درباره فیلم شکر
شکر! (!Sugar) عنوان فیلم کوتاهی از دکتر هاوارد استین، دندانپزشک و فیلمساز بریتانیایی، است که در سال ۲۰۱۸ در جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد. این فیلم از منظر یک پسر جوان به آیندهای که در آن جامعه به شکر معتاد شده است، نگاه میکند.
نشریه انجمن دندانپزشکی بریتانیا (british dental journal) در شماره ماه می ۲۰۱۸ خود و به بهانه راهیابی این فیلم به جشنواره فیلم کن، به معرفی و نقد این فیلم پرداخته و گفتگوی کوتاهی با کارگردان آن انجام داده است که در ادامه میخوانید:
۱- جیمز کامپل (James Campbell)
یک ماسک تئاتر، معلق در تاریکی، که یک دستدندان را در داخل خود پنهان میکند؛ دانههای قهوه بهطور ناگهانی میریزند، همانند شنهای زمان؛ یک قبرستان ظاهر میشود، که به طور کامل از شکر و شیرینی زنجفیلی ساخته شده است؛ یک هندپیس پدالی در پسزمینه صدا میدهد. سپس، یک نمایش کمدی از چاقی؛ یک سیرک از کاریکاتورهایی که از قفسههای سوپرمارکت قند برمیدارند؛ نوشیدن مداوم فنجانها نوشابه مضر که با وزن خود سقوط میکنند؛ یک جیغ بلند کابوس را پایان میدهد.
این دو رؤیاپردازی، قندهای تصفیهشده را بهعنوان منبع پوسیدگی دندان، و در نهایت، اپیدمی نوظهور سندروم متابولیک نشان میدهند. این صحنه که کمدی و در عین حال زننده است، جدل هاوارد استین را بیان میکند، در عین حال، به عشق او به فیلمهای اوایل قرن بیستم خیانت میکند: از سینمای صامت به استودیوی Ealing؛ از Welles به Reed؛ حتا فلینی. در هر دو صورت و موضوع، فیلم شکر به یک زمان و تجربهای در هزاره قبل برمیگردد.
ما، دندانپزشکان، با این حال، اهمیت سال ۱۹۵۳ را درک میکنیم. این فیلم زمانی آغاز میشود که جیرهبندی قند پایان مییابد. یک پسربچه شبحمانند به طرز شگفتانگیزی به یک کیسه پر از قندهای فانتزی مکعبی جدید تبدیل میشود. بنابراین، همان گونه که استین استدلال میکند، استانداردهای رژیم غذایی جوانان بریتانیایی بسیار پایین میآید و سایز کمربندها بالا میرود.
ما صحنهها را از زاویه چشم جوانان با کلوزآپهای تنگ و شاتهای تعقیبی مشاهده میکنیم. شیرینیهای لذیذ توجه ما را جلب میکند، چیزی شبیه صحنههای فریبنده که زمانی «لذت» سیگارکشیدن را نشان میداد. فیلم شکر با وجود تناقضات جزئی سبک آن در طراحی صدا و تدوین، تأثیرگذار و احساسی است.
پس از این که شیرینیها ضایعات خود را بر جا گذاشتند و پسربچه به دنداندرد دچار شد (در میان خانهای از آینهها)، یک نقطه «امیدبخش» در مطب دندانپزشک، با مونتاژی از تصاویر ادامه مییابد. اینها بهخوبی بیان میکنند که مردم در آن نقطه عطف چگونه بهخاطر پیامدهای سلامتی آینده یک صنعت مواد غذایی فرآوریشده که بهسرعت در حال رشد بود، وحشتزده شده بودند.
۲- دکتر پال هلیر (Paul Hellyer)
آه! خاطرات گذشته. پایان جیرهبندی شکر، برنامه رادیویی Light، کیک پختن مادر، آن یونیفرم با جوراب بلند و شلوار کوتاه، کت و کلاه در مدرسه ابتدایی. آن پذیرایی ویژه، چند سکه برای خرج کردن در مغازه سر نبش! همه این خاطرات بهصورت سیاه و سفید در این فیلم کوتاه ساختهشده توسط استین هاوارد به تصویر کشیده میشوند. لذت معصومانه و کیسه قند که در دید معلم بین پسر و دختر قرار دارد، نشان میدهد که شکر خوب است. بزرگسالان لاغر همه پیر و جدی هستند؛ حتی خانم مغازهدار، که بهآرامی گره میزند و بهندرت لبخند میزند.
در شهربازی، آینههای اعوجاج دار، چهره اجتنابناپذیر چاقی را نشان میدهند که به طرز هوشمندانهای به دندانپزشک، صندلی و ماسک (که به نظر میرسد به نسبت دههٔ ۱۹۵۰ میلادی بسیار کوچک و سفید و تمیز هستند) و رؤیای ناخوشایند و اجتنابناپذیر بیحسی بسیار سبک ختم میشود. کابوس پسر مدرسهای قهرمان به دنیایی از خاطرات اعوجاج دار و غرق در قند تبدیل میشود، اما زمانی که بیدار میشود، هیچچیز تغییری نمیکند. او در مغازه شیرینی فروشی است.
صحنه سالها جلو میرود، اما بزرگسالان که اکنون در سوپرمارکتها در حال خرید هستند، در دنیای کیک و نان شیرین و کولا که توسط چاقی و نه رؤیاها و یا آینهها از شکل طبیعیاش افتاده، چاقتر و بهطور فزایندهای ناتوانتر میشوند. صحنههای نهایی، پسر را در حال فریاد زدن و فرار از شیرینی فروشی نشان میدهد، چرا که او واقعیت آینده زشتش را میبیند.
این فیلم بهخوبی با کمک یک موسیقی هوشمندانه در قالب برنامه رادیویی «انتخاب خانهداران»، موسیقی جز و ترانه طعنهآمیز «sweet, embraceable you» دوران پس از جنگ جهانی را به تصویر میکشد. قالب کلی روشن است: شکر بد است. این یک قالب غیر معمول و احتمالاً منحصر به فرد برای آموزش سلامت است، اما مخاطب هدف مشخص نیست، طرفداران سینما؟ کودکان نسل انفجار؟ نسل هزاره؟ کودکان؟ در هر صورت، این پیام برای همه است.
شما میتوانید فیلم شکر را در آدرس d4n.cc/c با استفاده از گذرواژهٔ «sugarfree» ببینید. این فیلم بعداً بهصورت جهانی اکران خواهد شد
منبع:دندانه