چگونه در عالم دندانپزشکی معروف شویم؟
۱۰+۱ پیشنهاد کاربردی برای تبدیل شدن به یک دندانپزشک معروف و سلبریتی
برای «دندانپزشک معروفی شدن»، یک روش این است که دکتر کاردرستی باشیم، سوادمان زیاد باشد، در آموزش و پژوهش سرآمد بودن هم مهم است. کیسهای دشوار را قبول کنیم و مواردی بدانیم که بقیه نمیدانند. ولی این تنها راه حل شهرت در دندانپزشکی نیست. (در واقع سختترین راه مشهورشدن همین مواردی است که به آنها اشاره شد). ولی راههای سادهتری هم برای این منظور وجود دارد که شما لابد در دور و برتان مشاهده کردهاید. در اینجا به چند راه حل ابداعی ساده اشاره میشود.
۱. شما یک روش مندرآوردی اختراع کنید؛ مثلاً بگویید که مبدع جراحی کشیدن سانترال با استفاده از عینک پنسی ته استکانی هستید! هیچکس تا به حال با زدن عینک پنسی ته استکانی، دندان سانترال را اکسترکت نکردهاست، بنابراین شما پدر جراحی دندان سانترال به روش میکروسکوپی عینک پنسی محسوب میشوید. مهم نیست این روش چه قدر کارایی دارد و به چه دردی میخورد، مهم این است که شما ابداع کردهاید و پدر بر حق این روش جدید هستید!
۲. چند نفر را اجیر کنید تا برای شما تبلیغ کنند. در گذشته لوطیها از این روش برای اشتهار استفاده میکردند. مثلاً چند نفر بچه مرشد را اجیر میکردند تا در خیابان با صدای بلند در وصف پهلوانی، نعت و مرتبت آن لوطی مجیز بخوانند و تعریف بکنند. الان شما ممکن است که به این لوطیها دسترسی کافی نداشته باشید ولی به راحتی با شل کردن سر کیسه میتوانید عدهای را پیدا کنید که در فضای مجازی در صفحات مختلف تعریف شما را بکنند و شما را استاد عالیقدر بیهمتا خطاب کنند.
۳. یک موسسه میتوانید ثبت کنید. هرقدر که اسمش دهانپرکنتر و خارجیتر باشد بهتر است. اگر مقر و دفتر این موسسه در دوبی، آنکارا یا آخن باشد بالطبع بهتر از آن است که در اسلامشهر یا حسنآباد خالصه باشد. بعد که موسسه را ثبت کردید، به اسم این موسسه برای خودتان مدرک، تقدیرنامه و حکم ریاست صادر کنید. کنگره برگزار کنید. به خودتان از طرف موسسه خودتان جایزه بدهید. بعد خودتان را به ریاست این موسسه منصوب کنید. خلاصه دستتان باز است و هر کاری میتوانید بکنید.
۴. گفته میشود برخی از برنامههای تلویزیونی نیاز بهحق الحضور دارند! شما باید هزینهٔ چایی و آبمیوهای که قرار است در آنجا بخورید را بپردازید. بنابراین اگر آدم اهل حسابوکتابی باشید، حضور در این برنامههای تلویزیونی برایتان دور از دسترس نیست.
۵. یک مجله منتشر کنید و خودتان سردبیر و همهکارهاش باشید. بعد عکستان را در صفحه اول تا آخر بهصورت تمامقد، پرتره، پاسپورتی و… منتشر کنید. تمام مطالب نشریه هم نوشته خودتان یا در حمد و ثنای شما باشد.
۶. به آدمهای کلهگنده مربوط و نامربوط متصل شوید. این اتصالات ضرری ندارند بلکه ممکن است سودی هم برایتان داشته باشد. مثلاً دوستی رئیس ستاد حمایت از یوزپلنگ وحشی، سازمان بندرها و کشتیرانی یا انجمن پیچگوشتی فروشان کل کشور یک جایی ممکن است به دردتان بخورد. حداقل میتوانید عکسهای دونفرهتان را روی درو دیوار مطب بچسبانید یا در صفخات اجتماعی منتشر کنید.
۷. دوره و کلاس برگزار کنید. اینکه چیزی بارتان نیست اهمیتی ندارد. مهم این است که آنهایی که در کلاسهای شما شرکت میکنند هم لابد چیزی بارشان نیست. بنابراین دستتان رو نمیشود. تازه با کمی پرروبازی در کلاس و بافتن اراجیف میتوانید خودتان را آدم مطلع و باسوادی هم جا بزنید.
۸. ادوایزر شرکتهای بزرگ و اسمورسمدار باشید. به هرحال این شرکتها پول دارند و پول حلال مشکلات است. شما اگر هوای این شرکتها را داشته باشید، آنها هم هوای شما را دارند و پشتتان را خالی نمیکنند. شرکتها میفروشند و شما معروف میشوید!
۹. در هر کنگرهای که دم دستتان است سخنران باشید. در مورد همه چیز هم حرف بزنید. دندانپزشکی، گرامایش زمین، طرح نوسازی تاکسیهای فرسوده، آبیاری قطرهای و… میتواند موضوع صحبت شما باشد. اگر هم فقط در مورد رشته خودتان قرار است صحبت کنید، هر بار همان حرفهای قبل را پس و پیش بگویید. مهم سخنران بودن در کنگره است و بقیه موارد اهمیتی ندارد.
۱۰. سعی کنید همیشه نگران باشید و در مورد همه موضوعات مرتبط و غیر مرتبط با دندانپزشکی اظهار نظر کنید و مصاحبه انجام دهید، حتی اگر موضعگیریهای شما در دو مصاحبه پیدر پی متناقض باشند. از افزایش تعداد دانشکدههای دندانپزشکی نگران شوید، در مورد هجوم جوانان به کشورهای خارجی برای تحصیل دندانپزشکی اظهار اخطار بدهید و بازگشتشان را سونامی دندانپزشکی بنامید اما فراموش نکنید که گاهی لازم است آنها را فرزندان این برز و بوم بدانید که به دلیل نقص سیستم آموزشی مجبور به تحصیل در کشور بیگانه شدهاند. در مرود ابهامهای مالیاتی گروه پزشکی اظهار نگرانی کنید، عدم وجود تعرفه مشخص دندانپزشکی را زیر سوال ببرید، روز جهانی ماما را تبریک بگویید و…
۱۱. در جمعهای خصوصی زیر آب همه را بزنید و دیگران را مایه ننگ صنف و بچه سوسول و تازه به دوران رسیده بنامید. در سرمقالههاتان پیشکسوتان حرفه را مشتی پیر و پاتال بنامید و هیاتمدیره انجمن رقیب را متهم به باندبازی و لابیگری کنید اما وقتی پشت تریبون کنگره قرار گرفتید از لزوم دوستی و قرابت صنفی بگویید و همه را دعوت به اتحاد و آشتی صنفی کنید.
منبع:دندانه