کاهش DMFT کار نیروی حد واسط است
کار دندانپزشکان تبدیل شاخصهای سلامت دهان است؛ نه کاهش آنها
آسیبشناسی شکست طرح تربیت نیورهای حد واسط در ایران در گفتگو با دکتر احمد جعفری
هنوز دو سال از اجرای طرح جذب و تربیت نزدیک به دو هزار تکنسین سلامت دهان نگذشته است که رییس دبیرخانه شورای اموزش دندانپزشکی و تخصصی وزارت بهداشت اعلام کرد پذیرش دانشجو در رشتههای پیرادندان پزشکی موقتا انجام نخواهد شد. چرا تربیت و بهکارگیری نیروهای حد واسط دندانپزشکی در ایران همیشه چالشبرانگیز بوده است و چرا طرح تربیت تکنسینهای سلامت دهان علیرغم تمام پیشبینیها و برنامهریزیها در یک فاصله کوتاه پس از اجرا، متوقف شد. اینها پرسشهایی بود که با دکتر احمد جعفری قواماباد، متخصص دندانپزشکی کودکان، رئیس سابق دانشکده دندانپزشکی البرز و مسئول کمیته تدوین کوریکولوم آموزشی دندانپزشکی در سال ۹۱ و یکی از طراحان رشته تکنسین سلامت دهان مطرح کردیم.
– آقای دکتر جعفری! در حال حاضر وزارت بهداشت و دبیرخانه شورای آموزش دندانپزشکی و تخصصی تصمیم گرفتهاند پذیرش نیروهای حد واسط دندانپزشکی تا اطلاع ثانوی متوقف کنند. به اعتقاد شما با توجه به شرایط اجتماعی و بهداشتی و همچنین حضور تعداد زیادی دانشکده دندانپزشکی اصلاً نیازی به تربیت نیروی حد واسط در این رشته وجود دارد؟
عرض بنده در وهله اول این است که برنامهریزان جامعه، باید بهگونهای عمل کنند که مردم به آنها امیدوار باشند و بدانند آنان افرادی فرهیخته و اندیشمند هستند. این اولین انتظار جامعه است، اما در مقابل، ما بهگونهای عمل میکنیم که جامعه از ما ناامید میشود. یک روز چهل و دو دانشکده و یا مرکز برای پذیرش دانشجو در یک رشته تعیین میکنیم و دو سال بعد کلاً پذیرش آن رشته را تعطیل میکنیم. بنده بدون اینکه کاری به درستی و غلطی پذیرش دانشجو در این رشته داشته باشم، میگویم مناسبت این تغییر ناگهانی در سیاستگذاری چیست؟ سؤال من این است که آیا حق مردم نیست کسانی را در راس کار خود داشته باشند که بدانند چه کار میکنند؟ از دیدگاه بنده پذیرش در این رشته به یکباره در ۴۲ مرکز، اشتباه و تعطیلی کامل آن اشتباهی بسیار بزرگتر بود.
هنگامی که میگوییم ما در خدمات سلامت دهان به نیروی حد واسط نیاز نداریم، نشان میدهد که از برنامهها، سیاستگذاریها و هدفگذاریها اطلاعی نداریم و از آنها غافل هستیم.
برای این ادعا هم چند دلیل دارم. نخست آنکه در سال ۲۰۰۲ سازمان جهانی بهداشت به همه کشورها برنامهای را ارائه داد تا کشورها خودشان در هفده حیطه هدفگذاری و برنامهریزی کنند. منظور این بود که هر کشوری با توجه به شرایط خودش، وضعیت اقتصادی، اجتماعی، میزان شیوع بیماریهای دهان، نیروی انسانی، سطح تحصیلات و مقاطع تحصیلی، دسترسی به امکانات و تمام عوامل دیگری که میتوانند اثرگذار باشند، اهدافی را تعیین کنند و سعی کنند تا سال ۲۰۲۰ به آنها دست یابند. حال، ایران در این زمینه چه کار کرده است؟ باید بگویم ما بعد از گذشت شانزده سال، برای رسیدن به چشمانداز جهانی ۲۰۲۰ بجز یکی دو مورد حتی هدفگذاری نمایشی هم نکردهایم.
نکته بعدی سند چشمانداز بیست ساله کشور بود که توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شده است و همه ارگانها موظف هستند از آن تبعیت کنند. در سال ۱۳۸۴ با توجه به سند چشمانداز بیست ساله قرار بر این بود اهداف را به گونهای ترسیم کنیم که سال ۱۴۰۴ به رتبه اول در منطقه دست پیدا کنیم. حالا بعد از گذشت دوازده سال چه کاری در این راستا انجام دادهایم؟ متأسفانه در این مورد هم در زمینه سلامت دهان هیچ کاری انجام ندادهایم و شاخصهای سلامت دهان به سمت دلخواه حرکت نکرده است. البته اجرای برنامه وارنیش فلوراید تراپی که در مدارس اجرا شده است و جای تشکر هم دارد، توانسته است ما را به وضعیت چندین سال قبل که وضعیت بهتری داشتیم برگرداند. اما همچنان شاهد هستیم که شاخص پوسیدگی دندانهای شیری مسیر بدتر شدن خود را ادامه میدهد.
پس از آن به سند سیاستهای کلی سلامت که آن هم در سال ۱۳۹۳ از سوی رهبر معظم انقلاب ابلاغ شد میرسیم. دومین مورد این سند میگوید: «مردم را از حقوقی که دارند آگاه کنید.» و اینها تمام کاری است که نیروی حد واسط انجام میدهد. بنده نمیدانم باید چگونه به سیاستگذاران بزرگوار سلامت برسانیم که کاری که دندانپزشکان انجام میدهند، تبدیل شاخصهای سلامت دهان است و نه کاهش آنها. هنر دندانپزشک این است که پوسیدگی (D) را به پرکردگی (F) و کشیدن (M) تبدیل کند، اما ارتقاء سلامت دهان جامعه و کاهش شاخص پوسیدگی (DMFT) که هدف چشمانداز بیست ساله کشور است، کار نیروی حد واسط است. بنابراین، بیان این نکته که میخواهیم تربیت نیروی حد واسط را متوقف کنیم، خود نشان میدهد که ما هیچ هدف و برنامهای نداریم.
– چرا تربیت نیروی حد واسط هیچ وقت در کشور ما به سرانجام نمیرسد؟ اشکال کار کجاست؟
علت پا نگرفتن طرح تربیت نیروهای حد واسط، اقدامات خلاف قانونی بود که برخی از مسئولین انجام دادند. سال ۱۳۶۰ و به تبع آن در سال ۱۳۶۶، قوانینی تصویب شد که کاملاً عدالت محور بود. چراکه ما قبل از انقلاب پنج دانشکده دندانپزشکی و چیزی در حدود سه هزار و پانصد فارغالتحصیل بیشتر نداشتیم که آنها هم فقط در شهرهای بزرگ حضور داشتند. پس از انقلاب اسلامی و با آغاز جنگ، تعداد قابل توجهی از این دندانپزشکان هم به خارج از کشور مهاجرت کردند. بنابراین واقعاً مناطق کمبرخوردار، از نیروی درمانگر تهی بودند. در آن شرایط وظیفه سیاستگذاران این بود که این نیاز را برطرف کنند. به همین دلیل بود که در آن زمان قانونی مترقی و عدالتمنش، تحت عنوان قانون بهداشتکار دهان و دندان وضع کردند. در سال ۱۳۶۴ که آموزش دندانپزشکی از وزارت علوم جدا شد و به وزارت بهداشت برگشت، دو رشته بهداشتکاردهان و دندان که یکی از آنها زیرمجموعه وزارت علوم بود و از سال ۱۳۴۴ تدریس میشد، و دیگری زیرمجموعه وزارت بهداری قبلی و مصوب مجلس بود، هر دو با یک نام زیرمجموعه وزارت جدید بهداشت قرار گرفتند. از آنجا که طبیعتاً وجود دو رشته مختلف با یک نام امکانپذیر نیست، مجلس قانونی تصویب کرد که از این به بعد فقط یک بهداشتکار دهان و دندان داشته باشیم و واضح و شفاف مشخص کرد که کسانی که از سال ۱۳۶۰ تا سال تصویب قانون الحاقی یعنی سال ۱۳۶۶ بهداشتکار دهان و دندان وزارت علوم (دنتال هایجنییست) بودند، میتوانند به دنتالتراپیست (بهداشتکار دهان و دندان مصوب مجلس) تغییر وضعیت دهند. این در حالی است که برخی از مسئولین وزارت بهداشت از قانون به این شفافی، سوءاستفاده کردند و نیروهای حد واسطی که کاردان بهداشت دهان بودند را به دنتال تراپیست تغییر وضعیت دادند که نتیجه آن، امکان ورود مستقیم کاردانهای بهداشت دهان به رشته دندانپزشکی و ایجاد بیاعتمادی در جامعه دندانپزشکی بود و در نهایت برنامههای تربیت نیروهای حد واسط متوقف شد.
در سال ۱۳۹۴ به منظور دستیابی به اهداف اسناد بالا دستی مجددا عدهای نیروی حد واسط دندانپزشکی پذیرش شدند، برای جلوگیری از سوء استفاده قبلی، نام رشته را از کاردان بهداشت دهان به تکنسین سلامت دهان تغییر دادند، اما باز زمزمههایی شنیدیم که قرار است این نیروها به دنتالتراپیست تغییر وضعیت پیدا کنند. حال طبق کدام قانون و مجوز؟ اگر مسئولین ما به دانشکدهها بروند، متوجه میشوند رفتارهای خلاف قانون چه تاثیری در جامعه تحصیلکرده کشور داشته و چه خسارتهایی زدهاست.
– وقتی ما چنین قانونی داریم که منشأ سوءاستفاده قرار میگیرد و شأن تصویب آن دیگر تمام شده است، چرا وزارت بهداشت تاکنون برای لغو آن هیچ تلاشی نکرده است؟
در وهله اول باید بگویم مجلس دغدغههای مهمتر از این دارد که به دنبال این باشد که کدام یک از قوانین قبلی مصداق اجرا دارند و کدامیک ندارند و باید آنها را لغو کرد. مشکل در این نیست که این قانون هنوز لغو نشده است، بلکه از آن سوءاستفاده میشود. گیر کار اینجا است که جلوی سوءاستفاده گرفته نمیشود. در ضمن اگر این قانون لغو شود، مستندی برای سوءاستفادهگران ایجاد میشود که، پیش از این حق داشتهاند کاردانهای بهداشت دهان را به دنتالتراپیست تغییر وضعیت بدهند. بنده تأکید میکنم که اصل قانون هیچ مشکلی ندارد و باید جلوی کسانی که از آن سوءاستفاده میکنند را گرفت.
– مگر عملاً در این سالها توانستهایم مقابل سوءاستفاده کنندگان بایستیم؟ آیا راهحل بهتر این نیست که با متمم قانونی جلوی این اتفاق را بگیریم؟
شما که رسانه دارید از مسئولین بپرسید: «آقایان! چرا خلاف قانون عمل میکنید؟» بار اثربخشی رسانهای کردن این کارهای خلاف قانون، با اینکه خلافکارها را آزاد بگذاریم و در نهایت قانون را تغییر بدهیم، متفاوت است. چراکه در حالت دوم شخص برای انجام دادن کار خلاف قانون جری میشود؛ زیرا که تغییر قوانین فرآیندی طولانی است و مهمتر آنکه فرد به خود حق میدهد و میگوید «اگر قانون مشکل نداشت، پس چرا عوض شد؟»
– پس با توجه به شرایطی که فرمودید و این واقعیت که هم به نیروی حد واسط بهداشتی نیاز داریم و هم خللی وجود دارد که ممکن است در اثر آن مسیر این نیروها به سمت درمانگر تغییر کند، چاره چیست؟
کار درست این است که طی جلساتی این مشکل را مطرح کنیم و به موافقین و مخالفین وجود نیروی حد واسط فرصت بدهیم نظرات خود را بگویند تا در نهایت در این مورد نتیجهگیری شود. این در اصل کاری است که شما در حال انجام آن هستید؛ هم افراد دلسوزی که کار مثبت انجام میدهند را تشویق میکنید و هم سعی میکنید جلوی سوءاستفادهگران را بگیرید.
– یکی از دلایلی که در مورد توقف پذیرش نیرویهای حد واسط جدید، چه تکنیسین سلامت دهان و چه کاردان رادیولوژی و غیره مطرح میشود، نحوه بهکارگیری و استخدام آنها است. شما سال نود و چهار یکی از طراحان پذیرش دو هزار نیروی تکنسین سلامت دهان در دانشگاهها بودید. آیا آن زمان تدبیری در مورد استخدام، توزیع و بهکارگیری این نیروها اندیشیده بودید یا خیر؟
ما در بحث آموزش این نیروها دخیل بودیم اما قطعاً دبیرخانه شورای آموزش دندانپزشکی و تخصصی زمانی که تصمیم میگیرد نیرویی تربیت کند، برای بهکارگیری آنها فکر کرده است. در وهله اول معاونت بهداشتی وزارت بهداشت و دانشگاهها نسبت به این نیروها اعلام نیاز کردند. بنابراین اگر نیرویی گرفته شده، بر مبنای درخواست کتبی معاونت بهداشتی وزارت و یا دانشگاه بوده است. البته قطعاً در این بخش اختلالاتی هم اتفاق افتاده است. برای مثال دانشگاهی نیروهای کمتری درخواست کرده است و دانشجوی بیشتری به آن دادهاند. گواه این اعلام نیاز هم اینکه از تکنسینهای سلامت دهان تعهد خدمت سه برابر مدت تحصیل گرفتهاند؛ چراکه وزارت بهداشت اظهار میکرد به شدت به آنها نیاز دارد و مبادا اینان پس از فارغالتحصیلی از خدمت کردن اجتناب کنند.
جالب این است که حالا میگویند اصلاً به تکنسینهای سلامت دهان نیازی نداریم. حالا حکمت این چرخش صد و هشتاد درجهای مدیریتی چیست، خدا میداند. در ضمن ما اصلاً بخش خصوصی که نود درصد خدمات دندانپزشکی را ارائه میدهد فراموش کردهایم. در حالی که هر یک از کلینیکهای دندانپزشکی موظف هستند دو کاردان سلامت دهان در کادر خود داشته باشند، اما از این نیروها در کلینیکها اثری نیست.
اگر وزارت بهداشت این نیروها را نمیخواهد، باید شهامت این را هم داشته باشد که بدون دریافت خسارت، آنان را آزاد کند، اصل مدرک آنها را اعطاء و جایگاه اجتماعی و محل کار آنها را که در دستورالعملهای موجود آمده است روشن کند تا ببیند آیا آنها جذب میشوند یا خیر؟ اما حتی این کار هم انجام نمیشود.
بنا بر این همه تناقض، به نظر میرسد ضروری است جلسات مذاکراتی برگزار شود تا ببینیم اصلاً حرف ما چیست و حرف مخالفین تربیت نیروی حد واسط و بهکارگیری آنان چیست؟ ما حتی در دانشکدههای دندانپزشکی کاردان بهداشت دهان نداریم و این جایگاه توسط کاردانان پرستاری، بیهوشی و غیره پر میشود.
– یکی از چالشهایی که در بحث تربیت این نیروها وجود داشت، این بود که اصلاً تعدادی از دانشکدههای پذیرنده این دانشجویان کوریکولوم آموزشی آنها را نداشتند و حتی پیامها و تصاویری از شرح وظایف این دانشجویان به ما رسید که در پایگاه خبری دندانه منتشر کردیم مبنی بر اینکه شرح وظایف آموزشی آنان به جمعآوری و شستشوی سِت محدود شده بود.
خیر، چنین چیزی صحیح نیست و اگر شما نامهای برای اثبات این ادعای خود دارید، ارائه دهید.
برنامه آموزشی این نیروها بهگونهای چند منظوره طراحی شده است که برای مثال اگر در کلینیکی جذب میشوند، نگویند که استریلیزاسیون و دستیاری بلد نیستیم و فقط آموزش بهداشت دهان میدانیم. با توانایی در ارائه این خدمات، جذب و بهکارگیری این نیروها تسهیل میشود. البته این قسمت، بیست درصد کار آنها است و هشتاد درصد کار تکنسینهای سلامت دهان وظایف دنتالهایجنیستی است.
– و کلام پایانی شما…
در پایان لازم میدانم تأکید کنم ضروری است در تعیین تکلیف وضعیت کاردانهای سلامت دهان تسریع شود. چراکه وضعیت آنان بحرانی است و دائماً حرفهای متناقض شنیده میشود، و این آزردگی روحی برای این عزیزان همراه داشته است. در ضمن این تعیین تکلیف باید با حضور همه مسئولین مرتبط باشد.
منبع:دندانه