حکایت «حسین بزی»؛ برگی از تاریخ دندانپزشکی
دکتر رفیع کافیه
دندانپزشک و پژوهشگر تاریخ پزشکی
درمانهای دندانپزشکی تا قبل از شکل گرفتن دانشگاه و ورود دندانپزشکان به عرصه اجتماع توسط افراد تجربی و به خصوص دلاکها انجام میشد.آنان در کنار کارهایی چون ختنه اطفال، کوتاه کردن موی سر، بستن زخم و جا انداختن مفاصل، با فراگیری فنون سادهای که آموخته بودند به کار کشیدن دندان نیز می پرداختند. پر واضح است که بدون داشتن وسایل ضروری کشیدن دندانهای لق نیز میتواند مشکلآفرین باشد و هر یک از موارد فوق نیز از این قاعده مستثنی نیست.
با تاسیس دانشگاه وافزویش شمار فارغالتحصیلان رشته دندانپزشکی در کشور بسیاری از امور توسط دندانپزشکان انجام گردید، گرچه هنوز هم در بسیاری از نقاط کشور دندانسازان تجربی و گاه ناآشنا به دخالت در امر دندانپزشکی میپردازند. خاطرات فراوانی از این دلاکها موجود است که گردآوری آنها نهتنها خالی از لطف نیست، حتی کمکی شایان به امر تاریخنگاری دندانپزشکی کشور است.
خاطره زیر از کتاب «تاریخ پزشکی کرمان» نوشته «دکتر مجید ملک محمدی» از پزشکان ارزشمند کرمان است که به نقل از کتاب «پوست پلنگ» ا استاد باستانی پاریزی نقل شده است:
حسین بزی (زنده یاد حسین نخعی)
«در همین یادبود ما در شهر کرمان که مرکز ایالت بود و دهها دندانپزشک داشت، باز هم بساط حسین بزی بیخریدار نبود. حسین بزی در زیر درختی که وسط میدان گنجعلیخان بود، و امروز نیست، با وسایل اولیه دندان میکشید. بیمار را مینشاند، با گاز انبر دندانش را میگرفت، سپس زانوی خود را روی سینه بیمار فشار میداد و زور میزد تا دندان بیرون میآمد و بعد در میان داد و فریاد بیمار، یک چایی دارچین که همیشه داشت به بیمار میداد و دستمزد خود را میگرفت. همین و دیگر هیچ. حسین بزی به این دلیل که گفته میشد همیشه یک بز در کنار کارگاه خود- که سلمانی هم بود- بسته داشت و بعد از هر عمل یا سرتراشی مقداری شیر بز هم میدوشید و مینوشید.»
«سید محمد علی گلابزاده» نیز در یکی از نوشتههای خود، اطلاعات جالبتوجهی درباره این فرد ارائه میکند:
«مرحوم ابوالحسن نخعی (معروف به«حسین بزی») از جمله سلمانیهایی بود که در زیر درختان میدان ارگ، تشکیلاتی برای اصلاح سر و صورت داشت که به «آرایشگاه سایه چمن» معروف بود. مرحوم حسین با یک میز کوچک وامکانات مختصر، علاوه بر اصلاح صورت و سر، امورات مهمه دیگری نیز انجام میداد، یعنی هم ختنه میکرد، هم دندان میکشید و هم اصلاح میکرد.»
وی همچنین در مورد مرحوم حسین بزی نکتهای گزارش میکند که حکایت از آن دارد که این کرمانی وارسته علیرغم این که ثروتمند هم نبوده از «مکرمتی پزشک مآبانه» خالی نبوده است:
«مرحوم حسین بزی آن قدر احسان و مکرمت داشت که اگر مشتری را آدم فقیری میدید، از دریافت هر گونه وجهی خودداری میکرد و خدمات خود را رایگان انجام میداد. حتی در مواردی که برخی مراجعین فقیر و نیازمند بودند، تخممرغی هم به آنها هدیه میکرد. مرحوم ابوالحسن نخعی،از این جهت به حسین بزی معروف بود که به کله و پاچه علاقه زیادی داشت، آنطور که برخی روزها به قصابی میدان باع مراجعه میکرد و همه کلههای بز را یکجا و به قول خودش “بیلهای” میخرید تا چند روز کله پاچه مفصلی بخورد و حتما دوستان و همسایگان را نیز بینصیب نگذارد!»
آنچه آمد اشارتی کوتاه به سیر تاریخ دندانپزشکی در این کشور بود که امید است با گردآوری مطالب پراکنده و به دست آمدن اسناد و مدارک و جمعآوری آنها بتوان تا حدود زیادی از تاریخ این رشته را در روشنایی اذهان قرار داد.
منبع:
تاریخ پزشکی کرمان، ملک محمدی، مجید۱۳۵۰، با همکاری نظام پزشکی کرمان، انتشارات گرا، ۱۳۹۲
منبع:دندانه