تجهیزات دندانپزشکی تاج الدین
0 محصولات نمایش سبد خرید

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

چرا رسانه‌ها نگران بازبینی منابع قبلی نشدند؟

چرا رسانه‌ها نگران بازبینی منابع قبلی نشدند؟

 

گفتگو با دکتر محمدجعفر اقبال، رئیس دانشکده دندان‌پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی درباره نقاط ضعف اجرای طرح تدوین کتب مرجع ملی

دکتر محمدجعفر اقبال، رئیس دانشکده دندان‌پزشکی شهید بهشتی و عضو شورای سلامت دهان است. بنابراین، او را شخص مناسبی برای پرسیدن سؤالات و انتقادات رایج پیرامون طرح تدوین کتب مرجع ملی یافتیم و در این زمینه با او گفتگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید.

– آقای دکتر اقبال! حال که منبع قرار گرفتن کتب مرجع ملی برای آزمون دستیاری قطعی شده است، چگونه می‌توان نواقص اجرایی و محتوایی موجود در آن‌ها را برطرف کرد و این کتب را ارتقاء داد؟
در پاسخ به این سؤال، لازم می‌دانم چند نکته را برای روشن شدن ابعاد این موضوع توضیح بدهم. مرجع و مسئول تعیین کتاب‌های منبع آزمون‌های دستیاری و دانشنامه، کمیته‌های قانونی و علمی هستند که وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی آن‌ها را در آیین‌نامه‌ها و مقررات خود معین کرده است و دبیرخانه و دبیر شورای آموزش دندان‌پزشکی و تخصصی، اعلام کننده و مجری مصوبات این کمیته‌ها هستند. معمولاً شورا که شامل روسای دانشکده‌های دندان‌پزشکی، چند نماینده وزیر و تعدادی از دندان‌پزشکان متخصص است و همچنین کمیته‌های راه بردی هر رشته و هیات‌های ممتحنه بورد در این موارد بحث و تصمیم‌گیری می‌کنند و این روال معمول است که تاکنون در آن تغییری ایجاد نشده است.

مطلب قابل ذکر دیگر این است که تغییر منابع آزمون اتفاق جدیدی نیست و بسته به کتاب‌ها و مجلات جدیدی که منتشر می‌شوند یا حتی به دنبال تغییر ترکیب هیات‌ها و شوراها، هر چند سال یک بار در تمام رشته‌ها تاکنون اتفاق افتاده و حتماً خواهد افتاد، چرا که هیچ کتاب و منبعی نمی‌تواند به صورت دائم مورد استناد قرار گیرد.
در مورد مشکلات اجرایی هم باید گفت هر تغییر، عوارض و مشکلات و از طرف دیگر منافع و مصالحی دارد. به هر حال این تصمیم را اساتید و بیشتر مدرسین و ممتحنین دانشکده‌ها گرفته‌اند و قطعاً به مزایا و معایب و مشکلاتش هم فکر کرده‌اند. بالطبع طرح و حل بیشتر مشکلات در یک فضای آرام و عقلانی شدنی است و امیدوارم در این مورد هم درست و خوب اقدام و عمل شود.
در مورد انتقاداتی که به تعجیل در منبع قرار دادن کتب مرجع ملی وارد می‌شود هم باید بگویم از قبل معمول بوده است که کتاب‌هایی که به‌عنوان منبع آزمون معین می‌شدند در دانشگاه‌ها تدریس شوند و به فاصله بیش از ۱ سال از کتاب چاپ جدید، از آن سؤال طرح می‌شده، بنابراین در مورد اخیر هم از روش قبل که سال‌ها اجرا شده تخطی نشده است.

– یکی از نگرانی‌هایی که در مورد کتب مرجع ملی وجود دارد، به تعویق افتادن بازبینی آن‌ها یا متوقف شدن این طرح با تغییر مدیران و تفویض اختیارات است. به نظر شما آیا اساساً چنین دغدغه‌ای در این مورد مطرح است و در این صورت برای حل آن چه راهکاری باید در نظر گرفت؟
من از شما می‌پرسم که چرا این سؤال را در مورد منابع قبلی نپرسیدید؟ آیا در سال‌های قبل چنین سؤالات و شکیاتی در مورد کتب منبع مطرح شده است یا در مورد بازبینی سایر منابع اطمینان مطلق وجود دارد؟
ضمن اینکه می‌پذیرم تلاطم و تغییر در سطوح مدیریت ما از بسیاری از کشورها بیشتر است، توجه همکاران دندان‌پزشک را به این نکته جلب می‌کنم که این نقطه ضعف نباید دلیل سکون و عدم توجه به توانایی‌ها و تلاش‌های محققین و مؤلفین ایرانی باشد. به‌تازگی مقاله‌ای از دکتر کاکویی که در دانشکده کرمان مشغول تحصیل در مقطع پی‌اچ‌دی هستند دیدم که میزان استفاده از مقالات محققین ایرانی در کتاب‌های مرجع را بررسی و رشد بسیار خوبی را گزارش کرده بودند. طبیعی است که در چنین شرایطی اساتید و گروه‌های آموزشی ما بیشتر مقاله و کتاب بنویسند و این هم طبیعی است که همه دانشگاهیان و مدیران و مسئولان از این کار حمایت و پشتیبانی کنند.
من معتقد به تشویق و پشتیبانی معقول و به دور از افراط همه کارهای خوب هستم و تحقیر و رد کار خوب، ولو این که دارای عیب باشد را منطقی تلقی نمی‌کنم. البته تأسفم را از این موضوع اعلام می‌کنم که در مواردی به علت سطحی‌نگری و غلبه احساسات، فضای غالب بر جامعه به سمت واکنش‌های غیرطبیعی می‌رود و آن وقت است که افراد در یک تناقض و بن‌بست گیر می‌کنند و نمی‌‌دانند باید چه کنند. برای بیان بهتر منظورم، مثالی واقعی را بیان می‌کنم.

من به‌واسطه سمت اداری و همچنین دوستی دیرینه و پایدار با دکتر عسگری، محل رجوع و شنونده مطالبی هستم که به نحوی با ایشان و کارهایشان مربوط است. هفته گذشته در یک روز، پذیرای دو گروه بودم. گروه اول به من مراجعه کردند و گفتند: شنیده‌ایم که دبیرخانه شورای آموزش دندان‌پزشکی، ظرفیت پذیرش دستیاری را کاهش داده و این کار بسیار غلطی است که حق داوطلبین تخصص را پایمال می‌کند. من در پاسخ گفتم تا آنجا که مطلع هستم روال تعیین ظرفیت و پذیرش تعداد دانشجویان دوره تخصصی تغییری نکرده و بر اساس نظر گروه‌های آموزشی و دانشکده‌ها تعیین می‌شود و دبیرخانه در این موضوع مداخله‌ای نداشته و ندارد.
گروه دوم چند نفر از همکاران جوان متخصص بودند که می‌گفتند: لازم است ظرفیت پذیرش در رشته‌های مختلف تخصصی دندان‌پزشکی کم شود. استدلال این گروه هم این بود که اولاً بعضی از دانشکده‌هایی که اکنون رزیدنت می‌گیرند، معلم کافی و مناسب ندارند و ثانیاً این تعداد متخصص موردنیاز کشور نیست و حتی برای آنان کار وجود ندارد.
بنابراین ملاحظه می‌کنید که در مورد یک موضوع دو نگاه متفاوت و حتی متضاد وجود دارد و هر دو دبیرخانه شورای آموزش دندان‌پزشکی و تخصصی را هدف قرار می‌دهند.
به نظر من در بسیاری از موارد، گرفتاری در اولی و ارجح ندانستن خیر و نفع عمومی بر منافع شخصی است، لذا نمی‌توان به خاطر وجود تعدادی از افراد مخالف، کار کردن را کنار گذاشت. البته مخالفت معقول قطعاً نه‌تنها بد نیست بلکه بسیار پسندیده است و صدالبته که باید گوش شنوا و فکر بازهم برای دریافت و فهم مشکلات در همه مسئولین وجود داشته باشد، اما نمی‌توان به‌صرف مخالفت یک یا چند نفر ذی‌نفع، کارها را متوقف کرد و چرخه تصمیمات را به دست آنان داد. این درست مثل این است که از دانشجویان و محصلین بخواهند که منابع را آن‌ها تعیین کنند یا از مؤسسات خصوصی ذی‌نفع کسب اجازه گردد. وجود مخالف یا موافق دلیل نادرست یا درست بودن کار نیست و در همه امور، علی‌الخصوص امور علمی که نفع عموم مردم و جامعه در آن مطرح است، باید مصالح عموم در محور تصمیم‌گیری باشد و از روش صحیح علمی و رایج در دنیا پیروی گردد.
بنابراین به خاطر وجود احتمال بازبینی نشدن یک کتاب نمی‌توان نویسنده یا ناشر را سرزنش و محکوم و از او سؤال طلبکارانه کرد. مگر مطبوعات در مورد هر کتاب یا هر مرجع علمی دانشگاهی این‌چنین پرسش می‌کنند و مگر این تضمین تاکنون در مورد سایر منابع علمی وجود داشته است که شما در این مورد این‌قدر نگران شده‌اید؟ من نگرانی شما و سایرین را موجه نمی‌دانم. البته امیدوارم از این سخن من مخالفت یا نقد برداشت نشود. چرا که نقد علمی هر نوشته و کتاب آداب و روشی دارد که به‌صورت معمول در کشور ما و در دنیا انجام می‌شود.
بد نیست نکته‌ای را در پایان عرض کنم و آن این است که من به‌عنوان معلم تعصب خاص به شخص یا کتاب خاصی ندارم، اما معتقدم نباید در حق اساتید و کسانی که صاحب صلاحیت علمی و اداری می‌باشند و مسئول تصمیم سازی و تصمیم‌گیری هستند جفا کرد. چرا که این فقط جفا به آنان نیست بلکه جفا به جامعه و حتی جفا به خود است.

– چرا بخش خصوصی در طرح کتب مرجع ملی اصلاً به بازی گرفته نشد؟
من در مورد این سؤال شخص مناسب و صاحب صلاحیتی برای پاسخ‌گویی نیستم و باید کسانی که این تصمیم را گرفته‌اند به آن پاسخ بدهند، اما به نظر من این موضوع مهمی نیست و هر موسسه‌ای برای انجام کارهایش روش‌ها وسیاست‌هایی دارد که مطابق آن عمل می‌کند. حقیقتاً و به‌صراحت عرض می‌کنم که این موضوع به من ارتباطی ندارد و من در جایگاهی نیستم که تصمیم گیران در این مورد را مواخذه کنم.

منبع:دندانه

0
دیدگاه‌های نوشته