آسیبشناسی خشونت بیمار و همراه بیمار علیه پزشکان
دکتر سیمین کاظمی
پزشک و جامعه شناس
وقتی سخن از خشونت در محل کار علیه پزشکان به میان می آید، تصور بر این است که خشونت از طرف شخص بیمار بر پزشک اعمال شده و از آنجا که شخص بیمار از نظر جسمی و روانی در شرایط دشواری قرار دارد، این نوع از خشونت شغلی محل اعتنا نیست و یکی از دشواری های شغل پزشکی است که باید آن را پذیرفت و با آن کنار آمد. نتیجه چنین توجیهی این است که به خشونتگران مصونیتی اعطا می کند که در اعمال خشونت نسبت به پزشک و پرستار و دیگر پرسنل درمانی خود را آزاد و مختار ببینند.
اگر بخواهیم به طور علمی و بر اساس پژوهش به این استدلال بپردازیم، چند نکته را باید در نظر داشت که اولاٌ در ایران خشونت علیه پزشکان شیوع بالایی دارد به طوری که ۸۲٫۶ درصد از پزشکان مشارکت کننده در یک مطالعه گفتند که خشونت کلامی را در طی یک سال گذشته تجربه کرده اند و ۱۹٫۸ درصد نیز تجربه خشونت فیزیکی (علاوه بر خشونت کلامی) در محل کار داشتند. ۷۹٫۷ درصد از این خشونت توسط همراه بیمار بر پزشک اعمال شده بود که این یافته بر خلاف آن استدلال مصونیت بخش است که مرتکب خشونت را شخص بیمار معرفی می کند و از این رو پرخاشگری او را قابل اغماض می داند.
به نظر می رسد میزان بالای خشونت علیه پزشکان از طرف همراهان بیمار، محصول تضاد بین نقش همراه بیمار در مقام شخص”خیرخواه حامی” بیمار با پزشک است که نقش مفروض او شخص “خیرخواه بی طرف” است. در واقع تعارض میان حمایت گری همراه بیمار و بی طرفی پزشک موجب می شود که همراه بیمار به مداخله در عملکرد پزشک مبادرت ورزد، که چون در مغایرت با پروفشنالیزم پزشکی است، از این رو زمینه خشونت کلامی و فیزیکی فراهم می شود.
بی طرفی پزشک یکی از ویژگی هایی است که پزشکان به ویژه در امر طبابت و مدیریت مکان درمانی و مراجعان به آن نیازمند هستند که هم بتوانند بیمار را فارغ از ارزش های تحمیلی و بیرونی معالجه کنند و هم در تقسیم توجه به بیماران از آن استفاده کنند. در حالیکه همراهان بیماران ممکن است مشکل بیمار خود را حاد و نیازمند توجه بدانند، اما این نظر همراهان بیمار لزوماً مورد تأیید درمانگران نیست، چون ملاک ارزیابی آنها از وضعیت بیماران دانش پزشکی است و نه عواطف و احساساتی که بی طرفی را مخدوش می کند.
نکته ی دیگری که در مسأله خشونت علیه پزشکان نباید از قلم انداخت، نوع تعامل و رابطه پزشک با بیمار است که به نظر می رسد، الگوی رابطه پدرسالارانه با بیماران و فقدان رابطه مشارکتی (که براساس توضیح و اقناع بیمار و بهره بردن از نظرات او در امر تشخیص و درمان است)، می تواند زمینه بروز خشونت را تسهیل کند؛ به طوری که نتایج پژوهشی که در این خصوص انجام شده نشان می دهد که ۹۳ درصد پزشکانی که الگوی رابطه شان با بیمار از نوع پدرسالارانه بود خشونت شغلی را تجربه کرده اند. نگاهی به مطالعات مختلف نشان می دهد که الگوی رابطه پدرسالارانه رایج ترین الگوی رابطه بین پزشک و بیمار در ایران است که خود می تواند زمینه ساز آسیب هایی برای نظام مراقبت سلامت باشد.
پزشکی ماهیتاً شغلی استرس زاست و پزشکان نیز همچون سایر گروه های شغلی نیازمند امنیت و آرامش هستند. از طرفی طبابت و درمانگری نیازمند محیطی امن و امان و با ثبات است که پزشکان بتوانند به بهترین وجه دانش و تجربه خود را در معالجه بیمار به کار بندند و بیماران به حق خود یعنی برخورداری از حداکثر تلاش کادر درمان برای بهبود بهره مند شوند. برای برقراری چنین شرایطی لازم است خشونت علیه کادر درمان به عنوان یک مسأله مهم در حوزه سلامت شناخته شود و تمهیدات مختلف برای پیشگیری از آن اندیشیده شود. بخشی از این تلاش پیشگیرانه لازم است برای کنترل خشم مهاجمان و مرتکبان خشونت به کار گرفته شود و بخشی دیگری هم البته مصروفِ اصلاح رابطه پزشک و بیمار گردد.
منبع :دندانه