اسطورۀ کرم و دندان درد
مرضیه طباطبایی
حکایت پیدایش کرم دندان که در یک کتیبۀ باستانی منقوش است از آثار عجیب به شمار میرود. [۱] بابلیان معتقد بودند بیماریهای گوناگونی که ساکنان دلتا در معرض ابتلای به آنها بودند نتیجۀ حملات ارواح خبیثه و یا به علت بدخواهی ساحران و ساحرگان بوده است. از این رو همراه با استفاده از درمانهای شناخته شده برای معالجۀ ناخوشیهای جسمی، یک یا چند افسون نیز خوانده میشد. در موخره این افسون آمده است که بعد از انجام معالجههای تجویز شده، باید آن را سه بار بر شخص بیمار بخوانند. [۲]
کرم و دندان درد
هنگامی که آمون آسمان را بیافرید، آسمانها زمین را خلق کردند و زمین رودها را ایجاد نمود و رودها جدولها را آفریدند و جدولها مردابها را ایجاد کردند و از مردابها کرم بوجود آمد.
پس از آنکه انو آسمان را بیافرید،
آسمان، زمین را آفرید،
زمین رودها را آفرید،
رودها آبراهها را آفریدند،
آبراهها مرداب را آفریدند،
و مرداب کرم را آفرید،
کرم گریان به پیشگاه شمش رفت،
اشکش در حضور ائا جاری شد:
«مرا خوردنی چه خواهی داد؟
مرا مکیدنی چه خواهی داد؟
» تو را انجیر رسیده خواهم داد،
و زردآلو.»
» مرا چه سود دارد، انجیر رسیده
و زردآلو؟
مرا به بالا، به میان دندانها بر
و در لثهها بگذار ساکن شوم!
خون دندان را خواهم مکید،
و از لثه، ریشههای آن را
خواهم جوید!»
گیره را محکم کن و ریشهاش را بگیر*
«حال که این را گفتهای،ای کرو!
ائا ترا بزند با زور
از دستش! «
*این سطر رهنمودی است که به دندانپزشک داده میشود. [۳]
[۱]. تاریخ مختصر ادیان بزرگ، ص ۲۲۹
[۲]. اساطیر خاورمیانه، ص ۸۲
[۳]. اساطیر خاورمیانه، صص ۸۲ و ۸۳
منبع:دندانه