نگاهی مردانه به فلسفه تشکیل یک انجمن زنانه
معرفی انجمن زنان دندانپزشک امریکا (AAWD)
خیلی چیزها در این دنیا زنانه و مردانه دارد. از کیف و کفش و لباس گرفته تا طرز رفتار و گفتار و بالاخره…. مصداق بارز و ملموس آن دستشویی.
اما اینکه بعضیها بخواهند دندان پزشکی را هم در این تقسیم بندی قرار بدهند موضوعی است که با عقل ناقص من جور در نمیآید و البته این مطابق نبودن با عقل من، خود میتواند دلیل محکمی بر درستی آن موضوع باشد. مثالهای زیادی برای عاقلانه بودن چیزهایی که با عقل من همخوانی نداشتهاند موجود است که چون به این مطلب ارتباطی ندارد واردش نمیشوم.
حافظه تاریخی من، که علیرغم داشتن اشکالات فانکشنال فراوان شبیه قوه عاقلهام، گاهی هم درست کار میکند، میگوید خود ما هم با زنانه – مردانه کردن امور پزشکی چندان بیگانه نبودهایم و همگنان من حتما به یاد دارند که در سالهای نه چندان دور عدهای چنین تصمیم گرفته بودند که کند همجنس را همجنس درمان… یادش به خیر طرحی بود به غایت هوشمندانه و مدبرانه و اخلاق مدارانه که معلوم نشد چطور با پشتوانه چنین سه پایه قرص و قایمی دوام نیاورد و به محاق فراموشی نقل مکان نمود.
الان سوالی برایم پیش آمد. آیا تا به حال برایتان اتفاق افتاده است که اینقدر مقدمه چینی کنید که اصل مطلب یادتان برود؟ برای من پیش آمده. یکیش همین الان. بگذارید ببینم. زنانه – مردانه…. طرح تفکیک جنسیتی در پزشکی…. معیار عاقلانه…. آهان یادم آمد!
AAWD۲
Mary Stillwell Kuesel را کسی میشناسد؟
باز هم یک هنرنمایی دیگر از همان عقل سابق الذکر من. خدایی این سوال است که میپرسم؟ معلوم است که کسی نمیشناسد. اما بابت ضعف اطلاعات عمومیتان حداقل در این مورد شرمنده نباشید چون خود من هم تا قبل از نوشتن این مطلب افتخار آشنایی با این مرحومه مغفوره را نداشتم. ایشان همکار در گور خفته ما و همان کسی است که در اواخر قرن نوزدهم میلادی خشت اول انجمن زنان دندان پزشک آمریکا را بر زمین نهاد و ظاهرا کج هم ننهاد چون اگر چه این دیوار هنوز تا ثریا نرسیده، حداقل تا الان دارد راست راست بالا میرود. روحش شاد و یادش گرامی باد.
این انجمن فخیمه بعدها توسط همکار ایشان سرکار خانم Annie T. Focht در گزارشی به سال ۱۸۹۳ این طور معرفی شده است: «هدف از این کار سازمان دهی انجمنی است که زنان دندان پزشک از طریق آن به یکدیگر کمک کنند و قدرت ببخشند». آفرین، یا درواقع مرحبا.
در ادامه این داستان، چند سال بعد در ۱۹۲۱ و در جریان نشست ADA در میلواکی، دوازده تن از خانم دکترهای آن زمان فدراسیون زنان دندان پزشک آمریکا را تشکیل میدهند. این نام در گذر زمان دوبار تغییر میکند و در نهایت میشود انجمن زنان دندان پزشک آمریکا یا به اختصار AAWD که امروز به همین نام برای خودش بروبیایی دارد. در تاریخچه این انجمن به نقل از سایت رسمی آن آمده که بنیان گذاران آن هیچوقت قصد جدایی زنان از مردان را نداشتهاند و قصدشان ایجاد انشقاق در حرفه نبوده است. یعنی به زبان خودمان نیتشان خیر بوده و دوباره به گفته خودشان طالب ایجاد یک سازمان حمایتی برای تقسیم کردن علائق مشترک و لذت بردن از دوستیها و همدلیها بودهاند.
درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
نهال دشمنی برکن که رنج بیشمار آرد
اشاره به نکتهای که در پی میآید صرفا محض آگاهی آقایان دکتری است که کم کم دارند وارد فاز جبهه گرفتن میشوند و منتظر فرصت مناسبند تا تکهای بار این تشکل و ناسزایی نثار من نویسنده کنند تا دلشان خنک شود. حالا چرا بعضیها اینقدر تنگ نظرند من نمیدانم. چرا عدهای چشم ندارند موفقیت و خلاقیت دیگران را ببینند بخصوص اگر از جنس مخالف باشد، خدا عالم است. به هر حال و به کوری چشم دشمنان، سایت مذکور تاکید میکند که تعهد به دندان پزشکی و پیشرو بودن در بین همکاران، همواره سنت رهبران AAWD بوده است. سند هم برای این ادعا ارائه میکنند و یادآوری مینمایند که موسسان انجمن دندان پزشکی کودکان و نیز پریودونتولوژی آمریکا از روسای پیشین این تشکل زنانه بودهاند. حالا دیگر لابد آقا دکترها فهمیدهاند که با بد حریفی طرفند و بهتر است برای دشمنی کردن بیگدار به آب نزنند و با چپ پر به میدان بیایند.
تازه، این خانمها رسالتی هم برای انجمنشان در نظر گرفتهاند و چنینش بیان داشتهاند که میخواهند مرجعی قابل قبول برای ایجاد ارتباط و پرباری (یا همان غنی سازی که قطعا کلمهای آشناتر و ملموستر است) در زندگی زنان دندان پزشک باشند. آنها میگویند ما PRISMATIC هستیم. آقایانی که با دیدن کلمه پریسماتیک یکهو یاد منشورهای مینایی افتادهاند و به امیدی واهی به لغت نامه مراجعه کردهاند، لطفا با دیدن اولین معنی جلوی این کلمه ذوق زده نشوند و نگویند «بفرما خودشان هم اعتراف کردند منشوری هستند»، چون پریسماتیک غیر از منشوری معنای دیگری هم دارد که همانا درخشان و پرتلالو است. اما ادامه داستان را بشنوید چون قضیه را جالبتر میکند. حروف نه گانه این کلمه هرکدام شروع کلمهای است پر مفهوم که فارسیشان میشود: اشتیاق، احترام، کمال، خدمت، آموزش، پیشرفت، کارگروهی، جامعیت و دانش جویی. به جان خودم آگر تاریخ تاسیس انجمنشان پیش از ما نبود من یقین میکردم این صفات و ویژگیها را از انجمنهای ما الگو برداری کردهاند. به خصوص آن پیشرفت و جامعیت را که من عاشقشم. خوب، بهتر است بگذریم. ایشان میگویند ما این رسالت را با ارائه برنامهها و خدمات متنوعی که نیازهای مهم و اساسی زنان دندان پزشک شاغل را برطرف کند به انجام میرسانیم. اکنون آقای دکترها حرفی برای گفتن دارند؟
وای بر من. انگار قلم را بیل گونه بکار انداخته و به یاری آن از آنچه برای کندن گور خویش لازم بود فروگذار نکردهام و از فردای انتشار این مطلب باید با تحمل چشم غرههای دوستان و همکاران، به ایشان جواب پس دهم که «نگاشتن چنین مطلب آکنده از بدآموزی چه ضرورت داشت؟ خود شیرینی به محضر نسوان را سبب چه بود؟ هموار کردن چنین زحمت طاقت فرسا بر خویشتن برای یافتن چنین انجمنی از اعماق هزار توی اینترنت و در بوق و کرنا کردن آن را چه منفعتی در پی بوده است؟ کم از پراکندگی این قوی پنجه گان به ظاهر ضعیفه میکشیم که با این هذیان گوییها ایشان را به تجمیع قوا تحریک میکنی؟» و اتهامات دیگری از این دست.
دوباره وای بر من. آخر چگونه رجال همکار را که جز مو نمیبینند بر پیچش مو آگاه سازم؟ خداوندا چگونه بیآنکه اغیار دریابند حقیقت را بر ایشان مکشوف کنم؟ آهان! فهمیدم، اینگونه:
ای بابا؛ آقایان چرا شلوغش میکنید؟ این جور مسائل را که نمیشود در جمع باز کرد. مجبورم سربسته بگویم عزیزان. چرا پیشینه خودمان در موفقیتهای انفرادی و درجا زدنمان در کارهای گروهی را از یاد میبریم؟ حالا این برادر «ولاسکو» و «کی روش» دو روز آمدند و باعث شدند برای اولین بار در تاریخ بشریت در والیبال و فوتبال موفقیتی کسب کنیم باید جوگیر بشویم و یادمان برود که تا دیروز فقط در کشتی و تکواندو و کاراته از سکوی توزیع مدال بالا میرفتیم؟ فوری باید فراموش کنیم فقط جاهایی که انفرادی کار میکنیم به خصوص اگر موضوعش هم سرشاخ شدن و لگد زدن و مشت کوبیدن باشد اول میشویم و برعکس وقتی قرار باشد با هم کار کنیم و قضیه هم مسائل علمی و فرهنگی باشد تنها باید برای فرار از سقوط به دسته پایینتر تلاش کنیم؟ چقدر آدم بیجنبه و فراموش کار میتواند باشد هی…
لطفا چیزی نگویید. خودم فهمیدم. الان مرده شورم را ببرند با این سربسته حرف زدنم.
زبان در دهانای خردمند چیست/ کلید در گنج صاحب هنر
چو در بسته باشد چه داند کسی/ که گوهر فروش است یا پیله ور
خداحافظ شما، ارادتمند – پیله ور
منبع:دندانه