نظریه نسبیت در دندانپزشکی چگونه کشف شد؟
رمز گشایی از مکالمات جعبه سیاه صدا وسیما پس از سقوط اخلاق پزشکی
-الو دکتر جان صدامو داری؟ داشتید میفرمودید… جایزه چی؟ چه جوایزی در دوران تحصیلاتتون گرفتید؟
-من کلاس دوم دبستان یک جعبه شش تایی مداد رنگی و یک کارت هزار آفرین گرفتم.
-بسیار خوب ترجمهاش میشه:
OTAC &۶ C. p. S: One thousand afarin card &۶ color pencil set!
-بله. فقط یک مسالهای… میدونین که همین همکارا گاهی از روی تنگ نظری و حسادت دوست دارن زیر آب یکی رو بزنن… نکنه پیگیری کنن و بخوان ببینن این جایزه چی هست و ارزشش رو زیر سوال ببرن…
– خیالت تخت باشه دکی! سرانه مطالعه این کشور سه دقیقه است. اسم به این دور و درازی رو تا نصفهاش که برسن سه دقیقه شون تموم شده. حالا اگه خیلی دل نگرونی یک عکس هم بذاریم تنگش. عکسی چیزی ندارین که با یک آدم موبور شبیه خارجیها انداخته باشید؟ برگهای چیزی هم دستش باشه دیگه بهتر، فکر میکنن تقدیرنامه است.
-اممممم… بذار فکر کنم… آها! یک همکلاس دبیرستان داشتم. اسمش مهدی بود. زاغ، قد بلند، چشمای آبی. خبری ازش نداشتم تا پریروز که بیمعرفت منو نشناخت و می خواست جریمهام کنه. تازه فهمیدم مهدی زاغ افسر راهنمایی رانندگی شده. البته بعد که آشنایی دادم اوضاع عوض شد. علیالخصوص وقتی فهمید تلویزیون قراره منو نشون بده… جریمهام نکرد که هیچ، تازه دست انداخت گردنم عکس یادگاری گرفتیم. برگههای جریمه هم تو اون دستشه. حله.
-این از این. کشف چی؟ چیزی کشف نکردین تا حالا؟
-نه والا.
-هیچی؟ هیچ ابداعی، فکر نویی، مثلا همین قبل از اینکه من زنگ بزنم به چی داشتید فکر میکردید؟
-همین الان؟ خوب… من بیکار تو مطب نشسته بودم داشتم سرم رو میخاروندم و با خودم میگفتم خیلی اوضاع مریض به نسبت پارسال خراب شده. خیلی.
-همین دیگه. «به نسبت پارسال»! همین خودش کشف هست. به رزومه اضافهاش میکنیم. کاشف نظریه نسبیت در دندانپزشکی.
-خوبه. ولی وراث انیشتن شاکی نشن!
-الان همینطور که داشتم با شما حرف میزدم اینترنتی سرچ کردم. وارثی نداره به اون صورت، منتها ریسکه برای ما. «فی» رو اگه میتونین بالا ببرین. منم شرکا رو راضی میکنم که اینو تو رزومه تون کار کنیم.
-باشه. راستی این جریان پزشک رتبه فلان پایتخت و دندانپزشک رتبه فلان کشور و اینا چیه که انداختین تو دهن مردم؟ ازین رتبههاتون بخوام چقدر در میاد واسم؟
-ما خودمون هم نمیدونیم اینا رو چه جوری انتخاب میکنیم. مهم هم نیست. مهم اینه که مردم کلا از رتبه و درصد استقبال میکنن. میخوایی بیشتر بده، بگیم دندانپزشک سوم ایران هستی. اول و دوم رو شرمنده، پیش فروش شده. یا اگه خیلی طالبی شماره نفراول و دوم رو بدم خودتون بشینین سر معامله.
-نه. سخت میشه دیگه. به جاش یک کار دیگه بکن واسم. باجناق من یک اختراع در زمینه مهندسی معدن ثبت کرده. خیلی جلوش کم آوردهام. دیشب تو مهمونی مادرزنم هی بهش تعارف میکرد و تحویلش میگرفت. بعد از رفتن مهمونا بهم گفت یک کم از مهندس یاد بگیر چقدر قشنگ نشسته بود راجع به اختراعش توضیح میداد… عوضش تو چی؟ حال مهمونا رو بهم زدی. یک ساعت داشتی با گوشه سویچ ماشینت، گوشت از لای دندونات در میآوردی…
-دکتر خودتو دست کم نگیر. یک کم سر کیسه رو شل کن. همین اختراعت رو تو برنامه اعلام میکنیم. همچین که فک باجناغت بیفته پای تلویزیون. -switch based tooth cleaning. مخففش هم میشه: S. B. T. C
-S. B. T. C! خیلی خوبه دمتون گرم. این اخلاق منه. دنبال هیاهو و ثبت اختراع و اینا نیستم. مگر اینکه یکی مثل شما بخواد ارزش های منو به خودم یادآوری کنه. منتها اینو ثبت میکنن؟
-ببین ما اعلام اختراع میکنیم؛ ثبت اختراع که نمیکنیم. غیر قانونی که نیست. فقط مخفف میگیم اونم انگلیسی. همه میگن لابد سواد ما نمیرسه. عین قضیه لباس پادشاه که احمقا نمیتونستن ببیننش. راستی افتخارات فرامرزی چی؟ هیچ کار خاصی نکردین که تو سوابق «اونجا» درج شده باشه؟
. نه والا.
-اینکه نمیشه. ما میخواهیم از امکاناتی که «اونجا» در اختیار شما گذاشته بودن بگیم. از مطرح بودنتون. کل استراتژیمون در این ساعت برنامه تلویزیونی همینه. باید روی این مساله مانور بدیم که انگیزه شما برای خدمت آنقدر قوی بوده که شما «اونجا» رو ول کردید و برگشتید. یکجوری هم اینو میگیم که انگار قبل از برگشتن شما همه دکترای ایرانی مرگ مفاجاه گرفته بودن… یا عین نهنگا دسته جمعی خودکشی کرده بودن. خلاصه وضع طوری بوده که مردم برای دندون درد میرفتن پهلوی دلاک و سلمونی… فقط شما به مخت فشار بیار. خوب فکر کن. یعنی هیچ چیز مکتوبی با خودتون نیاوردید از «اونجا؟»
-چرا یک نامهای هست که میگه مجوز طبابت من به علت تخلفات و شکایات باطل شده و دیگه نمیتونم «اونجا» بیمار ببینم. یادش بخیر… درست چند روز بعدش بود که من متوجه شدم این شعله سوزان که همیشه تو قلبم احساس میکردم عشق به هموطنام هست و تصمیم گرفتم برگردم ایران. تا قبل از اون فکر میکردم سر معده ام هست که میسوزه.
-خوب همینم اضافه میکنیم:…
Losing license due to medical malpractice مخففش میشه: L. L. m. m
نه! نه! وای بر شما…! خون آریایی منو به جوش نیارید. من از دروغ بیزارم. اینو انگلیسی ترجمه نکنید. من این لیسانس رو از آلمان گرفتم از انگلیس که نگرفتم. صداقت با هموطنام خیلی برای من مطرحه. من فقط برای این مردم برگشتم.
-باشه دکتر جان. جوش نزن. دوباره سر معدهات میسوزه. آلمانیشو مینویسیم. دارنده مدرک اختون پاختون شاسخیم از آلمان. درسته ما کارمون تبلیغاته ولی صداقت برامون از همهچی مهمتره. تمومه؟
-من هنوز نگرانم. همکارا نرن از سر حسودی تحقیق کنن و دستک دنبک برام راه بندازن.
-ببین دکی جون. مصاحبه تلویزیونی مثل آب توبه میمونه. همچین که یک دکتری رو تلویزیون نشون بده دیگه کسی فکرشم نمیکنه که راجع به سابقهاش شک کنه. از فرداش میشی قهرمان ملی. اگه سر مریض رو هم ببری خانوادهاش میگن حتما سرش زیادی بوده؛ وگرنه دکتر فلانی که اشتباه نمیکنه. کم چیزی که نیست… تو تلویزیون میارنش حرف بزنه. این از بیمارا. همکارات هم مرعوب جو میشن. بهت قول میدم کسی فکر تحقیق رو هم نکنه.
-فقط یک چیز دیگه. من از اونجا چنتا نایسر –دایسر سوغاتی آوردم برای فامیلای زنم. این مادر زن ما خیلی ایرادگیره. در اومده میگه این آشغالا چیه کشیدی با خودت از اون سر دنیا آوردی. اینجا همه خودشون ازاینا از ماهواره خریدن. خلاصه سوغاتیها موندن روی دستم. میشه روز مصاحبه با خودم بیارمشون تبلیغشون رو بکنین؟
-حرفی نیست. بیار آبشون میکنیم. دیالوگ تبلیغ هم میشه: «میوهها را قبل از جویدن با این وسیله جادویی خرد کنید تا از استهلاک دندان هایتان پیشگیری شود. نود و پنج و سه دهم درصد مردم در آلمان از این وسیله استفاده میکنند…» خودت هم تاکید کن که میوه خرد نشده برای دندون ضرر داره. فقط بگو ببینم مبلغ قرارداد رو چقدر امضا میتونی بکنی تا ساعت پخش و شبکهاش رو بگم. قیمتا اینه:
پونزده تومن بدی: شبکه سلامت، دو نصف شب. سی تومن بدی همون شبکه ساعت ده صبح.
-ارزونتر هم دارید؟
-ما برای هر بودجهای امکانات داریم.. مورد داشتیم دکتر تازه ازآموزشی سربازی برگشته بوده، پنج تومن بیشتر نداشته. براش اکونومیک پخش کردیم.
-اکونومیک؟ یعنی چه جوری اونوقت؟
-هیچی. وسط تام وجری سی ثانیه عکسشو نشون دادیم و اسمشو خوندیم. از این ارزونتر هم هست. منتها دیگه صدا هم نداره. عموهای فتیلهای ده ثانیه به صورت پانتومیم اسمشو اجرا میکنن. حالا اینکه مردم بفهمن کیو میگن یا نه، مسئولیتش دیگه با ما نیست.
-نه… اکونومیک نمیخوام همون قیمت های معمولی رو بگید.
-پنجاه تومن اخبار سراسری ساعت نه شب. دویست تومن بدی به صورت چریکی شبیخون میزنیم ساختمون رادیو تلویزیون رو کلا اشغال میکنیم برای تبلیغات پزشکی شما. به عنوان اشانتیون هم توانایی های متفرقهات رو میگیم. مثلا میگیم رکورد شنای قورباغه مایکل فلپس رو زدی یا نصف دیوان حافظ رو تو گفتی. هر کدوم خودت بخواهی.
-دویست تومن؟! چه خبره؟ رسانههای بیگانه کمتر حساب میکردن. تازه مستند هم ساختن. من اونقداا پول ندارم. همون پنجاه تومنی خوبه. فقط یک دور رزومه رو بخون چک کنیم با هم:
-باشه گوش کن: دکتر چلیپایی.
برنده جایزه OTAC&۶CPS
کاشف نظریه نسبیت در دندانپزشکی.
دارنده مدرک اختون پاختون شاسخیم از آلمان با معادل انگلیسی: L. L. M. M.
مخترع روش S. B. T. C.
تنها نمایندگی رسمی مفیدترین وسیله در زمینه بهداشت دهان ودندان: نایسر –دایسر.
که با وجود تمامی این افتخارات تنها به عشق هموطنانش به ایران بازگشت.
منبع:دندانه