اتیک و مدیریت در دندانپزشکی در گفتگو با دکتر امیراسماعیل سندوزی
دکتر گیتی شهیدی
آنچه پیش روی شماست بخش دیگری از گفتگوی دکتر گیتی شهیدی با استاد فرزانه، دکتر امیر اسماعیل سندوزی، است. بهانه این گفتگو همانطور که در ابتدای متن بدان اشاره شده است، یادداشت کوتاهی از دکتر سندوزی است با عنوان درس فراموش شده که در آن به دو نکته مهجور در نظام آموزش دندانپزشکی کشور اشاره شده است. محتوای این گفتگو به اعتقاد مصاحبهگر نگاهی تازه از منظری نو به مبحث علم اخلاق پزشکی و آیین مطبداری است و میتواند برای دست اندرکاران آموزش پزشکی و دندانپزشکی نیز ضروری باشد.
آقای دکتر سندوزی عزیز، در ایردن مطلبی خواندم تحت عنوان درس فراموَش شده. ما در آموزش دانش پزشکی اروپا چنین درسی نداریم، عنوانی عربی داشت.
عنواناش «علم الخلاق پزشکی و آیین مطب داری بود؟».
– بله به همین نام بود، ما به این نام درسی یاد ندارم، که داشته باشیم.
– شما هم، اگر در دیرینه زمان چنین درسی نداشتهاید ولی در این سالها در مراکز آموزش دانش پزشکی غرب، درسی به عنوان مدیریت در پزشکی دارید، که به زبان ساده، بر این مبنا استوار است که مدیرانی که روابط انسانی خوبی در محیط کار برقرار میکنند میتوانند به بهره وری بهتر دست یابند در آن بر روابط اجتماعی، روانشناختی، اقتصاد و کار بُرد تکنولژی نوین بین پزشکان با مراجعه کنندگان و چگونگی اداره مطب یا کلینیک توجه ویژهای میشود. هم زمان، در آموزش بهداشت و حقوق فردی اجتماعی به عامه مردم، که شامل مراجعه کنندگان به کلینیکهای پزشکی و بیماران میشوند، هم حقوقشان تعلیم داده میشود، هم به روشنی تفهیم میگردد. به این گونه که هم به پزشکان از راه آموزش مدیریت و هم به مراجعین به پزشکان از راه فرهنگ آموزی و حقوق اجتماعی عمومی، این آموزش عرضه میشود، تا هر دو سوی یک رابطه از دانش کافی برای تعامل و تفاهم با یکدیگر برخوردار و به گونه هم آهنگ نظم روابط اجتماعی بین افراد برقرار گردد
– بله این درس انتخابی و…
– و پر طرفدار است. زیرا در غرب مدیریت در همه زمینهها به دقت درس داده میشود. مدیریت صنعتی، نظامی، آموزشی و… به گونه کلی دانش مدیریت رشته مستقل و دانشکده مستقلی است. حتا در مراحل تکاملی به رشته (Leadership) توانایی رهبری کردن هم میرسد که باید شخص ضرورت آموختنش را داشته باشد.
– در ایران این رشته مدیریت تدریس نمیشود؟
– نمیتوانم به صراحت راجع به این نکته اظهار نظر امروزین کنم. چون برنامههای تدریس علوم رشتههای گوناگون دانشکدههای گوناگون در ایران کنونی را ندارم. از این اطلاعات دو دهه به دور بوده و مراکز رسمی نظام هم از دادن اطلاعات آماری اندکی ابا دارند!
– به گفته و تکیه کلام خودتان «به گونه کلی» هم نمیتوانید اظهار نظر کنید؟
– میتوان، ولی برایم دردناک است. به این نکته دل بستهام که شاید این نباشد که میاندیشم. امید دارم که نظامی که دل ذره را میخواهد بشکافد، به اخلاق و مدیریت توجه و نگاهی پویا، سازنده و نو آورنده داشته باشد. درگذشته نزدیک، دو دهه پیش، به این موضوع توجهای نمیشد. حد اقل در دانش علوم پزشکی باید به این گونه مسایل توجهی علمی و عملی میداشتند که گویا نداشتند. هنوز هم پرسش بسیاری از جوانان به ویژه دانش آموختگان دبیرستانی دلالت به ندانستن و نیاموختن این دانستههای ضروری دارد.
امیر اسماعیل سندوزی/عکس از ایردن
– مصداق مشخصاش؟
– ساده و ملموس تریناش رشتههای درسی در دبیرستانهای ایران است که به سه رشته اصلی؛ ادبی، ریاضی و علوم طبیعی تقسیم میشدند. این رشتههای تحصیلی کاملا بر مبانی دروس نظری استوار و تدریس میشدند. تا جایی که من شاهد و ناظر بودم آموزش عملی در دبیرستانها به دلایل زیادی مانند کمبود زیر بناهای آموزشی مناسب، نبود امکانات و تجهیزات فنی برقرار نبود. باید هنوز هم چنین امکانات آزمایشگاهی فراهم نباشد، زیرا وقتی، سادهترین امکانات، وسایل گرم کننده مدارس، هنوز ایمن سازی نشده انفجار و آتش سوزی بخاریهای نفتی در اخبار مدارسی که در خانههای مسکونی بزرگ دایر شده داریم، به یقین هنوز امکانات آزمایشگاهی هم فراهم نیست. بدیهی است که بخشی ازاین دانش آموزان دبیرستانی پس از ورود به دانشگاه از انجام امور آزمایشگاهی نه تنها ناتوانند بلکه با چنین امکاناتی کاملن بیگانهاند. حال، فرض کنید که دانش آموز دبیرستانی با زمینهٔ دانش زیستشناسی اندک و صرفن شفاهی دبیرستانی خود، بخواهد پزشکی بخواند. او پیش زمینه ذهنی از دانش پزشکی را از رشتهٔ تحصیلی دبیرستانی خود هرگز نگرفته است. آنچه میداند آموختههای شفاهی و نقل قولهایی است که از باور و فهم اطرافیان و اجتماع گرفته است. او هیچگاه با سیستم بهداشتی-درمانی کشورش در دبیرستان آشنا نشده و نمیداند که حتی آیندهٔ استخدامی این شغل چگونه است. او نمیداند که پزشک کیست و پزشکی فقط درس خواندن در دوران دانشجویی و در آمد هنگفت در دوران مطب داری نیست. پزشکی یک مقام مقدس پول ساز هم نیست، بلکه پزشکی به عنوان یک شغل عادی مشکلات خاص خود را دارد. دردناکتر اینکه این دانش آموز دانشجو شده در دانشگاه هم در همان فضای آموزش مدرسه مانند درس میخواند.
در دانشگاه علوم پزشکی تهران، بهترین اساتید در علوم پایه مشغول تدریسند، اما هیچ واحدی درسیای تا زمانی که به یاد دارم، نبود که به دانشجویی که میخواهد پزشک شود مفهوم پزشک بودن در جامعه دگرگون شده ایران را توضیح بدهد. از تاریخ پزشکی در جهان و ایران، جایگاه و منزلت پزشکان و حکیمان در ایران را برای او بگوید. اقتصاد دارویی و نحوهٔ تولید دارو و نقش شرکتهای معظم دارویی و نیرنگهای شرکتهای دارویی را برای او روشن کند. از تعامل با بیماران و همکارانش به روشنی بگوید. او در تمام سالهای تحصیل دانشگاهیاش نقش اخلاق و آداب اجتماعی به روز شده کشورش را فرا نگرفته. نمیداند نحوه چرخاندن اقتصاد شغلیاش بر چه اصولی استوار و در این راستا چه اموری برایش اخلاقی و چه کارهایی منافی اخلاق هستند.
– یک دانشجوی پزشک شده از این امور هیچ نمیداند؟
– اگر به او نیاموزانند از کجا بداند؟ سخن در آن نوشته فشردهای، که در آغاز سخن اشاره فرمودید، نیاز به چنین برنامه جامع و کامل و شاملی بود که کوشیده شد با همکاران دل سوز در پی چاره در میان گذاشته شود.
– برای من باور کردنی نیست که این اصول و قواعد اخلاقی و مدیریتی در آموزش دانش پزشکی که در ارتباط مستقیم با مردم است در دانشگاه تدریس نشود.
– در این سه دهه انقلاب در ایران نظام اخلاقی مورد نظر، نظام دینی و بسیار مورد توجه نظام بوده است. من نمیخواهم و نمیتوانم این نظام مذهبی را که بر اساس اصول؛ مدارا، ملایمت، همراهی، همدلی، عدل، مساوات، انصاف و مهر ورزی است در آموزش رشته پزشکی اکنون ایران ارزیابی کنم. به ظاهر گشایشی در این مورد مشاهده نمیشود. به ویژه مدیریت مدرن و اخلاق پزشکی اگر تدریس بشود در دروس اختیاری گنجانده خواهد شد نه اجباری! درسهای سنگین، فراوان و مشکل اجباری دانش پزشکی فرصتی برای دروس اختیاری باقی نمیگذارد. این دو به روابط اجتماعی و نظم آن مرتبط و از دروس ضروری و نباید در گروه درسهای اختیار قرار گیرد.
– در رابطه با دانش دندان پزشکی، در نوشته شده آمده بود که در دانشگاه فردوسی تدریس میشده اکنون هم تدریس میشود؟
– نمیدانم، تصور میکنم تدریس نمیشود. بر فرض تدریس هم شود، نیاز کنونی تکنولوژی پیشرفته نظام آموزشی «سمعی- دیداری- تکنولوژی دیژیتالی» کنونی را بر آورد نمیکند. شاید، در برخی از دانشکدهها دانشجو در مدت چند جلسه با آیین مطب داری آشنا شود ولی این آیین مطب داری عاری از محتوای نیازهای جامعه کنونی ایران است و خواهد بود. شاید به ساده اندیشی بیاموزد که سلامت یک کالا و پزشک هم فروشندهٔ ماهری است که باید با لبخند و ترفند کالای در دسترس خودش را به متقاضی، که دیدهام مراجعه کننده جویای سلامتی را مشتری خوانده بودند، بفروشد و بیشترین سود اقتصادی را نیز نصیب خود کند. در این دروس هیچگاه از: همراهی، تعاون، تعامل، تامل، تحمل، مهر، مروت، همکاری، گذشت، وجدان حرفهای، عدل، انصاف، ارتباط گرفتن با بیماران، درک فرهنگی-اجتماعی آنان و لحاظ کردن تفاوتهای بیماران با یکدیگر را یاد نمیدهند. نمیآموزانند که سلامت کالا نیست و در مسیری به جز دارو و جراحی نیز میتواند به دست بیاید. یاد نمیدهند که با تغییر رفتار، تلقین اتکا به نفس، توجه به روان و فرهنگ فرد و الگوهای تغذیهای کاری و حرکتی میتوان سلامتی جسمی و روانی بیمار را فراهم کرد. مانند داستان مولانا نبض بیمار را به مهر و همدلی گرفت و از عشقش پی به دردش و از کمبودهای عاطفی روانی او فهم کرد که آستانه تحمل بیمار در حال فرو پاشی است. طب غربی اکنون بنام «طب آفت* زا و طبابت ماشینی» دارد خودش را دگرگون میکند و به مسایل احساسی، روانی،
اجتماعی و گروه درمانی و نوعی از خود و شادی درمانی میرسد. در این باره به مقالهام با عنوان: «بدن مغز** و شفا در دندانپزشکی» مراجعه فرمایید.
– همه این نکتههای مهم در درس مورد نظر شما آموخته میشود؟
– نه، این نکاتی است که به عنوان نمونه و نیاز به تدریس برجسته و ذکر میشود. در درس مورد نظر مانند دروس دیگر هدف ذکر و آموزش جزییات مورد نیاز نیست، بلکه آموزش توانمندی ایست به دانشجو که بتواند بیاندیشد و توان تمیز و تشخیصی بیابد. توانی که خودش بتواند راه یابی و چاره جویی کند. این گونه از آموزش است که توان مدیریت کردنی را به دانشجوی در حال تحصیل و پس از تحصیل زمانی که وارد بازار کار میشود میدهد، که میتواند راه را از چاه و راه درست را از کژ راهه زینت شده و فریبنده تبلیغاتی، تشخیص و چاره اندیشی و انتخاب شایسته کند. اینجا است که نقش مدیریت در دندان پزشکی روشن و اشکار میگردد.
– میتوان گفت که مدیریت همین توان تشخیص و انتخاب شایسته مورد نظر شما است؟
– از دید و نگاهی پویا و چند وجهی، اگر به موضوع نگاه کنیم، مقوله «مدیریت در دندان پزشکی»، با «مدیریت در پزشکی» و هر دو با دانش گسترده اصول مدیریت به گونه کلی مجزا و متفاوتاند. در نقش مدیریت، در آموزش دندان پزشکی و پزشکی، خویگان، منش ونظام اخلاقی یا اتیک (Ethic) نقش پررنگ تری را بازی میکند. بیشتر آنچه که در مدیریت کلی به آن توجه میشود. اگر تعریف مدیریت را فرایند به کارگیری کارآمد سازمان، تشکیلات و سرمایه در برنامه ریزی و سازماندهی کار آمد و پویای منابع و امکانات هدایت و کنترل شونده برای دستیابی به اهدافی سازمانی و بر اساس نظام ارزشی مورد قبول جامعه بدانیم باید خوی گان یا اتیک را به آن افزود و خلاقیت و ابتکار- به معنای به کارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید- را چاشنی آموزش این درس نمود. این درس را دیگر نمیتوان «اخلاق پزشکی و آیین مطب داری» نامید. باید واژه و مفهوم کلی تری را که؛ هنر معماری، زیبایی تزیین داخلی، ظرافت روانشناسی، مردمشناسی و جامعهشناسی را هم در بر میگیرد آفرید و در تدریس به کاربرد.
– واژه مورد نظر شما چیست؟
– این انتخاب و نام گذاری را شاید بتوان بنابر پیشنهاد آقای دکتر علی شکفته راد با تعریف مفهوم واژه پر بار اتیک به فارسی نوین به نام فشرده «اتیک و مدیریت در دندانپزشکی» نامید ولی اکنون انتخاب عنوان مورد بحث، گفت و شنید شما و من، نیست. به هر نام، آیین مطب داری (یکی از واحدهای اختیاری) که در برخی از دانشکدهها با درخواست دانشجویان، به صورت پانل و نشستهایی، کنترل و ارزیابی نشده، با همت و دل بخواه اساتید برگزار میشود که در آن مباحثی را در مورد چیدمان تجهیزات دندانپزشکی، وظایف پرستار یا رفتار با مراجعه کنندگان به طور خلاصه و پراکنده، بیان میشود. ولی در آن هیچ بخشی در رابطه با توجیه رابطه پزشک و مراجعه کنده یا نیازمند به درمانهای پیچیده و گران دندانپزشکی و بحث درباره حفظ اسرار بیماران، حد و مرزهای آن، موارد اخلاقی و ملاحظات قضایی و امنیتی از جمله مسایل و نکات گفته شده در آغاز گفت و شنید شما و من وجود ندارد.
– به باور و نگاه شما باید از تجربه غرب در این زمینه بهرمند شد؟
– به یقین از تجربیات تدوین و به زیبایی گروه بندی شده دانش مدرن مدیریت غرب، در آموزش و مدیریت دانش دندان پزشکی، باید بینهایت بهرمند شد. در آن نوشته فشرده مورد نظر شما هم گفته شد که انسان پای بر شانه پدران و دیگران مینهد تا گامی فراتر نهد. در این بین نباید تجربههای ارزشمند جهان مدرن و پیش رونده غرب را نادیده گرفت زیرا آنان با نگاه وسیع و آینده نگر خود این مسایل را پیگیری کرده و حتی رشتههای متناسب با آن را نیز در دانشکدههای دندانپزشکی خود تاسیس کردهاند. این تجربهها و پیشرفتها را نمیتوان و نباید نادیده گرفت و گذشت. به ویژه مسایل علمی چنان پیچیده و تخصصی شده است که نگاه مسدود و تک بعدی، متخصص یک رشته، قادر به حل و فصل مشکلات نخواهد بود. در بسیاری از راه یابیها و برنامه ریزیهای آموزشی نیاز داریم که از چند رشته تخصصی پیوسته و متخصصین وابسته مانند برنامه ریز نرم افزاری، روانشناس و جامعهشناس و دیگران یاری و کمک خواهی شود. دانش آموزشی غرب با نگاه آینده نگر خود این مسایل را پیگیری کرده و حتی رشتههای متناسب با آن را نیز در دانشکدههای دندانپزشکی خود تاسیس کردهاند. برای نمونه وجود رشته تخصصی دندانپزشکی سال داران در برابر دندانپزشکی کودکان شاخصترین مثال این دگرگونی است. دو دندان پزشکی که که از یک دانشکده بیرون آمدهاند در برخورد با این دو گروه نیازمند درمان به دو زبان، دو روش، و مفاهیم مرتبط برآن و دو گونه تجهیزاتاند. باید دو گونه گفتگو و کار کنند. بگذاریم و بگذریم.
– درمورد اخلاق یا اتیک هم ناگزیر از بهره گیری دانش و تجربه غرب هستیم؟
– درست است که خاستگاه اخلاق و فرهنگ در شرق و خاوردور و میانه ونزدیک است، ولی هر دو دوشا دوش یک دیگر رشد و گسترش یافته و مییابند. ما در شرق، اخلاقیتر، احساسیتر و انسانیتر از غرب رفتار میکنیم و ازنظرتاریخی غنیتر هم هستیم ولی باور کنیم که علوم و دانش فراوانی در باره کنش و واکنشهای اخلاقی- و همان واژه اتیک- خاستگاهش اگر در شرق بوده در بستر تجربه و دانش غرب فرم گرفته و منضبط و به گونه حقوق انسانی و قانون حقوق بشری در آمده است. میبینید که ما هنوز در شرق داریم به ناحق و بسیار ظالمانه سر میبُریم! و بزرگان و متفکرین ما هم تماشاگرند!
– و راه و کار چاره چیست؟
– میگویم «کار فرهنگی بیشتر و سنجیدهتر» ولی شما من را از ورود به این موضوع معاف بدارید که جایش اینجا نیست.
– ممنونم.
– من هم.
*-پزشکی آفت زا، قتل عام پزشکی ایلیچ، ایوان ترجمه شیخاوندی
**-. در دهه پایانی قرن بیستم میلادی گروه تحقیقاتی «Bill Moyers and Affairs Television» دراین زمینه فعالیت چشم گیری داشتهاند و نتایج کار خود را در سریالهای رسانهها به نمایش و کتابی با عنوان «Healing and Mind» منتشر کردهاند (Doubleday ۱۹۹۳) همپنین مؤسسه علوم معرفتبخشانه (The Institute of Noetic Sciences) که موسسه تحقیقاتی در شمال کالیفرنیا است (موسس این سازمان پژوهشی ادگار میچل، فضانورد آپولو ۱۴ است). این موسسه بر روی موضوعات خودآگاهی (consciousness)، حس (perception)، اعتقادات (beliefs)، حواس (attention)، نیت (intention) و ادراک (intuition) تحقیقات فرا-علمی انجام میدهد. که در این نوشتار بسیار آز آن بهره برده شده است.
منبع:دندانه