هفت خان مطبداری در آمریکا
دکتر رحیم شرمین و کلینیک تخصصی چند منظوره اش در واشینگتن دی سی
دکتر امیر اسماعیل سندوزی
که عشق آسان فتاد اول ولی افتاد مشکل ها.
مطبداری و مدیریتهای دانش پزشکی، در کشور آمریکا، که در کمتر از یک قرن مرکز اقتصاد و سرمایهداری جهان مترقی و رقابتی، خرد کننده ولی قانونمند، بر تمامی ارکان زندگی اجتماعی فرد فرد افراد اجتماعاش سایهای سنگین و سازنده افکنده نه آسان است نه خالی از خطر. تا کله چرخ دادهای خورندت.
در ینگه دنیا که حالا شیطان بزرگ و سلطان بیتخت و تاج جهان شده، بعد از تکنولوژی و صنعت در پرتوی علم و تجارت، وکالت حرف اول را میزند. وکلا هم، تنها نمیتوانند حریف میلیاردها، سرمایه و ثروتی شوند که ورزیده و زبدهترین وکلای مدافع را در اختیار و شریک شرکتشان دارند. به همین دلیل هم وکلای بینصیب از این سفره گسترده سرمایهداری پیشرفته، به هم تافته و بافتهاند تا اسفندیارش نگسلد. “فِرم”ها یا شرکت ها و بنیادهای وسیع چند منظوره کار وکالت و مبارزه قانونمند اشتراکی را به وجود آوردهاند که زبدهترین دانشجویان دانشکدههای حقوق را در زمان تحصیل و پیش از ورود به بازار کار شکار میکنند! رعایت قانون در پرتوی وکالت، ممر زندگی گروهی است که بدون یاری آنها نمی توان شاغل شغلی موفق بود.
بنابراین، اشتغال در هر حرفهای، تلاش برای بقا در پرتوی قانونی است که به دقت مراعات و نظارت و اجرا می شود. با دست خالی و به اتکای تجربه و دانش، وارد عرصه رقابتی درهم تنیده بهداشت و درمان چند صد میلیارد دلاری شدن، کار آسانی نیست. برای ورود در این عرصه از، نظام سرمایهداری، که براساس نظم و قانون کار می کند و حافظ منافع عمومی و سرمایه های هنگفت بخش خصوصی است نظام سرمایه داری، بند و سدهای محکم و استواری فراهم کرده که حفظ سرمایه از اهم واجبات نظام سرمایه داری پویا است. سرچشمه را هم با بیل نمی گیرند، سد بتون آرمه میسازند و ساختهاند.
برای ورود به این منبع کار و سرمایه باید اجازه کار گرفت و امتحان مربوط به دو بُرد آمریکا و ایالتی را، برای رشته دندانپزشکی، داد و قبول شد. آسان نیست و آسان نمیگذارند کسی وارد شود. این اولین خان از هفت خان رستم است برای ورود و اشتغال به حرفه دانش پزشکی.
خان بعدی اعتبار بانکی است. تا اعتبار بانکی نداشته باشید یک گام نمی توانید از گام نخست فراتر بردارید. بی ضمانت و اعتبار بانکی، کسی در امریکا کاری نمیتواند بکند مگر اینکه سرمایه هنگفتی داشته باشد که بازهم ناگزیر در بانکی به امانت بگذارد تا کسب اعتبار کند. هرکس، باید دستاش را رو کند و به مسوولین کشور سرمایهدار نشان دهد که دستش پر و سرمایهاش به گونه صریح و روشن، در اختیار بانکی از بانکهای آمریکایی و در تیر رس بنیادهای تیز هوش مالیاتی است. همه چیز باید نوشته، منظم، مستدل و گزارش قانونی شود. دروغ و کلک هم ممکن نیست. اگر کشف شود بنیانکننده است.
خان سوم موضوع زمان و مکان دو مقوله ارزشمند جهان سرمایه داران است. زمان، به هر عنوان، به گونه توان کار و تولید، در اختیار خواستار رقابت است ولی مکان را هکتاری، مالک شده، یا خریدهاند و با وجب و “فوت” و “فیت” میسنجند و به شما معمولن اجاره، ولو نود و نه ساله، میدهند تا مالکیت از اختیار مالکان بزرگ به در نرود. نهتنها مکان بلکه فضای، ولو در آسمان هم باشد، مالک و صاحب و بها و قیمت دارد.
خان دیگر، اگر از این سه خان بگذرید، خان تهیه و نسب تزیینات، تجهیزات و لوازم است که به اعتبار و سود ماهیانه بانکی می خرید و مصرف میکنید. در رشته دندان پزشکی انحصارن در اختیار کمپانی های رقابتی قدرتمندی است که نگهداری و سرویس اش نیازمند سازمان ها و هزینه های ویژه ایست.
خان پنجم فراهم آوردن نیروی کار ورزیده و تخصصی است که دارای حامیان حق گیر سازمان یافته ای هستند که تشکیلات و ارگان هان حرفه ای و سندیکاهای مجهز به گروه یا تیم وکلای کار کشته ای هستند که با اولین تخطی شما به همکاران عزیزتان، شما را “سو” می کنند. یافتن همکار، شاید آسان باشد ولی نگهداری آنها مشکل است، مگر اینکه به حقوق شان احترام بگذارید و رضایت شان را بخرید!
همه این خان های را که پشت سر گذاشتید. جلب اعتماد مردم و فراهم آوردن مراجعه کننده مشکل دیگری است که نیازمند شرح و بسط مفصلی است که خواهم نوشت.
از غول بیمه و مالیات بر در آمد هم هیچ نمی نویسم، که مو را از میان ماست و سوزن را از انبار کاه بیرون می کشند و با جریمه وصول می کنند.
میپردازم به همکار و دوست دیرینهام که زبان مادریش فارسی، فرهنگ پرورشیاش مذهبی- اسلامی- ایرانی و سنتگرای شرقی است. نه در کودکی و نوجوانی، بلکه در بزرگ سالی و بلوغ کامل در دانشکده دندانپزشکی دانشگاه تهران درس خوانده. آسیستان بخش جراحی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه فردوسی مشهد و چند سالی هم، در انگلستان خوانده و در ایران به کار آموزشی و تا استادی دانشگاهی پرداخته، مرد خانه و خانواده و اخلاق و تکالیف اخلاقی فرهنگی است. داشت به رفاه دلخواهش می رسید که، در کشورش انقلاب می شود و برای به سربازی اجباری نرفتن دو پسرش، نا گزیز از گریز و مهاجرت به آمریکا میشود. با یک چمدان لباس و سوقات در ۵۰سالگی برای دو ماه دیدار فرزندش وارد آمریکا میشود و ماندنی میشود!
میخواند تا با فرهنگ و نظم کشوری که باید درآن زیست کند و ریشه بدواند و خانواده اش را بیاورد و اداره کند آشنا شود و اجازه اقامت و کار بگیرد. این به معنای از هر آنچه کرده، ساخته و فراهم نموده گذشتن و از “ب” ی بسم الله آغاز کردن است!
همسر، فرزند، مسوولیت، درآمد و دلبستگیهایی داشتن و پشت سر نهادن از استادی به دانشجوی سادهای مبدل شدن، گفتناش سهل است و عمل نمودنش دل شیر میخواهد و صبر ایوب. هر دو را داشت و کرد.
در سال ۱۹۸۸ به واشینگتن آمد. اندیشید که دو امتحان برد دندانپزشکی را بدهد. سالی خواند تا موفق شد و در دانشگاه جرج تاون، با عنوان استاد میهمان و دعوت شده به مطالعه پرداخت. برایم تعریف کرد که:
«فضا و مکان در این شهر که نمیخواهند و نمیتوانند به فضا و طبیعت سبزش بیش از این تجاوز کنند بسیار گران و کمیاب است. مطبهای وسیع و گشاده فضای خصوصی بسیار کم و نادر است. مردم هم محافظه کارانی هستند که گویی شبها هم با کراوات و پوشت میخوابند و خواب مراوده و رفت و آمد کردن با گروه و طبقه خودشان را فقط می بینند. به ظاهر جامعهای آزاد و کشور فرصت های طلایی و مساوات اجتماعی اند. ولی در پنهان نهادی طبقاتی اند که حرکت از طبقه ای به طبقه دیگر بر اساس لیاقت و میزان ثروت ممکن است ولی آسان نیست مگر با دست یابی به فرصت و کیاست است. اگرچنین شانس وفرصتی نباشد، در یک محل و گروه زاده و رشد و فنا میشوند! هنر تنظیمکنندگان و برنامه ریزان اجتماعی آمریکا به وجود آوردن یک طبقه میان در آمداست که حامی طبقه الیت و سرمایه داران عمده اند. سپر بلایی هستند بین سرمایه داران و نیروی کار یا طبقه کم درآمدی که به هوشیاری شگفت آوری بوسیله سندیکاها کنرل واداره می شوند. این سندیکاهای توانمند و کارساز از قدرت شگرف همان طبقه سرمایه دار استفاده و زیر نظر نظامی پویا اداره می شوند.
«کشور چند ملیتی و چند فرهنگی برای خودش مقرراتی نا نوشته دارد که هنوز هم بر اصول روابط اجتماعی شان حاکم و پا برجاست. مراجعه به پزشک و دندانپزشک هم از این گروه بندی منظم نا نوشته بینصیب نیست. الیت یا طبقه سوپر در آمد برای خودش یک جامعه به تمام معنای بازی است که کوشنده را در خودش می پذیرد ولی برای خودش امکانات اجتماعی خاصی دارد که دور از نژاد پرستی ولی در مقررات اجتماعی موجود محدود است. گروه یا طبقه سوپر مرفه نیازمندیهای اجتماعی، خانه و محلات گران بهای خودشان را دارند. گروه بالایی میان درآمد هم برای خودشان امکاناتی فراهم دارند. هم چنان که گروه میان و پایین درآمد هم، چنین اند. گرچه هر سه گروه «Middle Income Class» خوانده میشوند. ولی بین «High Middle Income Class» با گروه کم درآمد طبقه میان درآمد تفاوت بسیار است.
«با سرمایه بزرگ و میلیون دلاری می توان مطب مجهز در مکان گران نشین و بیماران مجهز و لوکس طلبی داشته باشید، ولو رنگین پوست باشید، ولی یک مطب متوسط در چنان ناحیه ای بی مراجعه کننده خواهد بود و برعکس. یک مطب متوسط در ناحیه اعیانی نمی تواند از عهده مخارج و مالیات بر آید.
«بنابراین، هرکس با سرمایه و هزینه ای که می کند بیماران خاص خودش را خواهد داشت. با دست خالی فراهم کردن مطب ممکن نیست. با کسب اعتبار و وام بانکی باید به طبقه و گروه خاصی خدمت دهی که درآمد بیشتری به شما می دهند. در ضمن امکانات وسیع تری از نظر تنوع رشته های تخصصی گوناگون دندان پزشکی را بتوانی در یک محل با کلینیک گوناگون داشته باشی.
«کلینیک دندانیپزشکی که من اداره میکنم ۲۰ سال سابقه کاری و کارمندانی در رشته های گوناگون مورد نیاز مردم دارد که در این مدت با من همکار بوده و به گروه کم درآمد جامعه امریکایی مقیم ناحیه ای از واشینگتن دی سی خدمت می کند.»
مطب فعلی دکتر رحیم شرمین با تخصص جراحی فک و صورت در شمال غربی واشینگتن دی سی در یک محله کم درآمد که بیماران کم درآمد را خدمت می دهد قرار دارد. این کلینیک دندان پزشکی چند منظوره به نحو چشم گیری از بیماران کم درآمد، درآمد کافی ای می سازد که کلینیک های دیگر با هزینه فراوان تری ممکن است به دست آورند. تمام رشته های تخصصی را به جز ارتدونسی گران را دارد و هفته ای هفت روز، حتا روز های شنبه و یک شنبه که کارگران و گروه کم درآمد آزادند از ۹ صبح تا ۵ بعد از ظهر با ۹ دندان پزشک ۴ نرس تمام وقت و ۴ نرس نیمه وقت ۴ کارمند دفترى تمام وقت و ٢ کارمند دفترى نیمه وقت، بطور متوسط روزانه ۵٠ بیمار تحت درمان قرار میگیرند.
جالب اینکه به علت رضایت کتبى و تلفنى بیماران مراجعه کننده به این کلینیک شوراى شهر واشنگتن روز ۶ أوریل ٢٠١٠ را بنام روز دکتر شرمین نامگذارى کرده و لوح یاد بودی هم برای نصب در کلینیک به ایشان اهدا شده است.
این نکته سبب خوش حالی و شادمانیم شد. در ۱۸ ماه می امسال۲۰۱۵ در سفری به واشینگتن دی سی و دیداری از ایشان و کلینیک چند منظوره شان دیدن کردم و این خدمت را به ایشان حضورن تبریک گفتم.
دکتر سندوزی
فور اس رنچ کالیفرنیای جنوبی
می ۲۰۱۵
منبع:دندانه