کلینیکداری کمتر از ۱۰درصد سود دارد!
گفتگو با دکتر مجتبی صفار هرندی، درباره مشکلات و محاسن اداره کلینیکهای خصوصی دندانپزشکی
کلینیکهای دندانپزشکی، جایی برای کار و کسب تجربه دندانپزشکان جوان و تازه فارغالتحصیلی است که هنوز پروانه تأسیس مطب دریافت نکرده یا از اعتبار کافی برای این کار برخوردار نیستند یا به دلایلی، تمایل یا توانایی اداره مطب را ندارند. یکی از شکایتهای این دندانپزشکان، دریافت درصدهای غیرعادلانه است که در اصطلاح به استثمار تعبیر میشود، اما شاید بهتر باشد از آن سوی قضیه، یعنی از دید صاحبان کلینیکها هم به این موضوع نگاهی بیندازیم تا میزان صحت این تفکر را بسنجیم.
دکتر مجتبی هرندی، از دندانپزشکانی است که از ابتدا، به جای کار در کلینیک یا مطب، کار خود را با تأسیس کلینیک شروع کرده و پس از گذشت ۱۰ سال، مطب خود را تأسیس کرده است. بنابراین بهعنوان یک دندانپزشک کارآفرین، با او گفتگویی درباره مشکلات و محاسن کلینیک داری داشتیم که در ادامه میخوانید:
*یکی از گلایههای دندانپزشکانی که در کلینیکها مشغول به کار هستند، دریافت درصدهای غیرعادلانه است. به عنوان مسئول کلینیک دندانپزشکی، چه درصدی از هزینه دریافتی از بیمار را به دندانپزشکان کلینیک خود پرداخت میکنید و چگونه به این عدد رسیدهاید؟
عرف کلینیکهای دندانپزشکی خصوصی، این است که به دندانپزشکان عمومی، ۴۵ درصد و به متخصصین ۵۰ درصد هزینهای که از بیمار دریافت میشود را پرداخت میکنند و این، عددی است که در نتیجه سالها تجربه به دست آمده است. البته کلینیکهایی هم وجود دارند که به دلیل پذیرش زیاد بیمار، درصد کمتری به دندانپزشکان پرداخت میکنند.
من به عنوان کسی که از سال ۸۴ تاکنون، مدیریت کلینیکهای دندانپزشکی را برعهده داشته و در این مدت، حداقل دو کلینیک و گاهی هم ۳ کلینیک داشته است، با محاسبه معدل هزینههای کلینیکهایم، میتوانم بگویم با پرداخت همین درصد هم، کمتر از ۱۰ درصد سود برای صاحب کلینیک باقی میماند.
اگر بخواهیم با هم نگاهی به این معادله داشته باشیم، فرض میکنیم یک کلینیک، ماهی ۱۰۰ میلیون تومان درآمد داشته باشد. از این میزان، حداقل ۱۲ میلیون تومان به خرید مواد اولیه، ۷ میلیون تومان به هزینه لابراتوار، ۱۱ میلیون تومان به حقوق و بیمه، ۸ میلیون تومان به هزینههای ثابت و جاری و به طور متوسط ۴۷ تا ۴۸ درصد به per case دندانپزشکان اختصاص پیدا میکند و بنابراین، نزدیک به ۹۰ میلیون تومان را هزینهها به خود اختصاص میدهند. درضمن یک کلینیک، در طول ماه ضررهایی دارد که در هیچ حسابی دیده نمیشود. بنابراین، آیا میتوان بیشتر از ۴۵ تا ۵۰ درصد تعرفه را به دندانپزشکان پرداخت کرد؟
منظور از ضررهای پنهان یک کلینیک که شما مجبور به پرداخت آن هستید چیست؟ مگر دندانپزشکان خود خسارات درمانهای شکستخوردهشان را پرداخت نمیکنند؟
بهطور کلی، یکی از معضلات کلینیکها، این است که دندانپزشکانی به آنها رجوع میکنند که به هر دلیلی نتوانستهاند در مطب داری موفق باشند. البته این قاعده همیشه درست نیست و دندانپزشکان خوبی هم داریم که کار کلینیکی انجام میدهند، اما بسیار اتفاق میافتد که پس از گذشت مدتی، متوجه میشویم که یک دندانپزشک، در تعدادی از درمانهای خود، خطا زیاد دارد و پس از اینکه همکاری او با کلینیک قطع میشود، صاحب کلینیک با خسارت درمانهای شکستخورده و بیمارانی که بهتدریج مراجعه میکنند مواجه میشود.
اگر این اتفاق نیفتد، در بهترین حالت هم تعدادی از درمانها، موفقیت ۱۰۰ درصد ندارند و بیمار دوباره به خاطر عوارض جنبی به کلینیک مراجعه میکند. به همین دلیل است که من به شخصه تلاش کردهام همکاران باسابقهتر را در کلینیکم حفظ کنم و حدود ۳ سال است دندانپزشک جدیدی استخدام نکردهام و میتوانم بگویم در مجموع، دندانپزشکانی برای کار در کلینیک مناسب هستند که حداقل ۱۰ سال سابقه کار قابل قبول داشته باشند.
با این همه، کلینیکداری برای شما چه مزیتی داشته است که از ابتدای کار خود، به جای مطب، به این کار پرداختید؟
این کار، مزایای جنبی زیادی دارد. برای مثال، اگر من بهتنهایی کار میکردم، نمیتوانستم تجربهای که در حال حاضر اندوختهام را پیدا کنم. کار کردن با همکاران دیگر، سبب شده است که بتوانم خودم و کاستیهای کارم را بهتر پیدا کنم. چرا که دندانپزشکی آمیختهای از علم و هنر است و هنر هم در نتیجه تکرار و تمرین به دست میآید. البته حدود ۱ سال است که مطب خودم را دایر کردهام و تصمیم گرفتهام از حجم کار کلینیک کم کنم. چرا که مشکلات کلینیکداری، مرا به این نتیجه رسانده است که بهتر است حداقل پاسخگوی اشتباهات دیگران نباشم.
بنابراین با حجم بالای پذیرش دانشکدههای دندانپزشکی، اگر کلینیکها هم پذیرای تازه فارغالتحصیلان این رشته نباشند، چه آیندهای در انتظار آنان است؟
کلینیکهایی هم وجود دارند که نمیتوانند دندانپزشک باتجربه استخدام کنند، چرا که تازه تأسیس هستند و بیمار زیادی ندارند و دندانپزشک هم از آنها درآمد مکفی و بیمار میخواهد. بنابراین بهترین گزینه برای این کلینیکها، پذیرفتن دندانپزشکان تازه فارغالتحصیل است، اما کلینیکهای شلوغ، برای آزمون و خطا و صرف وقت زیاد بر روی درمانها جایی ندارند.
البته صاحبان کلینیکهای تازه تأسیس هم باید دندانپزشکان جوان را تحت کنترل خود داشته باشند و از اجازه انجام درمانهای پیچیده به آنان خودداری کنند.
آیا با زیر پا گذاشتن اخلاق برای جذب بیمار مواجه میشوید؟
این مسائل، در کلینیکها رایج هستند. میشود گفت هرگاه در هر زمینهای کمبودی وجود داشته باشد، رقابت هم بیشتر میشود و کار به زیر پا گذاشتن اخلاق کشیده میشود.
من به شخصه اگر از تبانی دندانپزشکان با پذیرش و مسائل اینچنینی آگاه میشدم، اشخاص خاطی را اخراج میکردم و طوری برخورد میکردم که این موضوع کاملاً افشاء شود.
منبع:دندانه