نیازمند برنامهریزی بلند مدت و نظام پایش قوی هستیم
گفتگو با دکتر احمد حائریان درباره انتقادات وارد بر طرح تحول سلامت دهان
چشمانداز ۱۴۰۴، از سیاستگذاران حوزه دندانپزشکی انتظار دارد ایران را در این سال به بهترین شاخص DMF در منطقه برسانند. طرح تحول سلامت دهان که یکی از مصادیق نگاه دوباره دولت به دندانپزشکی به شمار میرود، حرکتی در این راستا بود. دکتر احمد حائریان، از چهرههای دانشگاهی است که فعالیت خود را در حوزه دندانپزشکی، با مسئولیت شبکه بهداشت و درمان استان یزد آغاز کرده است و به دلیل علاقهمندی به بحث بهداشت و پیشگیری، بخش سلامت دهان و دندانپزشکی اجتماعی را در دانشگاه علوم پزشکی یزد راهاندازی کرده است. وی همچنین ریاست این دانشگاه، معاونت پژوهشی و همچنین دانشکده دندانپزشکی یزد را برعهده داشته است که نتیجه این فعالیتها ایجاد دیدی کلان نسبت به نیازهای دندانپزشکی در کشور است. بنابراین بر آن شدیم تا با ایشان در زمینه نقاط ضعف و قوت طرح تحول سلامت دهان به گفتگو بنشینیم که متن آن را در ادامه میخوانید:
– آقای دکتر حائریان! طرح تحول سلامت دهان که هماکنون در میانه اجرای آن هستیم، تا چه اندازه ما را به چشمانداز ۱۴۰۴ سلامت دهان نزدیک میکند و در چه نقاطی میتوان گفت از این مسیر خارج شده است؟
اگر بخواهم در یک جمله حاصل تمام تجربیاتم در حوزه دندانپزشکی را بگویم، آن جمله این است که ما برای تأمین سلامت دهان و دندان مردم راهی جز پیشگیری نداریم، اما روشن است که با یک برنامهریزی حساب شده به این هدف میرسیم.
مردم ما گرفتار بیماریهای دهان و دندان هستند و راهحل مشکلات خود را در درمان میبینند. بنابراین بهداشت و پیشگیری برای آنها نیاز ملموسی نیست و شناخت آن، کار سیاستگذاران حوزه سلامت است. البته ما در زمینه DMF، آمار جامعی نداریم، اما آمارهای پراکندهای که مراکز بهداشت و دانشکدهها ارائه دادهاند، نشان میدهند که افزایش دانشکدههای دندانپزشکی، DMF را پایین نیاوردهاند و قرار هم نبوده است که چنین بشود. بنابراین همکاران ما در اداره سلامت دهان وزارت بهداشت، به این فکر افتادند که باید برای بهبود وضعیت سلامت دهان و دندان مردم کشور کاری انجام بدهند. البته این به این معنا نیست که پیش از این چنین تفکری وجود نداشته است، بلکه در این دوره تاحدودی عملیاتیتر شده و به اجرا نزدیکتر شده است.
به رسمیت شناختن پیشگیری، فیشورسیلانت و آموزش بهداشت توسط بیمهها و انجام فیشورسیلانت به عنوان یک اقدام پیشگیرانه از جمله نکات مثبت طرح تحول سلامت دهان است. حال اگر سؤال این است که آیا این مسیر ما را به چشمانداز ۱۴۰۴ میرساند یا خیر، باید بگویم این قسمتی از کار است، اما قطعاً باید با آموزش بهداشت در آن گام نهاد؛ چرا که سواد سلامت در جامعه ما پایین است.
همانطور که میدانید، نتیجه سواد سلامت که از آموزش حاصل میشود خودمراقبتی است. زمانی صاحبنظران و علمای آموزش بهداشت، پی بردند که آموزش پس از گذشت مدتها آن طور که باید و شاید نتیجه نداده است. در نتیجه، مفهوم دیگری به نام ارتقای سلامت وضع کردند که میگفت در باید کنار آموزش سلامت، زمینه اجرای آن را هم فراهم کنیم. چرا که در غیر این صورت، ممکن است در عمل آموزش در حدی که پیشبینی میکردیم مثمر ثمر نباشد. کما اینکه برخی جوامع هم به این نتیجه رسیدهاند که آموزش صرف ما را به مقصود نمیرساند.
– پس در طرح تحول سلامت دهان چه تغییراتی ایجاد شود که ما را به سرمنزل مقصود برساند؟
برای طرح تحول سلامت دهان هزینههای زیادی صرف شده و پیشگیری که فیشورسیلانت هم جزو آن به شمار میرود، جزو سیاستهای وزارت بهداشت قرار گرفته است، بنابراین مسلم است که نباید این طرح را کنار گذاشت، اما باید بدانیم که این قسمتی از یک بسته بزرگ پیشگیری است که با آموزش در مدارس شروع میشود. البته باید بگویم کشورهایی که برای نیل به بهبود وضعیت سلامت دهان در زمینه پیشگیری کار کردهاند، ۲یا ۳ دهه زمان صرف کردهاند و البته نتایج بسیار خوبی هم گرفتند. برای مثال در کشورهای اسکاندیناوی، زمانی DMF در جمعیت ۳۵ تا ۴۴ ساله نزدیک به ۱۰ بود، اما چون سطح خدمات بسیار بالا و اغلب در گروههای سنی آسیبپذیر رایگان بود، بیشترین جزو DMF را دندانهای پرشده به خود اختصاص میدادند، اما به هر حال این دندانها به پوسیدگی رسیده بودند. در این منطقه، این شاخص را با دو دهه کار به زیر یک رساندند. بنابراین این کار شدنی است و خوب است که ما هم الگوهای این کشورها را بشناسیم. البته ممکن است زیرساختهای آنها قویتر بوده باشد، اما باید به یک نکته هم دقت کنیم که سواد عمومی جامعه هم به نیل به این هدف کمک زیادی میکند. خوشبختانه سطح سواد جامعه ما افزایش پیدا کرده است، اما به هر حال مواد و متریال آموزش سلامت هم باید برای آحاد جامعه فراهم شود تا به این طریق بتوانیم به تدریج وضعیت سلامت دهان را بهبود ببخشیم.
– اگر بخواهیم قدری وارد جزییات اصول پیشگیری از بیماریهای دهان و دندان شویم، بفرمایید کشورهایی که شاخص DMF را به نحو چشمگیری پایین آوردهاند، در مجموع چه مسیری را دنبال کردند؟
من چند سال پیش به همراه جمعی از دوستان بازدیدی از فنلاند داشتم و از آقای دکتر تالا که ۲۰ سال سمتی مشابه ریاست اداره سلامت دهان ما داشتند و پیشگیری منجر به DMF زیر یک، در دوره مدیریت ایشان حاصل شده بود، پرسیدم اگر بخواهید در یک جمله بگویید چه کردهاید که DMF نزدیک ۱۰ به زیر یک کاهش پیدا کرد، آن جمله چیست؟
ایشان گفتند ما بیست سال در سطوح مختلف و به روشهای مختلف کار کردهایم، اما اگر بخواهم در یک جمله خلاصه کنم که چه چیزی در این میان بیشترین نقش را داشته است، باید بگویم” دو بار مسواک زدن در روز با خمیردندان فلورایددار.” این عین جمله پروفسور تالا بود که به حداقلهای پیشگیری از پوسیدگی دندان اشاره میکرد.
– آیا میتوان برای نسبت پیشگیری و درمان که باید در طرحهای سلامت دهان رعایت شود درصد بیان کرد؟
درصدی که شما خواهان آن هستید را باید آمارها به ما نشان بدهند و بگویند که وضعیت موجود ما چگونه است. برای مثال اگر آماری وجود داشته باشد که بگوید چه تعداد دانشآموز دندان ۶ پوسیده دارند و چه تعداد هنوز به پوسیدگی دندان نرسیدهاند، میتوانیم حدوداً بگوییم چه قدر انرژی باید صرف پیشگیری و چهقدر باید صرف درمان شود. البته باید همراستا با کارهای پیشگیرانه، بر روی انفورماتیک سلامت هم کار کنیم که به ما بگوید چه نیازها و چه بودجهای داریم.
به هر حال قدر مسلم این است که پیشگیری و درمان باید در کنار هم باشند؛ چرا که نیاز به درمان یا حتی پیشگیری ثانویه برای جلوگیری از انتقال پوسیدگی از سطحی از دندان به سطحی دیگر یا رسیدن به عصب در برخی از کودکان هم وجود دارد.
من معتقدم اگر کشوری توانست بعد از دو یا سه دهه کار در یکی از حوزههای سلامت ارتقایی ایجاد کند، دلیلی ندارد که این امر در کشور دیگری مقدور نباشد؛ البته ممکن است مکانیسمها و طول مدت این طرحها بسته به شرایط فرهنگی و اجتماعی و غیره با هم متفاوت باشند، اما ما باید تنها مسیر حرکت و مخاطرات آن را بشناسیم.
نکته دیگر این است که قسمتی از سلامت دهان هم با درمان حاصل میشود و اگرچه اولویت ما باید پیشگیری باشد، اما نمیتوانیم نسبت به دندانهای پوسیده بیتوجه باشیم. حال ارزیابی وضعیت موجود از نظر تعداد دندانهای پوسیده، تعداد نیروی انسانی و میزان مواد و هزینه مورد نیاز، به ما نشان میدهد که چقدر باید به بهداشت و چهقدر باید به درمان بها داد. شاخص موفقیت برنامه ما هم این است که در یک برنامه بلندمدت، همهساله باید سهم پیشگیری بیشتر شود و اگر قادر نباشیم این کار را انجام دهیم، یعنی برنامه ما به طور مطلوب پیش نمیرود.
آموزش سواد سلامت دهان باید دارای چه المانهایی باشد؟
عوامل تعیینکننده پوسیدگی شامل مصرف شکر، برداشتن پلاکها یا مسواک زدن و مراجعه منظم به دندانپزشک هستند. برای محقق شدن مراجعه منظم، باید دندانپزشک کافی تأمین شود و در ضمن به مردم جامعه آموزش داده شود تا این نیاز را احساس کنند. مشکلی که ما در بیشتر بخشها داریم، این است که جامعه نیازهای درمانی را بیشتر حس میکند؛ حال آنکه مراجعه منظم به دندانپزشک حتماً نباید به دلیل نیاز درمانی باشد. درضمن باید گفت تمام کسانی که سواد سلامت پایینی دارند، الزاماً سواد عمومی کمی ندارند، برای مثال، هنوز هم بسیاری از والدین در شیشه شیر اطفال خود شربت میریزند یا شیر را شیرین میکنند و به آنها میخورانند، چرا که کسی به آنها آموزش نداده است که این کار سبب پوسیدگی دندان طفل میشود. تجربه سالهای کارم، به من نشان میدهد که قسمتی از این آموزش را میتوانیم توسط پزشکان متخصص اطفال به مادران منتقل کنیم و این کاری است که مورد غفلت قرار گرفته است، در حالی که بسیاری از مادران، حداقل آنان که ساکن شهرها هستند، در طول دوران رشد فرزند خود به متخصصین اطفال مراجعه میکنند و میتوان از این ظرفیت به نوعی استفاده کرد. البته جدا افتادن مراقبتهای سلامت دهان از مراقبتهای سلامت عمومی، مشکل بسیاری از کشورها است و بالطبع سبب کمرنگ شدن آن میشود. بخشی دیگر از این آموزش میتواند بر دوش مراقبین سلامت که در مراکز بهداشتی و درمانی هستند و همچنین مربیان تغذیه قرار گیرد و نظارت بر تغذیه میتوانند در مدارس و مهدکودکها با نگاه به سلامت دهان و دندان اعمال شود.
کلام آخرم این است که معمولاً در کشور ما با هر مشقتی که شده، امکانات فیزیکی مورد نیاز برای اجرای برنامهها فراهم میشود، اما این امکانات وقتی مثمرثمر هستند که برنامهریزی طولانی مدت و نظام پایش قوی داشته باشیم. گاهی کار ما در این قسمت خوب پیش نمیرود و این یک نظام پایش قوی است که میتواند برنامه ما را به ریل باز گرداند. ما در این بخشها چندان کار نکردهایم یا پیش از این بیشتر برنامه کوتاهمدت داشتهایم و به اجرای برنامه بلندمدتی که هر سال نیاز به پایش برای سنجیدن روند پیشروی و مداخلات مورد نیاز برای نزدیک شدن به هدف داشته باشد عادت نکردهایم. در حالیکه وقتش رسیده که با وجود دندانپزشکان متخصص سلامت دهان و دندانپزشکی اجتماعی که آنان را تربیت کردهایم، این کار را شروع کنیم.
منبع:دندانه