تجهیزات دندانپزشکی تاج الدین
0 محصولات نمایش سبد خرید

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

ده بنیان‌گذار، ده پیشگام/ روایت بنیان‌گذاری جامعه دندانپزشکی ایران در گفتگو با دکتر محمد علی افتخاری

ده بنیان‌گذار، ده پیشگام/ روایت بنیان‌گذاری جامعه دندانپزشکی ایران در گفتگو با دکتر محمد علی افتخاری

 

دکتر شهراد تجزیه‌چی

شاید هیچ یک از آن ده دوستی که آن روز دوشنبه سرد دی ماه ۱۳۴۱ دور آن میز نهار همیشگی نشسته بودند و میان گفت و واگفت‌هایشان از لزوم پاگیری تشکلی فراگیر برای دندان پزشکان سخن می گفتند، تصور نمی کردند که سازمان بنیان گذاشته ایشان پنجاه سال بعد نیز پاینده باشد. اما نیت خیر ایشان و پایه‌گذاری آن تشکل بر مبنای اصولی درست، توانست «جامعه دندان‌پزشکی ایران» را از فراز و نشیب نیمی از یک قرن بگذراند. امروز از آن جمع همراه، گروهی دنیا را به ما خاکیان واگذاشته اند، گروهی سالیانی چند است که در جایی دیگر از این کره خاکی می‌زیند و گروهی همین‌جا با ما مانده‌اند و در میان ما هستند. یکدل و همراه، از تفرق کسانی که پیش‌تر از آنان اندیشه گرد هم آمدن دندان‌پزشکان را پرورده بودند، درس آموختند و گام به‌گام راهی را ساختند، هموار کردند و پیمودند که هر کدام از ما به اقتضای سن و سالمان از جایی به آن پیوسته‌ایم. حق پدری حرفه‌ای آن ده تن بر گردن همه ماست و بر ما فرزندان حرفه‌ای است که حرمت ایشان را، که حرمت خود ماست، پاس بداریم و سپاسگزار اندیشه گران‌بار آنان باشیم، اندیشه‌ای که بودن را در «با هم بودن» می‌دانست و کنار هم بودن؛ نه در فرادست و فرودست بودن. به احترام از جا برخیزیم و کلاه از سر برگیریم.
* منبع: ماهنامه بهداشت دهان و دندان
* عکس‌ها از سایت ایردن

– پیش از تاسیس دانشکده دندان‌پزشکی دانشگاه تهران چه تشکل‌های صنفی دندان‌پزشکی وجود داشتند؟
– درابتدا “اتحادیه دندان سازان ایران” بود که دکتر استپانیان موسس آن بود، حدود سال هزار و سیصد شش تا هفت و پس از آن”سندیکای دندان پزشکان” بود که در ۱۳۲۳ تاسیس شد و موسس آن دکتر محسن سیاح بود. در این دو تشکل، هم افراد فارغ التحصیل دانشگاه و هم افرادی که به شکل تجربی فعالیت می‌کردند عضو بودند. ریاست سندیکا تا سال‌ها با آقای دکتر جعفر قدسی بود. متاسفانه این تشکل‌ها و به خصوص سندیکا، به دنبال حفظ قدرت منحصر به فرد دانشگاه تهران بودند و به همین دلیل چندان مورد توجه دندان پزشکان جوان که خارج از کادر دانشگاه بودند، قرار نگرفتند. اوایل سال ۱۳۳۰ هم به همت دکتر فریدون فرزین و همکاران او در بخش دندان پزشکی بیمارستان امیر اعلم “کانون دندان پزشکان ایران ” تشکیل شد.

– چه شد که “کانون” تعطیل شد و “جامعه” به‌وجود آمد؟
– “کانون” تعطیل نشد، در عمل “جامعه دندان‌پزشکی ایران” جانشین آن شد و خود آقای دکتر فرزین هم با این‌که جزو موسسان “جامعه” نبودند مثل یک عضو موسس عمل می‌کردند و همکاران او در بیمارستان امیر اعلم، آقایان دکتر باکی‌هاشمی و دکتر تابش، جزو هیات موسس “جامعه دندان‌پزشکی ایران” بودند.

ده بنیان‌گذار، ده پیشگام/ روایت بنیان‌گذاری جامعه دندانپزشکی ایران در گفتگو با دکتر محمد علی افتخاری

ده بنیان‌گذار، ده پیشگام/ روایت بنیان‌گذاری جامعه دندانپزشکی ایران در گفتگو با دکتر محمد علی افتخاری

– دکتر فرزین کجا تحصیل کرده بودند؟
– فرانسه یا بلژیک… در سندیکا چون وابستگی زیادی به کادر دانشگاه تهران داشت و در آن مسئله ریاست مطرح بود و بیشتر در پی استفاده از آن برای کار شخصی خود و تثبیت موقعیتشان بودند و برای آن که بتوانند تعداد اعضایشان را بالا ببرند، افراد غیر دندان‌پزشک را هم به عنوان عضو پذیرفته بودند. البته بعدها در جامعه دندانپزشکی هم این گونه افراد عضو بودند اما به شکل وابسته آن هم به این دلیل که بشود بر کارشان نظارت کرد. ولی در سندیکا این اعضا حق رأی داشتند.

– بعد از تشکیل “کانون” آیا “سندیکا” غیر فعال شد یا در دوره در کنار هم وجود داشتند؟
– نه، در کنار هم کار می‌کردند، حتی پس از تشکیل “جامعه” هم ما با اعتقاد به تجمع بیشتر و همکاری با “سندیکا” کار می‌کردیم.

– یعنی اعضأ سندیکا هم‌زمان عضو جامعه هم بودند؟
– نه… خود ما هم که عضو سندیکا و هم عضو کانون بودیم، از آنها خارج شدیم و عضو جامعه دندانپزشکی ایران شدیم.

– خوب، برسیم به داستان آن نهارهای معروف شما که نهایتا به تشکیل جامعه انجامید…
– بله، مسئله بیشتر تجانس فکری آن ده نفر با هم بود. محلی بود به‌نام “رستوران نیویورک” در خیابان شاه رضای سابق “انقلاب فعلی” رو به روی کاج البرز. آن ده نفر عبارت بودند از دکتر آلفردآوانسیان، دکتر محمدعلی افتخاری، دکترآرنولد برناردی، دکترشمس الدین تابش، دکتر ارسلان تاج، دکتر اصغرحدادی، دکتر اکبر رشتیان، دکتر حسین نواب، دکترسمیع وهاب‌پور و دکترموسی باکی‌هاشمی. به هر حال عدم وجود یک تشکل صنفی دندان‌پزشکی که بتواند به ارتقاء سطح حرفه دندان‌پزشکی هم از نظر علمی و هم از نظر اجتماعی بپردازد، درد اجتماعی قابل لمسی برای ما بود و این درد مشترک برایمان وجود داشت و می‌اندیشیدیم که باید کاری انجام شود. همیشه دوشنبه‌ها در آن رستوران جمع می‌شدیم و هنوز هم این جلسات ادامه دارد. روز دوشنبه ۲۴ دی ماه ۱۳۴۱، سر نهار با توجه به مذاکرات قبلی، پیش‌نویسی تهیه کردیم که همه دوستان آن را امضا کردند. بعد آگهی تاسیس “جامعه دندان‌پزشکی ایران” در روزنامه‌های عصر سه شنبه ۲۵دی ماه به چاپ رسید.

ده بنیان‌گذار، ده پیشگام/ روایت بنیان‌گذاری جامعه دندانپزشکی ایران در گفتگو با دکتر محمد علی افتخاری

ده بنیان‌گذار، ده پیشگام/ روایت بنیان‌گذاری جامعه دندانپزشکی ایران در گفتگو با دکتر محمد علی افتخاری

– چند نفر از این ده تن با هم همکلاس بودید، یعنی منظورم این است که از نظر تقدم و تاخر سنی همه در یک‌حدود بودید؟
– تقریبا اغلبمان فارغ‌التحصیل سال‌های ۱۳۲۵ تا ۲۷ بودیم، یعنی همه فارغ‌التحصیل ایران بودیم.

– هیچ کدام در دانشگاه تدریس نمی‌کردید؟
– چرا، فقط دو نفر. اصولا با تجربه‌ای که در گذشته در “سندیکا” داشتیم نمی‌خواستیم “جامعه” تحت تاثیر محیط دانشگاهی قرار بگیرد تا دچار درگیری‌های ریاست شود. مسئله بیشتر تجانس فکری و روحی بود تا مسئله عضویت در هیات علمی و بعدها هم دوستانی که عضو جامعه شدند همه این هدف را پی گرفتند و همیشه کار گروهی در صدر برنامه‌ها بود. هیچ‌کس نمی‌تواند ادعا کند که این کار را کردم، در جامعه “من” وجود نداشت و به همین دلیل توانست دوام بیاورد.

– آن زمان در دیگر گروه‌های پزشکی ، تشکل منسجمی وجود داشت؟
– فقط “جامعه داروسازان” بود. در رشته پزشکی به دلیل همان تفکر رئیس و مرئوس‌گرایی متاسفانه تشکلی جامع نتوانست پا بگیرد، به رغم اینکه خیلی هم تلاش کردند و چندین بار انجمن‌هایی با نام‌های مختلف تشکیل شد، هیچ‌کدام پا نگرفت، امان از حب ریاست!

– برداشتم این است که هیچ‌کدام از آن ده نفر موسسان “جامعه” نقش برجسته‌تری از دیگران نداشت و دقیقا همه با هم کار می‌کردند…
– دقیقا همین طور بود…

– از نظر مالی وضعیت “جامعه” به چه ترتیب بود؟
– درآمدش از حق عضویت اعضا بود و هر وقت هم کم می‌آمد همان ده نفر جبران می‌کردند! البته اهل گشادبازی نبودیم، چنان که نخستین دفتر جامعه در خیابان خردمند جنوبی شماره ۱۲۷، در مطب دکتر تاج مستقر شد و بعدها به پلاک ۸۲، خیابان حافظ منتقل شدیم. با حداقل امکانات “جامعه” را اداره می‌کردیم و دنبال تشریفات نبودیم.

– مبلغ حق عضویت چقدر بود؟
– خیلی کم، دقیقا رقمش یادم نیست.

– خوب این مبلغ مختصر برای گرداندن “جامعه” کافی بود؟ آیا کادر اداری ثابت داشتید؟
– بله، بله… هیچ وقت مشکل مالی نداشتیم. کادر اداری‌مان هم خیلی مختصر بود: اوایل جواد زیاری بود، بعد محمد شاپوری آمد (که خدا حفظش کند که الان در کارهای گرداندن کنگره‌ها واقعا متخصص شده مکتب جامعه هستند). تصور می‌کنم آقای شاپوری سال ۱۳۴۸ به “جامعه” آمد.

– خاطرتان هست آقای دکتر در ابتدا چند نفر عضو “جامعه” شدند؟
– ما فعالیت مان را با پنجاه نفر شروع کردیم، یعنی خیلی زود به جز اعضای هیات موسس چهل نفر دیگر به جامعه پیوستند که دلیل استقبال آنها آشنایی با منش مؤسسان در جامعه دندان‌پزشکی بود. بعد از شهرستان‌ها، به خصوص همکلاسی‌های خودمان در آن سال‌ها، به “جامعه” پیوستند.

– بعد از تأسیس آن، بین این ده نفر تقسیم کار صورت گرفت؟
– هیچ مقید به فشار کار یا کم و زیاد کار نبودیم، همه کار می کردیم. البته مسئول تبلیغات داشتیم، مسئول عملی داشتیم و…

– اولین دبیر “جامعه” که بود؟
– آقای دکتر فرزین که البته جزو مؤسسان نبودند.

– بعد از آگهی تأسیس دقیقا از چه تاریخی مستقر شدید؟
– بلافاصله شروع کردیم.

– و دبیر هم با انجام انتخابات برگزیده می‌شد؟
– بله، بعد از آقای دکتر فرزین، سه دوره آقای دکتر نواب دبیر بودند، بعد من، سه دوره بودم، دکتر بختیاری بودند، دکتر تاج بودند و…

– خوب، اهداف اصلی جامعه چه بود؟ اساسنامه را چطور نوشتید و…؟
– شعارمان “دانش بیشتر برای خدمت بهتر” بود. راجع به اساسنامه با توجه به مطالعات دکتر نواب و دوستان دیگر و خود من نوشته شد، و بعد هدف اصلی ما که در اساسنامه گنجانده شد آن بود که همه افرادی را که به نحوی به رشته دندان‌پزشکی مربوط می‌شدند در پیشبرد کار مؤثر بودند، جمع کنیم: در درجه اول دندان‌پزشکان، بعد دانشجویان رشته دندان‌پزشکی، بعد واردکنندگان کالاهای دندان‌پزشکی تا بتوانیم روی کارشان نظارت کنیم. و می خواستیم به دولت پیشنهاداتی بدهیم برای نظارت بهتر بر حرفه دندان‌پزشکی و محدود کردن افرادی که بدون مدرک علمی لازم وارد این حرفه شده بودند و مردم را گمراه می‌کردند.

ده بنیان‌گذار، ده پیشگام/ روایت بنیان‌گذاری جامعه دندانپزشکی ایران در گفتگو با دکتر محمد علی افتخاری

ده بنیان‌گذار، ده پیشگام/ روایت بنیان‌گذاری جامعه دندانپزشکی ایران در گفتگو با دکتر محمد علی افتخاری

– پس “جامعه” در واقع یک تشکل صنفی– اجتماعی بود، یعنی هم منافع حرفه‌ای دندان‌پزشکان را تامین کند و هم ارزش اجتماعی حرفه دندان‌پزشکی را بالا ببرد…
– البته درواقع نه به این معنی که درآمد دندان‌پزشکان اضافه شود! شناساندن حرفه دندان‌پزشکی در سطح علمی آن مردم، و تقویت رشته‌های تخصصی حرفه دندان‌پزشکی از دیگر اهداف ما بود. به طور کلی دندان‌پزشکان عمومی در جامعه، از جمله خود من، مشوق رشته‌های تخصصی بودیم و بیماران را به متخصصانی که از خارج به بازار کار می‌آمدند، کسانی چون دکتر مرتضوی یا دکتر احمد فرید، معرفی می‌کردیم تا مردم آن ها را بشناسند و به دنبال متخصصان بروند…

– یعنی به طور کلی حرفه دندان‌پزشکی بیشتر شناسانده بشود…
– بله، مسلما همین طور بود، چون لازم بود که این کار انجام شود…

– خوب، حالا برد “جامعه” واقعا تا کجا بود؟ از این نظر می‌گویم که فرمودید جامعه تصمیم داشت بر واردات کالاهای دندان‌پزشکی نظارت کند، یا جامعه تصمیم داشت سطح رشته‌های مختلف دندان‌پزشکی را ارتقا دهد. واقعا برد جامعه در تصمیم گیری‌های کلان دندان‌پزشکی در آن دوره چقدر بود؟
– آن چیزی که به بخش علمی مربوط می‌شد چون در حوزه کار خودمان بوده طبیعتا بیشتر می‌توانستیم نظارت بکنیم، اما آن‌چه که به وزارت بهداری وقت مربوط می‌شد، متاسفانه همکاری‌ها محدود می‌شد چون ظاهرا برای کار ما جنبه‌ای مداخلت جویانه متصور می‌شدند. اما مثلا وزارت بازرگانی با ما همکاری خوبی داشت و از جمله واردات طلای دندان‌پزشکی با مجوز “جامعه” صورت می‌گرفت و تقسیم و توزیع آن نیز بر عهده ما بود. کارهای رفاهی انجام می‌دادیم مثل وام و…

– سوای کارهای رفاهی، منظورم این بود که جامعه سعی داشت نظارتی جامع داشته باشد بر حرفه دندان‌پزشکی هم از نظر علمی، هم از نظر اجتماعی، هم از نظر صنفی. از نظر علمی، خوب کنگره را برگزار کرد…
– فقط کنگره نبود، کار بزرگ ما اعزام هیات‌های نمایندی از طریق عضویت در فدراسیون بین‌المللی بود که در واقع دندان‌پزشکان را ترغیب می‌کردیم تا با هزینه خودشان به کنگره‌های خارجی بروند، اساتید خارجی را به ایران دعوت می‌کردیم، و همین سبب می‌شد که هم دانش علمی و هم دید اجتماعی و آموزشی دندان‌پزشک ایرانی بالا برود، چون در این سفرها بازدید از دانشکده‌های خارجی را هم می‌گنجاندیم و مثلا برای دندان‌پزشکان جوان می‌توانستیم بورسیه بگیریم که در اعتلای دندان‌پزشکی کشور بسیار مؤثر بود.

– خوب، این وجه علمی آن. از نظر صنفی هم فرمودید که مسائلی مثل مالیات را تعقیب می‌کردید. “جامعه” در آن زمان در این زمینه صاحب نظر بود و نظرش پیش هم می‌رفت؟
– بله، هم صاحب‌نظر بود هم نظرش پیش می‌رفت. در آن دورانی که “جامعه” فعال بود با بسیاری سازمان‌ها همکاری نزدیک داشت. ببینید، در هر کاری باید دید علمی حاکم باشد، یعنی مثلا در مذاکره با اداره مالیات باید به نحوی علمی و با واژه‌های آن حوزه صحبت کرد که طرف مذاکره‌کننده قانع شود بپذیرد، با وزارت بازرگانی و… هم به‌همین ترتیب. هدف ما این بود که تسهیلاتی ایجاد شود برای دندان‌پزشکان از نظر مالیات که “جامعه” در این کار بسیار موفق بود. البته بعدها نظام پزشکی که سازمان مادر و قانونی کشور بود، این دست مسائل مالیاتی را پی‌گیری می کرد.

ده بنیان‌گذار، ده پیشگام/ روایت بنیان‌گذاری جامعه دندانپزشکی ایران در گفتگو با دکتر محمد علی افتخاری

ده بنیان‌گذار، ده پیشگام/ روایت بنیان‌گذاری جامعه دندانپزشکی ایران در گفتگو با دکتر محمد علی افتخاری

– خوب، آن زمان از نظر سازمانی در “جامعه” یک هیات مدیره وجود داشت که با رای دندان‌پزشکان انتخاب می شد، یک “دبیر” هم وجود داشت که منتخب هیات مدیره بود.
– بله، کاملا درست است.

– آیا کمیته‌های کاری مختلف هم داشتید که هر کدام مسئولیت نظارت بر کاری را بر عهده داشته باشید؟ مثلا آن نظارت بر واردات در عمل به چه نحوی انجام می‌شد، مثلا اگر کسی تقاضای مجوزی می‌کرد به کدام بخش ارجاع می‌شد؟
ببینید، هدف این بود که کار انجام بگیرد. هرکس هم کاری که می‌توانست می‌کرد. برای همین هم مثلا من چون زبان مالیاتچی‌ها را می‌دانستم دنبال کار مالیات را می‌گرفتم یا دیگری کار دیگری می کرد.

– نه، منظورم این بود که به برداشت من از گفته‌های شما، در آن زمان مثلا برای واردات از جامعه نظر می‌خواستند، آیا گروهی جمع می‌شدند و بررسی می‌کردند این تقاضا را، یا روش دیگری بود؟
– نه، به این ترتیب نبود که از ما نظر بخواهند و نظارت کنیم، کار خودشان را می‌کردند. البته اداره‌ای بود به اسم، گمانم “بازرگانی کوچک” که با جامعه خیلی خوب همکاری می‌کرد و مثلا در زمینه تولید مسواک با هم همکاری داشتیم و از ما نظر می‌خواستند.

– حرف دیگری اگر راجع به “جامعه” هست؟
– همان‌طور که گفتم، هدف فردی نداشتیم، همیشه تغییرات اساسنامه‌مان در جهت پیشرو بودن، همکاری جمعی و دوری از گرایش فردی بود، خود عنوان “دندان‌پزشک” وزنی اجتماعی دارد که باید برای آن حرمت قائل شد، اگر این وزن اجتماعی تحت‌الشعاع سمت “ریاست” قرار گیرد، واقعا حیف است. ما از این گرایش به‌دور بودیم. آن زمان حتی از لفظ “رئیس” استفاده نمی‌کردیم و جامعه فقط “دبیر” داشت که مصوبات هیات‌مدیره را اجرا می‌کرد.

– چقدر خوب بود که در آن دوره شما گروهی بودید که همکلاس بودید و وقتی هم سراغ کار اجتماعی رفتید باز هم به‌همان ترتیب و بدون سلسله مراتب باقی ماندید و حتی با اضافه شدن افراد جدید هیچ‌گاه، هیچ کس “رئیس” کس دیگری نبود. تصور می‌کنم رمز موفقیت شما به عنوان بنیان گذاران “جامعه دندان پزشکی ایران” همین تفکر جمعی و دوری از فرد گرایی بود، کاش همیشه همان طور می‌ماند! شخصا احساس غرور می‌کنم که پشتوانه حرفه‌ای امروز ما کسانی چون شما بودند. از وقت و حوصله تان متشکرم. مجیزتان را نمی‌گویم، که نه شما به آن احتیاج دارید نه من. اما حقیقتا افسوس می‌خورم که امروز جامعه ما از وجود آدم‌های جامع‌الاطرافی هم چون شما، و دیگر دوستان شما که بنیان‌گذاران “جامعه دندان‌پزشکی ایران” بودند خالی است! کاش هزار سال دیگر پاینده باشید!

منبع:دندانه

0
دیدگاه‌های نوشته