تجهیزات دندانپزشکی تاج الدین
0 محصولات نمایش سبد خرید

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

مروری بر فیلم «چه خوبه برگشتی»، با نقش‌آفرینی حامد بهداد به عنوان یک دندانپزشک

مروری بر فیلم «چه خوبه برگشتی»، با نقش‌آفرینی حامد بهداد به عنوان یک دندانپزشک

احسان رحیم‌زاده
داریوش مهرجویی به زندگی پزشکان علاقه زیادی دارد. به همین خاطر در فیلم‌هایش معمولا ردپایی از شخصیت یک پزشک، لوکیشن مطب و بیمارستان و یا موضوع و مضمون پزشکی می‌بینیم. فیلم «چه خوبه که برگشتی» که این روز‌ها در حال اکران است با بازگشت یک دندان‌پزشک ساکن خارج کشور به ایران آغاز می‌شود. فرزاد (جراح دندان‌پزشک با بازی حامد بهداد) پس از سال‌ها به ایران می‌آید تا دور از مسایل آشفته زندگی‌اش نفسی تازه کند.
در فیلم اخیر مهرجویی «آسمان محبوب» هم ماجرایش را با شخصیت یک پزشک جلو می‌برد. اما در آنجا چون مساله و گره اصلی داستان بیماری لاعلاج یک پزشک است، مسائل مربوط به این حرفه بیشتر انعکاس می‌یابد. در این فیلم دکتر مهرداد شایان (علی مصفا) با اطلاع از نتیجه آزمایشات پزشکی خود متوجه می‌شود دچار یک تومور بدخیم مغزی است و چیز زیادی از عمرش باقی نمانده است. اگر بخواهیم نگاهی گذرا به سکانس‌های سلامت محور و شخصیت‌های پزشک این کارگردان داشته باشیم می‌توانیم به فیلم قدیمی او یعنی «دایره می‌نا» اشاره کنیم که مضمون محوری‌اش خرید و فروش خون بود. در آن فیلم فردی به نام سامری دلال خون بود و خون مستمندان و معتادان را ارزان می‌خرد و به بیمارستان‌ها می‌فرخت. در فیلم نارنجی پوش سکانس بستری شدن حامد بهداد بر روی تخت بیمارستان را شاهد هستیم. در فیلم مه‌مان مامان نیز گلاب آدینه در پایان فیلم از شدت اضطراب و ناگهانی بیهوش و راهی بیمارستان می‌شود. اما در فیلم «چه خوبه که برگشتی» خبری از بیمارستان و بیماری نیست. چرا که در این فیلم مهرجویی داستانش را بر بستری آرام روایت می‌کند و قرار نیست هیچ یک از شخصیت‌ها دچار بحرانی فاجعه آمیز شوند. فیلم فضای فانتزی و شادی دارد که در آن مشکلات آدم‌ها از جنس مسائل روزمره و پیش پا افتاده است.
با بازی حامد بهداد به تعداد فیلم‌های ایرانی که شخصیت دندان‌پزشک را منعکس کرده‌اند افزوده می‌شود. پیش‌تر در فیلم‌هایی چون ساقی و بوتیک نقش آفرینی بازیگر‌ها در نقش دندان‌پزشک را شاهد بوده‌ایم. در فیلم بوتیک شاهد دندان‌پزشک طماعی هستیم که لثهٔ عطی، دختر نوجوان فیلم، با بازی گلشیفته فرهانی، را می‌شکافد تا آن را جراحی کند.
در فیلم ساقی، ساخته محمدرضا اعلامی، یک دکتر دندان‌پزشک که ابتدای فیلم دندان بهرام رادان را ترمیم می‌کند، او را به عنوان ساقی برای تامین مواد مخدر افراد پول دار استخدام می‌کند. اگرچه در انتهای فیلم، احتمالاٌ برای پیشگیری از اعتراض دندان‌پزشکان، می‌فهمیم که او اصلاٌ دندان‌پزشک نیست و بدون داشتن مدرک طبابت می‌کرده!

مروری بر فیلم «چه خوبه برگشتی»، با نقش‌آفرینی حامد بهداد به عنوان یک دندانپزشک

مروری بر فیلم «چه خوبه برگشتی»، با نقش‌آفرینی حامد بهداد به عنوان یک دندانپزشک

چه خوبه که برگشتی بیشتر بر روی پزشک بودن «حامد بهداد» تاکید دارد و نه دندان‌پزشک بودن او. شخصیت فرزاد می‌توانست در هر شاخه پزشکی دیگری تخصص داشته باشد و این مساله لطمه‌ای به داستان وارد نمی‌کرد. فرزاد در کنار کامبیز (مهندس با بازی رضا عطاران) تشکیل یک زوج دکتر و مهندس را می‌دهد که این زوج در جهت تامین خواسته‌های محتوایی کارگردان عمل می‌کند. این دو نفر نماد احتمالا انسان‌های روشنفکر جامعه هستند که سر هیچ و پوچ با یکدیگر مشاجره می‌کنند و بعد از مدتی به صلح و آشتی می‌رسند. در این فیلم حامد بهداد یک شخصیت منحصربفرد از دندان‌پزشکی را ارائه می‌دهد و از تیپ آشنا و کلیشه‌ای دندان‌پزشک فاصله می‌گیرد. او مردی شاد و سرخوش است که مدام می‌خندد و دیگران را می‌خنداند. فرزاد با آن شکم برآمده‌اش شباهتی با دیگر پزشکانی که در فیلم‌های سینمایی دیده‌ایم ندارد. حامد بهداد برای بازی در این فیلم ۲۰ کیلو وزن اضافه کرده است. اگر یادتان باشد پیش‌تر در فیلم خانه‌ای روی آب ساخته بهمن فرمان آرا رضا کیانیان نیز اقدام به افزایش وزن کرد. داریوش مهرجویی در یکی از مصاحبه‌هایش درباره نقش آفرینی حامد بهداد گفته است: «بهداد برای این نقش عالی بود. او از اینکه ممکن است دچار بیماری obese یعنی چاقی بیش از حد شود دلهره دارد و انگار همه بدبختی‌هایش را در شکمش و دلش ریخته و واهمه بزرگ‌تر شدن شکمش را دارد. در ضمن دلش هم شکسته، زن و بچه‌ها ولش کردند. تنهاست و دلمرده. بنابراین شخصیت او نرمال و عادی نیست، اغراقی که می‌گویید در شخصیت و نقش اوست نه در بازی‌اش.»
هنگامی که فرزاد در سکانس مطب دندان «مهناز افشار» را جراحی می‌کند او را در حالت آواز خواندن می‌بینیم. انگار نه انگار که مسوولیتی سخت را به عهده گرفته و باید تمام دقتش را متوجه کارش کند. البته این سرخوش بودن به معنای سرسری گرفتن کار جراحی نیست. بلکه نشاندهنده روحیه بالای فرزاد است که بخاطر علاقه بیش از حد به حرفه‌اش کار و تفریح را با هم ترکیب کرده است. به جز سکانس مطب در ابتدای فیلم یک بار دیگر نیز صحبت از دندان و دندان‌پزشکی می‌شود. در انتهای فیلم هنگامی که فرزاد و کامبیز با هم آشتی می‌کنند، دکتر فرزاد به او قول می‌دهد که دندانش را عصب کشی کند. بر خلاف دیگر فیلم‌ها که عملیات جراحی دندان را بسیار سخت و دلهره آور نشان می‌دهند در اینجا با دکتری مواجه هستیم که این کار را به سادگی هرچه تمام‌تر انجام می‌دهد. از این نظر می‌توان گفت مهرجویی دید مهربانانه‌ای به صنف دندان‌پزشکان داشته است.
شخصیت‌پردازی دکتر فرزاد با شعار محوری فیلم ارتباط تنگاتنگی دارد. در این فیلم چندین بار این شعر خیام را می‌شنویم که می‌گوید: «دوزخ شرری ز رنج بیهوده ماست/ فردوس دمی ز وقت آسوده ماست» در واقع مهرجویی در این فیلم مخاطب را به لذت بردن از تک تک لحظات زندگی و غنیمت شمردن زمان حال دعوت می‌کند. شخصیت فرزاد نمونه‌ای عینی برای بیان این طرز تفکراست. او همه مشکلات گذشته‌اش را پشت مرزهای ایران گذاشته و به کشورش برگشته و دارد از همنشینی با دیگران لذت می‌برد. در پایان فیلم شاهد هستیم که دکتر بشقاب پرنده را زیر پا له می‌کند و آرامش را به ساکنان کنار دریا برمی گرداند. این بشقاب پرنده می‌تواند نماد تفکرات و باورهای پوسیده و غلط باشد که به دست دکتر فرزاد نابود می‌شود. البته این شخصیت دندان‌پزشک در برابر پدیده‌های علمی مقاومتی نمی‌کند. به عنوان مثال هنگامی که حرف‌های خانم دکتر یاسمین را درباره سنگ‌های جادویی‌اش می‌شنود می‌پذیرد و سعی می‌کند بفهمد چطور می‌شود با این سنگ‌ها به آرامش رسید.
بیشتر منتقدان فیلم چه خوبه که برگشتی را یک پسرفت و بازگشت به عقب در کارنامه مهرجویی می‌دانند. اما او خودش تاکید دارد که به این سبک از فیلمسازی علاقه‌مند است و می‌خواهد این جور فیلم‌ها را تجربه کند. این کارگردان پیشکسوت که بیش از ۴۰ ساله سابقه فیلمسازی را در کارنامه‌اش ثبت کرده به دنبال تنوع می‌گردد و نمی‌خواهد کارهای قبلی را تکرار کند. اما این تنوع طلبی خیلی به مذاق مخاطبان و منتقدان خوش نیامده است. با این حال اگر علاقه‌مند به دنبال کردن کارهای مهرجویی هستید و یا می‌خواهید بدانید او شخصیت یک دندان‌پزشک را چگونه بازنمایی کرده این فیلم به شدت به شما توصیه می‌شود.

بازیگران: حامد بهداد، مهناز افشار، رضا عطاران، رویا تیموریان و…
خلاصه داستان: داستان فیلم درباره دو رفیق است که یکی از آن‌ها پس از چند سال از آمریکا به ایران می‌آید؛ او دندان‌پزشک است و رفیق چهل ساله‌اش که دوست گرمابه و گلستان هم بوده‌اند خانه او را آماده و تمیز می‌کند و مطب دندان‌پزشکی او را روبه‌راه کرده و منتظر دوستش می‌ماند. دوست او می‌آید و مراسم استقبال و جشن برگزار می‌شود. آن‌ها پس از ماجراهایی با هم درگیر می‌شوند و باز در آخر دوستیشان مانند سابق می‌شود. دکتر به محض ورود طبق عادت قبلی با مهندس شروع به بازی شطرنج می‌کند که البته مانند همیشه و ایام قدیم، کلک می‌زند. بازی شطرنج در واقع نشانه روشنفکری است. چرا که بازی روشنفکران است و البته صفحه شطرنج صفحه و یا صحنه نبردی است که از فکر شروع می‌شود و به زورآزمایی می‌رسد.

منبع:دندانه

0
دیدگاه‌های نوشته