طلاق اختلالات تغذیه را تجربه کنند که می‌تواند از نحوه‌ای که آنها خود را نمایش می‌دهند متاثر شود. دکتر لواین می‌گوید بیمارانی که سعی دارند وضعیت سلامتی خود را بهبود بخشند هم می‌توانند زیاده‌روی کرده و در بازه‌ای که باید رژیم خود را تغییر دهند از این کار اجتناب کنند. فرهنگ جامعه و محیط خانه نیز از جمله عوامل تاثیرگذار هستند.
‎به گفته دکتر لواین خانواده‌ها باید بیشتر به پیام‌هایی که ارسال می‌کنند دقت کنند. اگر در محیط خانه مجله ‌ای فشن و مد زیاد باشد یا اگر مادران بیش از حد در رابطه با سایز خود یا رژیم خود ابراز نگرانی کنند، این نگرانی به دختران آنها نیز انتقال پیدا می‌کند، اما اگر بیشتر سعی کنیم سلامتی خود را حفظ کنیم و توجه خود را در رابطه با سلامتی خود معطوف کنیم این دیدگاه می‌تواند محافظه کارانه‌تر باشد.
‎دندان‌پزشکانی که باور دارند بیماری ممکن است مبتلا به اختلالات تغذیه‌ای باشد، باید در رابطه با شک خود با آنها صحبت کنند، اما این مکالمات باید کنترل شده و بسیار محافظه کارانه باشد. بیماران اختلالات تغذیه تمایل دارند که اختلال خود را همواره به صورت یک راز نگه دارند. مطرح کردن آن می‌تواند منجر به رویکرد تدافعی بیمارشود، همچنین ممکن است دیگر برای ادامه درمان خود نزد دندان‌پزشک باز نگردد و همین امکان کمک را از بین ببرد. اگر روند مکالمه به گونه‌ای باشد که فرد متهم شود، تاثیرات منفی آن ممکن است شخص را به مراحل ابتدایی بیماری‌اش باز گرداند.
‎بیمار معمولاً هنگامی که بیماری دیگر در کنار او باشد آغاز به صحبت نمی‌کند و راحت نیست. دندان‌پزشک باید مطمئن باشد زمان کافی را برای این مکالمه در اختیار دارد و در زمان مناسب فضا و ارتباط مناسب را با فرد برقرار کند و یک مکالمه واقعی در رابطه با این موضوع با وی داشته باشد.
‎زمانی که موفق به برقراری ارتباط می‌شوید باید بسیار روشنفکرانه و با ذهن باز، بدون سرزنش و قضاوت با بیمار صحبت کنید. این مکالمه نباید لزوما با اختلالات تغذیه‌ای آغاز شود. دندان‌پزشک باید مکالمه را غیر مستقیم هدایت کند تا بیمار به صورت ارادی خود بحث بیماری را مطرح کند.
‎می‌توانید بگویید من با دیدن وضعیت دندان‌های شما واقعا نگران می‌شوم و مسائل مختلفی می‌تواند این وضع را ایجاد کند. فکر می‌کنید بتوانید علت را حدس بزنید؟ در ابتدا بیمار ممکن است چیزی نگوید. می‌توانید با این مورد بحث را ادامه دهید که در بعضی موارد چنین مشکلی با بیماری استفراغ مزمن یا اسید معده بیش از حد دیده می‌شود. فکر می‌کنید مشکلاتی مشابه با این بیماری‌ها را داشته باشید؟
‎اگر فرد در مرحله‌ای است که درباره بیماری خود صحبت کند، دندان‌پزشک باید برای فراهم کردن اطلاعات ارجاعی به متخصص آماده باشد. دندان‌پزشک همچنین باید درخواست کند که آیا ممکن است با فرد مراقب بیمار صحبت کند. بعضی از بیماران ممکن است زمانی که به این جا می‌رسد قضیه را انکار کرده و همه چیز را تکذیب کنند. ممکن است برای این بیماران چندین ملاقات طول بکشد تا بتوانید راجع به موضوع صحبت کنید.
‎در نوشته‌های خود ذکر کنید که در مکالمه ‌قبلی خود با بیمار تا چه مرحله‌ای پیش رفته و به خصوص چه زمانی مورد ناخوشایندی در مکالمه پیش آمده است. دکتر لواین یادآور می‌شود که نباید بیمار را قضاوت کرده و سرزنش کرد؛ برای مثال بگوییم «می‌دانم راجع به این موضوع صحبت کردیم، اما می‌خواهم بیشتر بدانم و در این مورد نگرانم.»
‎برخی بیماران ممکن است این بیماری را در زمان بلوغ تجربه کنند، که مسائل پیچیده در رابطه با حریم خصوصی بیمار و اجازه والدین آنها مطرح می‌شود. قوانین مختلفی وجود دارد که باید رعایت شود. دکتر لواین باور دارد در پزشکی افراد در حال بلوغ، معمولاً باید با خود فرد مکالمه را آغاز کرده و سپس با والدین صحبت کرد. در سن ۱۴ تا ۱۶ سالگی فرد می‌تواند بعضی درمان‌های روانشناسی را با تصمیم خود و به صورت آگاهانه و مستقل دنبال کند تا درمان شود.
‎ ما نباید به حقوق آنها تجاوز کنیم اما این مطلب باید با پدر و مادر آنها در میان گذاشته شود. در بسیاری از موارد به سادگی می‌توان گفت «بهتر است این موضوع مهم را با پدر و مادرت هم در میان بگذاریم تا ببینیم چه می‌شود» و برای این که شما اعتماد افراد در حال بلوغ را جلب کنید تا پدر و مادر خود را بیاورند، می‌توانید بگویید این مکالمه کمی پیچیده است، شاید بهتر است مادر یا پدرت هم باشند تا بتوان در کنار هم صحبت کنیم.
‎وی خاطر نشان کرد تفاوت‌های جنسی و سنی بین مکالمه کننده‌ها می‌تواند این کار را مشکل‌تر کند. برای مثال یک خانم جوان ممکن است با یک مرد مسن راحت نباشد تا چنین مکالمه‌ای داشته باشد. ضمنا هر قدر شما مهربان و با مهارت باشید برقراری ارتباط آسان‌تر است.
‎مهم‌ترین مطلب این که شما یک درک پایه و اساسی از وضعیت بیمار داشته باشید و مکالمه را آرام آرام و بدون سرزنش به سمتی که می‌خواهید هدایت کنید، زیرا بیمار شما قبلا رفتارهای قضاوت کننده از سوی مردم دریافت کرده و خانواده ممکن است او را درک نکرده و سرزنش کنند. در بسیاری از موارد انتقادهایی را در مکان‌های مختلف دریافت کرده‌اند، برای همین اگر فردی به طور واقعی نگران آنها باشد و آنان این را احساس کنند، می‌تواند در درمان آنها بسیار اثربخش باشد.

منبع:دندانه

0
دیدگاه‌های نوشته