تجهیزات دندانپزشکی تاج الدین
0 محصولات نمایش سبد خرید

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

گفت‌وگو با دانش‌آموخته نمونه سال۹۵ دانشکده دندانپزشکی تهران

گفت‌وگو با دانش‌آموخته نمونه سال۹۵ دانشکده دندانپزشکی تهران

 

به بقیه توصیه نمی‌کنم تلاش کنند تا نمونه شوند!

دکتر محمدعلی کشواد، متولد سال ۱۳۷۱ است. او در سال ۱۳۸۹ با رتبه ۲۲ کنکور، به دانشکده دندان‌پزشکی دانشگاه تهران وارد شد و در تابستان ۹۵ دانش‌آموخته شد. چندی در جشن دانش‌آموختگان دانشگاه علوم‌پزشکی تهران، از او به‌عنوان دانش‌آموخته نمونه سال ۹۵ دانشکده دندان‌پزشکی تهران تقدیر شد. انتشار این مصاحبه با اعلام نتایج آزمون دستیاری دندان‌پزشکی سال۹۵ مقارن شد و مشخص شد دکتر کشواد به عنوان نفر اول این آزمون دست یافته است.

در این گفتگو درباره شرایط آموزش دندان‌پزشکی در ایران و دغدغه‌هایش به عنوان یک دانش‌آموخته جوان پرسیده‌ایم:

گفت‌وگو با دانش‌آموخته نمونه سال۹۵ دانشکده دندانپزشکی تهران

گفت‌وگو با دانش‌آموخته نمونه سال۹۵ دانشکده دندانپزشکی تهران

* آقای دکتر کشواد! دانش‌آموخته نمونه دانشکده دندان‌پزشکی، چه وجه تمایزی با سایر دانشجویان دارد؟
معیار اصلی، معدل کل دانشجو از ترم یک تا پایان‌ ترم ۱۲ است. فعالیت‌های فرهنگی و جانبی نیز بر این انتخاب اثر می‌گذارد. به عبارتی، برای هرکدام از این موارد امتیازی قائل شده‌اند و مجموع آن رتبه دانشجو در دانشگاه را تعیین می‌کند که من بر مبنای آن دانشجوی نمونه شدم.

*کسب چنین جایگاهی چه تاثیر و چه احساسی دارد؟
دانش‌آموخته نمونه‌شدن، حس خوبی دارد. طبیعتا این جایگاه ارزش مادی ندارد و در نهایت همه دانش‌آموختگان یک موقعیت دارند و امتیاز خاصی به شمار نمی‌رود. خوشحالی این جایگاه لحظه‌ای است و آن هم وقتی نامت را به‌عنوان نمونه اعلام می‌کنند و در میان دانشجویان نام فرد بر زبان‌ها می‌آید. من هیچ دلیلی نمی‌بینم به بقیه توصیه کنم خیلی تلاش کند که به این موقعیت برسند.

*شما دانش‌آموخته رشته دندان‌پزشکی عمومی هستید و طبیعتا کارتان در حوزه سلامت از همین الان می‌تواند آغاز شده باشد. به نظر خودتان چقدر مهارت برای چنین کاری کسب کرده‌اید؟ سیستم آموزشی در این حوزه چقدر کارایی دارد؟
یکی از مشکلات بسیاری از دانشجویان، این است که سیستم آموزشی رزیدنت‌محور شده است. اغلب آموزش‌ها به این افراد داده می‌شود و بار آموزشی رشته‌های عمومی پایین آمده است. از نگاه من، عملا دانشجوی عمومی که تاکنون طرح نرفته، آمادگی چندانی برای حضور در جامعه و کار در مطب و کلینیک ندارد. برای همین است که بیشتر دانش‌آموختگان به دنبال آزمون رزیدنتی و تخصص هستند. به‌شخصه، حال که دانش‌آموخته شده‌ام بسیار نگران آن هستم که به مطب، جایی که نه استاد و نه راهنمایی هست، وارد شوم. فضایی که فقط خودت هستی و خودت و هر کاری که انجام بدهی، از ابتدا تا انتهایش به خودت بستگی دارد. به نظر من، در گذشته که بحث رزیدنتی و تاکید بر تربیت نیروی متخصص نبود، به دانشجویان عمومی آموزش‌های بیشتر و کامل‌تری داده می‌شد. در حال حاضر، حوزه‌ای که به دانشجوی عمومی آموزش داده می‌شود، خیلی کوچک‌تر و محدودتر است. اگر دانشجویی برای رزیدنتی و تخصص برنامه‌ای نداشته باشد، کم‌ کم باید ۲ سال طرح بگذراند، ۲ یا ۳ سال در کلینیک‌های مختلف کار کند تا تجربه لازم را به دست آورد. این‌گونه نیست که دانشجوی عمومی حتی در دانشگاه تهران به‌محض پایان درس، همه کارها را بلد و آماده فعالیت در جامعه باشد.

*این ضعف در سیستم آموزشی ماست یا معمولا چنین رشته‌هایی این‌گونه است؟
درباره سایر کشورها اطلاعی ندارم و تحقیقی درباره آن انجام نداده‌ام اما به نظرم امکانش بود که برخی بخش‌ها کامل‌تر آموزش داده شوند. البته استادان تقصیری ندارند، آنقدر دانشجوی ورودی زیاد است که فرصت چنین رویکردی وجود ندارد. عملا زمان نیست که دانشجویان بیماران بیشتری ببینند و انواع و اقسام کارها را انجام دهند. در واقع، هم دوره کوتاه و هم تعداد دانشجو بالاست. همین موضوع باعث شده دانش‌آموختگان به اندازه انتظاری که از دندان‌پزشک عمومی وجود دارد، توانایی نداشته باشند.

گفت‌وگو با دانش‌آموخته نمونه سال۹۵ دانشکده دندانپزشکی تهران

گفت‌وگو با دانش‌آموخته نمونه سال۹۵ دانشکده دندانپزشکی تهران

*چقدر برای دستیابی به عنوان فارغ النحصیل برتر تلاش کردید؟
من برای هر ترم بنا بر توانایی‌ام درس خواندم. هدف گذاری و برنامه‌ریزی قبلی برای به دست آوردن عنوان فارغ التحصیل برتر در کار نبود. البته من هر ترم تلاش می‌کردم نمرات خوبی داشته باشم و برای کسب آن وقت می‌گذاشتم.

*معدلتان چقدر شد؟
معدل کلم ۱۸ است.

*شما به عنوان دانشجوی ممتاز طی این سال‌ها هیچ وقت سر جلسات امتحان یا کارهای عملی تقلب کردید؟
پیش آمده که به کسی پاسخ سئوالی را برسانم اما تقلب گرفتن از کسی نه. معمولاً سر جلسات امتحان آنقدر درگیر پاسخ به سئوالات بودم که اصلاً فرصت چنین چیزی وجود نداشت. البته خودم هم معمولاً چندان به سمت چنین کارهایی نمی‌روم.

*معمولاً اغلب دانشجویان هم رشته‌ای شما، در بخش‌های عملی با مشکل مواجه می‌شوند. شما هم با مشکلی روبر بوده‌اید؟
من در بخش عملی تا حدودی در بخش اندو با مشکل مواجه بوده‌ام. علتش هم زمان محدود و تعداد کانال‌هایی بود که باید پر می‌کردیم. استرس این کار را زیاد می‌کرد وگرنه در بخشهای عملی من مشکل دیگری نداشتم

*برای آینده کاریتان چه برنامه‌ای دارید؟ آیا به فکر گرفتن تخصص هستید؟
طبیعتاً به دنبال تخصص می‌روم. چنانچه من برای تخصص شرکت کرده‌ام و منتظر نتیجه آن هستم. امیدوارم رشته‌ای که دوست دارم قبول بشوم.

*چه رشته‌ای؟
ارتودنسی.

*آزمون را به آن میزان که انتظار داشتند خوب پاسخ داده‌اید؟
من فکر می‌کردم عالی پاسخ می‌دهم. به میزان تصورم نبود اما قطعاً امتحان را بد هم ندادم.

گفت‌وگو با دانش‌آموخته نمونه سال۹۵ دانشکده دندانپزشکی تهران

گفت‌وگو با دانش‌آموخته نمونه سال۹۵ دانشکده دندانپزشکی تهران

*به نظر شما مهم‌ترین چالش و مشکل حوزه دندان‌پزشکی چیست؟ چه مواردی باید در حوزه آموزشی مورد توجه قرار گیرد و چه برنامه‌هایی برای بهبود آن در پیش گرفته شود؟
دانشگاهی مانند دانشگاه تهران امکانات بسیاری دارد اما از آن به‌ درستی استفاده نمی‌شود. از دستگاه‌هایی که در این دانشگاه وجود دارد و سطح علمی و توانایی استادان آن، استفاده بهینه نمی‌شود. به نظر من می‌توان برنامه‌ریزی کرد که استفاده بهتری از این امکانات شود. باید فضای آموزشی نظم بیشتری پیدا کند. از طرفی این دوره‌هایی که به‌عنوان طرح یا اسامی دیگر مطرح است، باید هدفمند شود. در حال حاضر وقتی درستان تمام می‌شود، به شما می‌گویند ۲ سال طرح بگذران. حال در کجا و با چه معیاری دانشجویان را به مناطق مختلف می‌فرستند، مشخص نیست. به نظر من، خوب است نیازها را بررسی و بر مبنای آن نیرو اعزام کنند. مسئله دیگر در این حوزه این است که چرا همه دانش‌آموختگان باید ۲ سال طرح بگذرانند؟ کاش این زمان متناسب با عملکردی که دانش‌آموختگان در دوره دانشجویی خود داشتند، متغیر بود. در حال حاضر دانشجو با هر توانایی و معدلی درس را تمام کند، باید ۲ سال طرح بگذراند؛ یعنی با نفر اول و آخر یک‌جور برخورد می‌شود.

*در کسب مهارت‌های برخورد با بیمار، شرایط رشته شما چگونه است؟
یکی از مشکلاتی که در نظام سلامت ما وجود دارد، ندانستن مهارت‌های برخورد با بیمار در میان دانش‌آموختگان است. در مورد نحوه برخورد با بیمار در طول دوره عمومی فقط یک واحد به‌عنوان اخلاق پزشکی داشتیم و در دانشگاه عملا انتخاب شیوه برخورد با بیمار کاملا بر عهده دانشجو است. مثلاً در همه بخش‌ها باید شماره خودمان را به بیماران بدهیم تا بتوانیم کار را برای یک‌ترم پیش ببریم اما بعد از گذشت ۳ ترم، همچنان بیمار با ما تماس می‌گیرد تا به او مشاوره بدهیم. اینکه چه برخوردی با او داشته باشیم، به خودمان بستگی دارد. از طرفی، در زمان کوتاه، کار گسترده‌ای از دانشجو می‌خواهند و دانشجو باید صفر تا صد رفتار و برخورد با بیمار را یاد بگیرد. همین مساله باعث فشار مضاعف می‌شود. یعنی تمام ارتباط با بیمار با دانشجو است، بدون هیچ آموزشی. من در ترم ۱۰ بیماری داشتم که پول خدمتی را که برایش انجام دادیم، پرداخت نکرد. نمی‌دانستم که پس از پرداخت پول باید کار را تحویل دهم و زودتر این کار را کردم و او پولش را نداد. تا یک ماه نمره‌ام اعلام نشد و وقتی به منشی بخش گفتم، علت را این موضوع عنوان کرد. یک ماه دنبال بیمار بودم تا پول را بدهد و نمره‌ام را بگیرم. اصلا فضا آن‌گونه نیست که فقط دغدغه خدمت باشد؛ همه ابعاد ارتباطی با بیمار از آنچه منشی انجام می‌دهد مانند تعیین زمان حضور، پرداخت هزینه‌ها، همه و همه بر عهده دانشجو است. این رویه خیلی برای دانشجوها سخت است و باید سیستم آموزشی برای کاهش فشار بر دانشجو و تمرکز فعالیت او بر کیفیت خدمت‌رسانی آن را اصلاح کند.

منبع:دندانه

0
دیدگاه‌های نوشته