موسیقیِ استخوان
چگونه فیلمهای رادیوگرافی در شوروی کمونیستی به کمک موسیقیدوستان آمد
ترجمه و گردآوری:
دکتر شیرین سخدری
متخصص رادیولوژی دهان فک و صورت
استادیار دانشکده دندانپزشکی آزاد اسلامی تهران
سالها قبل از اینکه شما بتوانید بهراحتی امروز بهکمک ضبط صوت یا کامپیوتر یک کپی از آلبوم موسیقی یا قطعات آهنگ مورد علاقه خود را تهیه کنید، طرفداران باهوش موسیقی به شکل دیگری قطعات موسیقی را برای خود کپی و یا در اختیار دیگران قرار میدادند.
چند سال پیش زمانی که «Stephen Coates» برای اجرای موسیقی بههمراه گروهش به سنپترزبورگ سفر کرده بود، وقتی در کوچهها مشغول پیادهروی بود در یک غرفه از بازار اجناس دستدوم، با قطعه عجیبی برخورد کرد؛ یک قطعه فیلم رادیوگرافی در هیات یک صفحه گرامافون. او در همان نگاه اول متوجه غیر عادی بودن این شیء شد. مترجم روسی که همراه او بود کاملا از این ماجرا اظهار بیاطلاعی کرد و گفت که تاکنون چنین چیزی را در این شهر ندیده است. علیرغم میل فروشنده، Coates این قطعه را خرید و با خود به لندن آورد. چند روز بعد Coates متوجه شد که تصادفا با یک «پدیده» دوران پس از جنگ کمونیستی به نام موسیقی استخوان (Bone music) مواجه شده است: موسیقیهای ممنوعه ای که بر روی فیلمهای رادیوگرافی دور انداخته شده حک شده است.
در سالهای ۱۹۵۰ در شوروی کمونیستی (USSR) موسیقی بهشدت سانسور میشد. فقط موسیقی کلاسیک و یا سرودهای وطنپرستانه از نظر ایدئولوژیک قابل قبول بودند و این احتمال وجود داشت که فردی بهخاطر گوش کردن به موسیقی غربی و یا حتی آوازهای فولکلور دستگیر و زندانی شود.
در آن دوران علاقمندان موسیقی روش خلاقانهای برای دسترسی به موسیقیهای ممنوعه، بهخصوص موسیقیهای غربی ابداع کردند. در لنینگراد (سنپترزبورگ فعلی) علاقمندان موسیقی تصمیم گرفتند از دستورات دولت سرپیچی کنند و چون در آن زمان ماده «وینیل» نایاب بود ناچار به استفاده از ماده جایگزینی برای تهیه صفحات موسیقی شدند: فیلمهای رادیوگرافی.
علاقمندان موسیقی و گروههای زیر زمینی، فیلمهای رادیوگرافی استفاده شده را از بیمارستانها و بایگانیها تهیه کرده و آنها را بهشکل دایره میبریدند، بهکمک سیگار سوراخی در وسط آن ایجاد میکردند و با کمک چرخهای خراطی که در آن دوران در بسیاری از خانهها وجود داشت قطعات موسیقی را بر روی فیلمهای رادیوگرافی «حک» میکردند. به این ترتیب صفحه برای استفاده در دستگاههای گرامافون قابل استفاده بود. ابداع کننده این روش «Bogoslowski» بههمین دلیل به پنج سال زندان در سیبری محکوم شد.
در سالهای ۱۹۶۰ و در دوران سانسور شدید در روسیه کمونیستی آشپزخانهها به مکانهای فرهنگی تبدیل شده بودند و مردم گاهی برای تبادل نظر در آنجا جمع میشدند. در این «آشپزخانههای زیر زمینی» گالریهای نقاشی، کلوپهای شبانه و برنامههای سخنرانی برگزار میشد و احتمالا تهیه صفحات موسیقی نیز در همین مکانها انجام میشد.
مدت زیادی نگذشت که «Roentgenizdat» یا «صفحات گرامافون استخوان» تقریبا بهصورت بازار سیاه در تمام شهرهای روسیه یافت میشد و ساخت این صفحات توسط مردم عادی نیز امکانپذیر بود.
سیاستمردان آن زمان روسیه برای ممنوع کردن موسیقی، تئوری خودشان را داشتند؛ آنها معتقد بودند: اگر کلمات بدون معنایی که از دهان خوانندگان راک آن زمان بیرون میجهید قادر بود نوجوانان اروپایی را وادار کند با حالتی مجنونوار از سالنهای موسیقی به بیرون بپرند و صندلیها را پاره کنند، چه بر سر جوانان روس خواهد آورد! قطعا برای دختران و پسرانی که چندان علاقهای به ملحق شدن و عضویت در گروههای «لنینیستی» نشان نمیدادند، عضویت در گروههایی که در برنامههای خود موسیقیِ جاز و راک و حتی کمی فیلمهای هالیوود داشتند، بهشکل خاصی جذاب خواهد بود. آنقدر جذاب که بتواند آنها را در مقابل دلالان فرهنگی قرار دهد و حتی گفته شده که جوانانی در این راه جان خود را فدا کردهاند.
Coates میگوید زمانی که از این دوران صحبت به میان میآید فقط انواع موسیقیهای «راک اند رول» در ذهن شکل میگیرند ولی در آن دوران بسیاری از موسیقیهای فولکلور روسی که مردم با آنها بزرگ شده بودند نیز ممنوع شده بود. حتی ریتمهای موزیک لاتین مانند «مامبو» و تانگو نیز ممنوع بود، چون سیاستمداران معتقد بودند اینگونه ریتمها منجر به برانگیختن بیش از حد احساسات در جوانان میشود و بههمین دلیل نباید شنیده شود.
ممانعت برای فعالیت گروههای موسیقی و استفاده مردم از موزیک در تمام دورانها به شکلی وجود داشته است. Coates معتقد است باید بدانیم که مردم در دورانهای مختلف تاریخ چه کارهایی کردهاند تا در شرایطی که موسیقی بهراحتی در دسترس نبود بتوانند از موسیقی لذت ببرند و تاریخ نشان داده است که مردم علاقمند همیشه به آن چیزی که میخواستند دست یافتهاند.
منبع:دندانه