تجهیزات دندانپزشکی تاج الدین
0 محصولات نمایش سبد خرید

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

دانشکده‌های دندانپزشکی یا بهداشتکاران، کدام کام روستائیان را شیرین می‌کنند؟

دانشکده‌های دندانپزشکی یا بهداشتکاران، کدام کام روستائیان را شیرین می‌کنند؟

 

آسیب‌شناسی طرح افزایش دانشکده‌های دندان‌پزشکی در گفتگوی نگین دندان‌پزشکی با دکتر اکبر فاضل

افزایش دانشکده‌های دندان‌پزشکی که با شعار رساندن خدمات به مناطق محروم شروع شد، پس از گذشت ۹ سال، به گشوده شدن یک سرفصل جدید برای تربیت خیل دیگری از نیروهای ارائه دهنده خدمات دندان‌پزشکی ختم شد و ظاهراً نتوانست هدفی که برای آن در نظر گرفته شده بود را تحقق ببخشد. حال کجای این مسیر اشتباه بود و آیا تضمینی هست که این اشتباه دیگر در تربیت بهداشتکاران دهان تکرار نشود و عدالت در برخورداری از خدمات دندان‌پزشکی، در سراسر کشور ایجاد شود؟ پاسخ این سؤالات را در گفتگو با دکتر اکبر فاضل، دبیر پیشین شورای آموزش دندان‌پزشکی و تخصصی و عضو فعلی شورای سلامت دهان پرسیدیم که در ادامه می‌خوانید.

آقای دکتر فاضل! آیا احیاء طرح تربیت بهداشتکاران دهان را می‌توان دلیلی بر ناکارآمدی برنامه افزایش دانشکده‌های دندان‌پزشکی دانست که در زمان ریاست شما در دبیرخانه شورای آموزشی دندان‌پزشکی و تخصصی کلید خورد؟ کجای معادله غلط از آب درآمد که افزایش فارغ‌التحصیلان هم نتوانست خدمات دندان‌پزشکی را به مناطق محروم ببرد؟
این معادله درست است و اگر ما اجازه بدهیم دوره این طرح تمام بشود و فارغ‌التحصیلانش از دانشگاه‌ها بیرون بیایند، پاسخ بسیاری از این سؤال‌ها مشخص می‌شود.
زمانی که من دبیر شورای آموزش دندان‌پزشکی و تخصصی و همچنین عضو شورای گسترش دانشگاه‌های علوم پزشکی و شورای برنامه‌ریزی وزارت بهداشت بودم، طرح آمایش سرزمینی کلید خورده بود که مراکز استان‌ها را به داشتن دانشکده دندان‌پزشکی مجاز می‌کرد و هدف آن هم تأمین نیروی مورد نیاز مراکز بهداشت و درمان کشور بود.
آن زمان، تمام هم و غم ما این بود که دانشکده‌های دندان‌پزشکی، بتوانند طی برنامه ۵ ساله توسعه، با بومی گزینی، نیروهای مورد نیاز مراکز بهداشت و درمان خودشان را تربیت کنند و برای رسیدن به این هدف، تعداد دندان‌پزشکان مورد نیاز این مراکز را تعیین و به دانشکده‌های دندان‌پزشکی استان‌ها اعلام کردیم.
در حال حاضر هم این هدف محقق شده است و یکی از مصداق‌های آن، استان هرمزگان است که از ابتدا پذیرش دانشکده دندان‌پزشکی خود را ۱۰۰ درصد بومی کرد و با ۳ دوره دانشجو گرفتن، تقریباً تمام دندان‌پزشکان مورد نیاز ۱۱۰ مرکز بهداشت و درمان شهری و روستایی خود را تأمین کرد. چنانچه اگر به این مراکز سری بزنیم، می‌بینیم که دندان‌پزشکان بومی این استان تقریباً در تمام آن‌ها مستقرشده‌اند. حالا با این شرایط چه دلیلی دارد سلامت دهان مردم را به دست کاردان‌ها بسپاریم؟

بنابراین افزایش تعداد دانشکده‌های دندان‌پزشکی، آن چنان که مصطلح و مورد پذیرش عموم است، غیر کارشناسانه و بدون برنامه‌ریزی هم نبوده است؟
افزایش تعداد این دانشکده‌ها، بخشی از طرحی بود که سال ۱۳۸۶ و در پی فشارهای زیادی که در سراسر کشور برای توسعه رشته‌های مختلف پزشکی وجود داشت کلید خورد. بنابراین، این طرح فقط مختص دندان‌پزشکی نبود و هدف آن، نیازسنجی رشته‌های علوم پزشکی مختلف در مناطق جغرافیایی متفاوت با مسئولیت دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بود.
از آن به بعد، استان‌هایی که دانشکده دندان‌پزشکی نداشتند، متقاضی تأسیس آن شدند و مجوزها صادر شد. البته در این مورد سخت‌گیری‌هایی هم اعمال می‌کردیم که این دانشکده‌ها حتماً از امکانات کافی و فضای فیزیکی مناسب بهره‌مند باشند. در ضمن تأسیس دانشکده را به درصدی از بومی گزینی منوط می‌کردیم تا دندان‌پزشک در مراکز بهداشت و درمان همان استان تعهدات خودش را انجام بدهد. هدف ما افزایش تعداد دندان‌پزشکان نبود، بلکه تربیت هدفمند آ‌ن‌ها بود، چرا که نمی‌توانستیم بگوییم دندان‌پزشک نداریم، بلکه آن زمان نسبت دندان‌پزشکان در شهرهای مختلف متوازن نبود.
ما در این طرح، حتی نیروی مورد نیاز هیات علمی را هم در جمعیت ورودی دستیاری پیش‌بینی کرده بودیم و ۳۰ درصد آن را به نیروهای استانی و بومی اختصاص داده بودیم. حالا هم اگر قدری صبر کنیم، می‌بینیم که این ساختار در حال شکل‌گیری و کامل شدن است و این نیروها در حال فارغ‌التحصیلی و رفتن به دانشکده‌های دندان‌پزشکی استان‌های محروم خودشان هستند. در ضمن حالا که نیروهای غیر آموزشی در حال فارغ‌التحصیل شدن هستند، باید معاونت درمان، معاونت بهداشت و معاونت آموزش آن‌ها را به سوی همان هدفی که از ابتدا برایشان در نظر گرفته شده بود هدایت کنند.

یعنی به اعتقاد شما اگر بر همین منوال پیش برویم، می‌توانیم امیدوار باشیم دندان‌پزشکان به مناطق محروم بروند و نگرانی بی‌بهره بودن این مناطق از خدمات دندان‌پزشکی برطرف بشود؟
حتماً همین‌طور است و انتظار می‌رود آقای وزیر که نسبت به درمان مردم دلسوز هستند، اجازه بدهند دانشکده‌های دندان‌پزشکی مراکز استان‌ها پا بگیرند و فارغ‌التحصیلان آن‌ها در مراکز بهداشتی و درمانی مستقر شوند. معنای عدالت در سلامت این است، نه اینکه دوباره به ۴۰ سال قبل برگردیم و طرحی را احیا کنیم که مربوط به دورانی بود که در کل کشور، ۵ دانشکده دندان‌پزشکی و ۲۵۰۰ فارغ‌التحصیل داشتیم.
ما در حال حاضر ۳۰ هزار دندان‌پزشک داریم که تنها طرح ۲ ساله نیروی انسانی آن‌ها برای مراکز بهداشت و درمانمان کفایت می‌کند. در ضمن در کشور ۶ هزار مرکز بهداشتی و درمانی وجود دارد که نیمی از آن‌ها به یونیت مجهز است و ۱۲۰۰ واحد از آن‌ها فعال هستند. در ضمن با مساعدت‌های وزیر بهداشت، پیش از شروع سال ۹۵، حقوق دندان‌پزشکان مناطق روستایی هم‌ردیف پزشکان قرار گرفت و در حال حاضر آنان می‌توانند در یک نوبت کاری، ماهانه ۵ میلیون تومان حقوق دریافت کنند که با حقوق‌های کارگری پیشین اصلاً قابل قیاس نیست و در همین چند ماه، ۷۰۰ مرکز بهداشت و درمان توانستند با این تسهیلات، دندان‌پزشکان خود را تأمین کنند. پس پیش‌بینی می‌شود اگر قدری صبر کنیم تا سایر فارغ‌التحصیلان هم از این تغییرات مطلع شوند، حتماً نسبت به قبل تمایل بیشتری پیدا می‌کنند به این مراکز بروند.

پس با این همه، منشأ تربیت دوباره نیروهای حد واسط دندان‌پزشکی و انحراف مسیر برنامه‌ریزی‌های کلان دندان‌پزشکی در کشور کجاست؟
زمانی که شخص من هم دبیر شورای آموزش دندان‌پزشکی و تخصصی بودم، منشأ تربیت بهداشتکاران دهان و دندان، دانشگاه علوم پزشکی شیراز بود و هر وزیری به آن دانشگاه مراجعه می‌کرد، این خواسته از او مطالبه می‌شد و از آنجا که درخواست کلانی نبود و وزیر یا معاون وزیر هم اطلاع چندانی از کم و کیف آن نداشتند، گاهی فی‌البداهه با آن موافقت می‌کردند و گاهی هم آن را جهت بررسی به دبیرخانه ارجاع می‌دادند و من هم همیشه آن‌ها را توجیه می‌کردم که سازمان نظام پزشکی و پزشکی قانونی، پر از پرونده‌های قصور بهداشتکاران دهان و دندان است. چندان هم غیرمنطقی نیست، چرا که یک دندان‌پزشک، برای رسیدن به آموزش‌های بالینی، باید ۳ سال درس بخواند، حال ما چگونه باید توقع داشته باشیم یک تکنسین یا کارشناس با ۲ سال و نیم یا قدری بیشتر درس خواندن، کار درمانی دندان‌پزشکی انجام بدهد؟
ما برنامه‌ریزی دقیقی انجام دادیم که باید یک گروه دلسوز آن را درک کنند و ادامه بدهند، اما مشکل اینجا است که در نظام‌های مدیریتی کشور ما، هرکس روی کار می‌آید، می‌خواهد هرچه گذشتگان کشته بودند را از نو بکارد. البته باید گفت خوشبختانه دبیرخانه شورای آموزش دندان‌پزشکی و تخصصی و شورای عالی سلامت، در راستای اهداف ما پیش می‌روند، اما گاهی از گوشه و کناری، درخواست‌هایی می‌شود و در نتیجه فشارهایی، تصمیماتی گرفته می‌شود که برای دندان‌پزشکی کشور فاجعه است.

موضع شورای سلامت دهان در مورد احیاء طرح بهداشتکاران دهان چیست؟ آیا نظر آن‌ها در این مورد لحاظ شده است؟
اکثر قریب به اتفاق اعضای شورا با تربیت دوباره بهداشتکاران مخالف هستند، اما ظاهراً نظر شورا در این مورد اهمیتی ندارد و در مورد این تصمیمات لحاظ نمی‌شود؛ به طوری که اصلاً اعضای آن در جریان نبودند که بنا است طرح بهداشتکاران دوباره احیا شود. شورای سلامت دهان در حال حاضر در حال بررسی این طرح است و تصمیم دارد موضع رسمی خود را اعلام کند و از وزیر بهداشت درخواست کند که مانع این کار بشود.
این شورا یک برنامه راهبردی درازمدت برای سر و سامان دادن به خدمات دندان‌پزشکی در کشور، از بهداشت و پیش‌گیری گرفته تا خدمات سطح ۲ و ۳ طراحی کرده است که با این قبیل برنامه‌ها، از مسیر اصلی خود منحرف می‌شود. در برنامه ما، مشخص است که هر شخص با هر سطح از تخصص، باید چه خدماتی را انجام بدهد. اصلاً قرار نبوده است که تکنسین‌های سلامت دهان، در کار بالینی مداخله کنند. آن‌ها برای این تربیت‌شده‌اند که خدمات سطح ۱ را انجام بدهند.
گذشته از این، من بعید می‌دانم اصلاً مرکزی در کشور داشته باشیم که به بهداشتکار نیاز داشته باشد، چرا که طرح نیروی انسانی و تعهدات دانشجویان بومی که ۳۰ درصد پذیرفته‌شدگان دانشگاه‌ها را تشکیل می‌دهند و دانشجویانی که از سهمیه مناطق محروم استفاده کرده‌اند، برای این مراکز کافی است، اما ما از اجرایی کردن آن‌ها غافل شده‌ایم و تنها می‌خواهیم بهداشتکار تربیت کنیم که بر روی این زخم مرهم بگذاریم.

منبع:دندانه

0
دیدگاه‌های نوشته