قحطی نمک سه روز است!
تحریمهای خارجی و قحطی کارپول تولید داخل
دکتر یلدا صادقی
مادربزرگم زاده سال ١٣٠۵ در کرمان بود و چیزی که فراوان دیده بود قحطی. مطمئن نیستم که آن قحطی بزرگی که در کودکیش دیده بود، کدام قحطی بوده است ولی قصهاش را آنقدر از او شنیده بودم که احساس میکنم، خودم هم با او در صف نان دولتی ایستاده بودم و خودم هم آن کومه گلی را دیدهام که از ترس هجوم گرسنگان درش را ناپیدا ساخته بودند و نان را از سوراخ کوچکی که به اندازه یک دست جا داشت، از دست مامور گرفتهام.
او و هم نسلهایش چیزهای عجیبی برای زنده ماندن خورده بودند: قاتق مغز آفتابگردان، تلیت رب انار و…
ترساندن چنین زنهایی از قحطی کار آسانی نبود. چنین زنی وقتی در بحبوبه جنگ عراق ناگهان همه مردم برای انبار کردن شامپو یا رب گوجه فرنگی هجوم میبردند تنها سرش را تکان میداد و میگفت: «قحطی نمک سه روز است…» نمک چیزی نیست که کشت و زرع بخواهد یا ساختنش فن و هنر بخواهد، وقتی که قحط میشود یعنی به نفع کسی بوده که قحط بشود و طاقت احتکار آن یک نفر بیش از سه روز نیست.
روزی هم زنی به او گفت که تو هم مثل من امروز برنج و فلان چیز را بخر وگرنه تا ماه دیگر از گرسنگی میمیرید و جواب شنید که: «تو میمیری و من میمانم. من بلدم که چطور گرسنه بمانم ولی تو بلد نیستی چطور سیر بشوی. من اگر گرسنه بمانم همان یک مشت آردی که شما با یک مشتش یک نان میپزید و یک نفر را سیر میکنید، روی یک قابلمه سبزی خالی میکنم و یک قابلمه شولی (آش محلی) میپزم و ده نفر را سیر میکنم.»
پته خاندان متمولی را روی آب میریخت که جدشان در سال قحطی شاگرد بقال بوده و با یک گونی فلفل ثروتمند شده بود. مردم هولزده از ترس قحطی حتی فلفل را انبار میکردند و حالا وقت آن بود که شاگرد بقال زرنگ فلفل را به نرخ زعفران بفروشد و برای نوادگانش ثروت و برای خودش لقب «مَم فلفلو» (محمد فلفلو) را به جا بگذارد… سهم مم فلفلو، ملک و املاکی شد که تا صد سال دیگر هم میماند و سهم مردم نادان غذایی که میشد بدون فلفل هم باشد و صد سال قبل در خلا، خالی شده است.
حالا زمزمه قحطی کارپول لیدوکائین (ماده بیحسی دندانپزشکی تولید ایران) میآید و من با اینکه نوه زنی هستم که همه جور قحطی را دیده بوده است، هنوز نفهمیدهام که این چه جور قحطی است که آمریکا ما را تحریم میکند ولی ما به دست تولید کننده داخلی از گرسنگی میمیریم؟!
من هنوز فکر میکنم که «قحطی کارپول سه روز است» و هرگز کارپول سه برابر قیمت نخواهم خرید.
من هرگز «مَم کارپول» دیگری را به دست خودم پولدار نخواهم کرد.
منبع:دندانه