حق «سپر بلا» بودن!
خاطرات یک دندانپزشک واقعی: ۱۵
منشی و پرستار مطب بنده علاوه بر حقوق ثابت مبلغی را هم به عنوان «حق سپر بلا» دریافت میکنند. دلیل پرداخت این مبلغ را به طور مفصل برایتان شرح میدهم. ولی بهتر است با ذکر خاطرهای شروع کنم تا بیشتر ملتفت شوید!
چند وقت پیش بیماری داشتم که سر ساعتش آمده بود ولی به علت تراکم بیماران قادر به انجام درمان این بیمار نبودم. اشتباه در واقع از من بود، اما چون کار این بیمار نصفه بود و میدانستم که بیمار به هرحال مجبور است درمانش را پیش من تمام کند بنابراین وقت درمانش را به بیماران جدید اختصاص داده بودم تا اقتصاد مطب پر رونقتر شود!
بیمار وقتی فهمید که این همه راه آمده است و کارش انجام نمیشود بسیار عصبانی شد، با هیچ بهانهای قانع نمیشد و شروع به داد و فریاد سر پرستار کرد. پس از اینکه پرستار و پذیرش قادر به قانع کردن بیمار نشدند تصمیم گرفتم خودم وارد عمل شوم! لازم به ذکر است در این گونه مواقع بنده قادر به انجام اعمال رذیلانه و غیر اخلاقی هستم!
منشی و بیمار را داخل اتاق دعوت کردم و به بیمار گفتم که بنده به منشی تاکید کرده بودم که با شما تماس بگیرد ولی خانم منشی کوتاهی کردهاند. بنده هم بسیار از اتفاق افتاده متاسف هستم! (دروغ مصلحت آمیز!) سپس چند داد بلند سر پذیرش کشیدم و او را شماتت کردم. در نهایت برای جبران این اشتباه گقتم که اخراج است و سریع وسایلش را جمع کند! (خدا پدر دروغگوی مصلحتاندیش را بیامرزد!) در این وهله بیمار دلش به حال مسئول پذیرش سوخت و به داد مسئول پذیرش رسید و از حق خود صرف نظر کرد. حالا من بودم که زیر بار نمیرفتم و پایم را توی یک کفش کرده بودم که منشیام به دلیل این اشتباه فاجعهبار که وقت عزیزی مانند شما را تلف کرده است، باید اخراج شود! سرانجام با پادرمیانی بیمار و همسر بیمار و کلی خواهش از اخراج منشی صرف نظر کردم! بیمار هم بالکل قضیه وقتش را فراموش کرد و با کلی مسرت و خوشحالی مطب را ترک کرد.
در مطب دندانپزشکی هر روز ممکن است برای بیماران زیادی در سر وقت تعیینشده کار درمان انجام نشود و در اتاق انتظار برای مدت مدیدی منتظر بمانند. در همه این موارد منشی یا پرستار مقصر است، گاهی هم لابراتوار که کارها را نرسانده یا پیک موتوری که سر راه تصادف کرده است یا شرکت آب و فاضلاب که بد موقع و بدون هماهنگی اقدام به تعمیر لوله آب اطراف مطب کرده است و… همه و همه مقصر هستند! بنده در این حالات دکتر شریف و کاردرستی هستم که گیر این آدمهای بینظم، کارنابلد، بدقولیها و سیستم ضعیف افتادهام که موجب شرمندگی بنده و مطبم شدهاند! بیماران هم اغلب مشکل اصلی را فراموش میکنند و سعی دارند در این مواقع مرا دلداری دهند!
در این حالات «سپربلا» برحسب نقشی که برای نجات و احیای اعتبار دکتر و مطب ایفا کرده است پاداش میگیرد. مثلا در مثال بالا پذیرشی که در شرف اخراج الکی بود به این علت که نقش خود را خوب بازی کرد و توانست با گریه و زاری دل بیمار شاکی را به رحم بیاورد تا برای جلوگیری از اخراجش کاری صورت دهد، مبلغ قابل توجهی به عنوان «حق سپر بلابودن» دریافت کرد!
بله خواننده گرامی… چنین دکتری هستیم ما!
منبع:دندانه