تجهیزات دندانپزشکی تاج الدین
0 محصولات نمایش سبد خرید

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

معلولی که با دندانهایش می‌نویسد

معلولی که با دندانهایش می‌نویسد

 

سوادآموز معلول سیاهکلی در کلاس نهضت سوادآموزی با دندان می‌نویسد.
در دیدار از خانواده بابایی از اهالی روستای فشتال از توابع شهرستان سیاهکل می‌توان متوجه شد که یک انسان چگونه باید فعل خواستن را صرف کند.

در این خانواده ۹ نفره، در سال ۱۳۷۲ دختری متولد شد که همگان از دیدن آن یکه خوردند. مادرش می‌گوید: «دختری متولد شده بود که از لحاظ جسمی دچار مسایل عدیده‌ای بود. بعضی‌ها پیشنهادهایی دادند، یکی گفت او را به بهزیستی بسپارید، یکی گفت بگذاریدش سر راه،…. اما من گفتم که او یک هدیه الهی است و باید به وظیفه مادری‌ام عمل کنم». نام او را طلیعه نهادیم. طلیعه‌؛ حتی این نام‌گذاری نیز خود میزان مهر مادری را نشان می‌دهد.

طلیعه در بین پنج خواهر و یک برادر بزرگ‌تر خود روزگار گذراند. یک انسان معمولی در این شرایط دچار کمبودهای روانی و جسمی زیادی می‌شود، اما طلیعه که می‌گویم پشتش دنیایی از واژگان و مفاهیم نهفته هست که هر کس خود باید ببیند و دریابد.

طلیعه دریایی از مقاومت، شور زندگی، آرزو و امید و پشتکار است. طلیعه اکنون ۲۰ سال دارد. جثه‌اش به اندازه یک دختر ۵ ساله است و نمی‌تواند دست‌ها و بدن خود را تکان دهد، این گونه بگویم، ۲۰ سال است که نه حرکت کرده، نه دویده و نه راه رفته، باران را از روی صدایش می‌شناسد و برف را از روی سرمایش، تا به حال کسی را از بالا نگاه نکرده، آن‌گونه که اکثر ما این کار را می‌کنیم.

راستش رفته بودم که آنجا خیلی حرف‌ها بزنم اما، چنان درسی گرفتم که به قول حافظ «به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد».

طلیعه ۲۰ ساله از کودکی به قرآن علاقه داشت و وقتی نوشتن و مدرسه رفتن خواهران و برادرانش را دید ذوق نوشتن پیدا کرد و حالا مدتی است با شرکت در دوره سواد آموزی‌ با دندان می‌نویسد و با لب‌هایش کتابش را ورق می‌زند. از خیلی‌هایمان خوش خط‌تر و روان‌تر می‌نویسد و روان‌تر می‌خواند، با مدادهایی به اندازه‌‌ همان مدادهای تمام شده‌ای که بابای مدرسه در زیر میز بچه‌ها پیدا می‌کند.

او تواناست، آرزوهای بزرگ و قشنگی دارد. او می‌خواهد جراح شود.
منبع:دندانه

0
دیدگاه‌های نوشته