تجهیزات دندانپزشکی تاج الدین
0 محصولات نمایش سبد خرید

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

ایستادن در برابر طوفان!

ایستادن در برابر طوفان!

 

چگونه راهکارهای جمعی می‌تواند در شرایط نابسامان کنونی به کمک دندان‌پزشکی بیاید

دکتر شهاب دانشور
دندان‌پزشک و انسان‌شناس پزشکی

صبح از من مانده بر جا مشت خاکستر
وای، آیا هیچ سر بر می‌کنند از خواب
مهربان همسایگانم از پی امداد؟
سوزدم این آتش بیدادگر بنیاد
می‌کنم فریاد، ای فریاد! ای فریاد!
مهدی اخوان ثالث

فرض می‌کنیم که در یک مهمانی مختلف (قبلا مختلط نوشته می‌شد!) در خانه یکی از دوستان شرکت کرده‌ایم (به قول فلاسفه فرض محال، محال نیست!) و ناگهان کسی فریاد می‌زند که خانه آتش گرفته است. می‌توانیم چشم‌ها را ببندیم و صحنه‌ها را از نظر بگذرانیم: همه شروع می‌کنند به فریاد زدن و جیغ کشیدن، درهای خروجی ناگهان پر می‌شوند و همه همدیگر را هل می‌دهند، ظرف‌ها روی زمین می‌ریزند و شیشه‌ها می‌شکنند، صدای جیغ گوش‌خراش چند نفر می‌آید که زیر دست و پا مانده‌اند و برای نفس کشیدن تلاش می‌کنند. ترس و وحشت بر فضا حاکم است و راه‌پله‌ها از شدت ازدحام و دود بسته‌اند… مرگ پشت پنجره به تلاش مذبوحانه ما نیشخند می‌زند…

دقیقا برعکس می‌توانیم فرض کنیم (این بار حتی فرضش هم محال است) که وقتی خبر آتش‌سوزی به آن جمع می‌رسد، همه آرامش خود را حفظ می‌کنند. به سرعت با آتش‌نشانی تماس گرفته می‌گیرند. خانم‌ها و بچه‌ها و افراد مسن به آرامی به سمت راه‌پله‌ها برده می‌شوند. شیرهای آب توسط عده‌ای باز می‌شوند و ظرف‌های دم‌دستی از آب پر شده و لباس‌ها خیس می‌شوند تا هنگام گذر از آتش بتوان با آسیب کمتری عبور کرد. کسی همسایه‌ها را خبر می‌کند و مردان جوان کودکان را در آغوش می‌گیرند و برای گذشتن از آتش به آنها دل‌داری می‌دهند…

می‌دانم که به تصویرهای متحرک اولین روایت بیشتر به نظر آشنا آمده و «منطقی» به نظر می‌رسند. حال آنکه رویکرد «منطقی و عقلانی» روش دوم است. اما روش دوم نیاز به یک عقل جمعی، اعتماد به یکدیگر و تمرین پیش از واقعه دارد؛ رویکردهایی که در ایران امروز ما اگر نه ناپیدا، که کم‌رنگ شده‌اند.
در رویکردهای فردی، برای ریشه‌یابی این امر تقصیرها به گردن افراد انداخته می‌شود و آنها حریص، عجول و حتی احمق خطاب می‌شوند. مثل همه حوادث جاده‌ای، هوایی و ریلی در ایران که راننده و سوزنبان و خلبان در آن مقصرند؛ نه ساختار جاده‌ها، نه ترافیک حمل و نقل و نه اجبار فرد به کار و اضافه‌کاری هرچه بیشتر. این شیوه مقصریابی هیچ راه‌حلی جلوی پای ما نمی‌گذارد و فقط شوق مجازات و اعدام مقصران و مسببان را در ما شعله‌ور می‌کند. گذاشتن همه تقصیرها بر گردن فرد به این معنی است که هیچ‌وقت نمی‌توانیم مطمئن باشیم که این اتفاق دوباره می‌افتد یا خیر. زیرا هیچ‌وقت فرد کاملا مناسب و بی‌عیب و نقصی نمی‌توانیم پیدا کنیم تا همه کارها را به او بسپاریم. به همین دلیل باید روندها و فرایندها به گونه‌ای اصلاح شود که امکان تکرار حوادث ناخوشآیند به حداقل برسد و حتی اگر فرد اشتباه کرد ساختارها بتوانند آن را به سرعت خنثی و بی‌تأثیر کنند. به بیان دیگر اصلاح ساختار مقدم بر مجازات فرد مقصر است.

این کار، یعنی ارتقا و اصلاح فرایندها و ساختارها وظیفه دولت است. دولت بزرگترین، فراگیرترین و تواناترین نهاد جمعی است که وظیفه دارد خیر عمومی را دنبال کند و منافع جمعی را بر منافع فردی اولویت بدهد. در راستای مثال آتش‌سوزی می‌توان پیامدهای آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو تهران را با برج گرنفل لندن مقایسه کرد. در هر دو این اتفاقات افراد بی‌گناهی کشته شدند. در لندن از سوی دولت و شهرداری یک گروه حقیقت‌یاب تشکیل شد و تمامی مجوزها، افراد مسئول و صدمه‌دیدگان و بازماندگان را احضار کرد، سخنان آنها را شنید و همه رویه‌ها و دستورالعمل‌ها را مورد ارزیابی مجدد قرار داد و دستور تغییرات ساختاری در ده‌ها برج، تغییر کاربری ساختمان‌های بسیار و تجهیز هرچه بیشتر آتش‌نشانی‌ها را داد. در تهران، اما، پس از مدتی هیاهو و مرثیه‌سرایی، هنوز در کوچه‌های شش متری برج‌های دوازده طبقه می‌سازند! در شلوغ‌ترین خیابان‌ها پاساژها و مال‌های غول‌آسا بنا می‌کنند. در پرترافیک‌ترین نقاط شهر، اجازه ساخت و سازهای بلندی می‌دهند که حتی نردبام‌های آتش‌نشانی به میانه ارتفاعش هم نمی‌رسد!
به طور خلاصه می‌توان گفت که برنامه‌ریزی جمعی، همکاری و همیاری و ارتقا مداوم فرایندها و رویه‌ها می‌تواند هم تلفات و صدمات یک واقعه ناخوشایند را کم کند و هم از نتایج و پیامدهای آن راهی به سوی اصلاح امور و بهتر شدن آینده بسازد.

همه این مقدمات و مثال‌های محال و غیرمحال برای این ذکر شد که به وضعیت امروز دندان‌پزشکی کشورمان برسیم. در حال حاضر که به قول اخوان ثالث خانه‌مان آتش گرفته و قدرت مستقر جهانی و همسایگانی مرتجع در حال محاصره ایران هستند. در زمانی که بحران‌های محیط زیستی به اوج خود رسیده، بحران موسسات مالی اعتباری حجم نقدینگی را به شدت افزایش داده، دلار تک نرخی به مصرف واردات ماشین‌های لوکس می‌رسد و قیمت مسکن و دیگر اقلام مصرفی نرخی به شدت صعودی دارد، تداوم کار دندان‌پزشکی هر روز سخت‌تر از دیروز می‌شود.

راهکار فردی برای مقابله با این مشکلات خلق‌الساعه شبیه عملکرد افرادی است که در یک مهمانی متوجه می‌شوند، خانه میزبان آتش گرفته است. همه هراسانیم. دست‌بسته در برابر شرکت‌های تجهیزاتی و تهیه‌کننده مواد نشسته‌ایم و هر پیشنهادی بیاید قبول می‌کنیم. به علت کمبود مصنوعی و یا واقعی مواد دندانی قیمت‌ها سر به فلک می‌کشد، اجناس تقلبی بازار را قبضه می‌کند و ما تنها چاره‌ای که داریم سرشکن کردن قیمت‌ها بر سر بیماران است. کشش قیمتی در بازارِ راکد، اندک است و به علت عدم پشتیبانی بیمه‌های دندان‌پزشکی، بیماران هر چه کمتری به سراغ ما می‌آیند. هزینه‌های ثابت به علت پایین آمدن گردش مالی، افزایش پیدا می‌کند (یعنی ما هزینه آب و برق و منشی و مالیات و غیره را برای تمامی ساعات کاری می‌دهیم ولی به علت خلوت بودن مطب فقط در ساعات محدودی به معالجه مشغولیم)… در نتیجه ما فقیرتر می‌شویم. بیماران ناراضی‌تر و نتایج درمان ضعیف‌تر…

تا اینجا به نظر می‌آید که راهکارهای فردی ناکارآمد و ناکافی است و به قول فرنگی‌ها باید به خارج از چهارچوب Out of Box اندیشید. راهکارهای جمعی تنها راه باقی مانده است ولی مثل سناریوی دوم آتش‌سوزی نیاز به تمرین، سرمایه اجتماعی بالا و اندکی از خود گذشتگی دارد، اما در حال حاضر بهترین نتایج را حاصل می‌کند و حتی می‌توان گفت تنها رویکردی است که اصالتا نتیجه می‌دهد. پس باید آستین‌ها را بالا زد و به تغییر اندیشید.

حل کردن مشارکتی مسائل
مسایل اجتماعی جز با عقل جمعی و رویکردهای اجتماعی قابل حل نیستند. یعنی اینکه عده‌ای در برج عاج بنشینند و برای همه امور برنامه بریزند نه تنها عملی نیست بلکه به سرنوشت طرح تحول سلامت و مسکن مهر دچار شده و به ضد اهداف خود عمل می‌کند. پس در چنین وضعیت‌هایی باید مسئولان انجمن‌های دندان‌پزشکی از یک‌سو و مسئولان وزارت بهداشت در زمینه دندان‌پزشکی از سوی دیگر جمع شوند و با تبادل نظر با یکدیگر برنامه‌های کوتاه مدت و میان مدت گذر از وضعیت فعلی را بررسی کنند و نتایج را به جامعه دندان‌پزشکی اعلام نمایند و آن را به بحث و فحص عمومی بگذارند تا مخاطبان با چشم و گوش بسته با پیشنهادات برخورد نکنند. پیش از برگزاری چنین جلسه‌ای می‌توان از صاحب‌نظران، فعالان رسانه‌ای و قاطبه دندان‌پزشکان خواست که نظرات خود را ارائه دهند و پس از آن نیز در بحث‌ها فعال باقی بمانند.

ملی کردن بازرگانی خارجی در حوزه تجهیزات پزشکی
از ابتدای انقلاب این بحث مطرح بوده که نباید بازرگانی خارجی یک کشور نفتی را که درامد اصلی‌اش از حوزه نفت تأمین می‌شود به دست حاجی‌بازاری‌ها سپرد. زیرا آنها فقط به فکر منفعت کوتاه مدت خود هستند و به همین دلیل بی‌کیفیت‌ترین و ارازن‌ترین اجناس را وارد می‌کنند و با قیمت‌های نجومی به مصرف‌کننده‌ها می‌فروشند. متأسفانه در آن روزگار زور حاجی‌بازاری‌ها به روشنفکران مردمی چربید و نتایج آن را امروز می‌توان در ورشکستگی صنایع داخلی و پر شدن بازار از اجناس بی‌کیفیت چینی دید.
در حوزه حساس پزشکی این امر، یعنی ملی کردن بازرگانی خارجی، نیازی روزافزون است. شرکت‌های وارداتی به علت آنکه منفعت خود را بر مصلحت عمومی ترجیح می‌دهند، نمایندگان خوبی برای تهیه وسایل و تجهیزات پزشکی (و دندان‌پزشکی) نیستند. این امر باید به تعاونی‌های انجمن‌های عمومی و تخصصی دندان‌پزشکی واگذار شده و با الکترونیک کردن و شبکه‌ای کردن این تعاونی‌ها درخواست‌ها، میزان مصرف مواد و تجهیزات و امکانات پشتیبانی تجهیزات مشخص شود. در عین حال از شرکت‌های خارجی دعوت شود که بخشی از خط تولید خود را به داخل ایران منتقل کنند و از مشوق‌های مالی و تعرفه‌ای برخوردار شوند. یکی از دلایلی که تجار مانع احداث خط تولید در داخل هستند این است که از سود واردات کاسته می‌شود و آنها بازار خود را از دست می‌دهند. پس می‌توان از آنها خواست تا به جای تجارت و دلالی، خط تولید دارو و تجهیزات را وارد کشور کنند. برای این کار باید قوانین به نفع تولید تغییر کند زیرا تا به حال به نفع دلالی و مالی‌گرایی بوده است و این افراد اشتیاق چندانی برای سرمایه‌گذاری مولد نداشته‌اند.

اجبار بیمه‌ها برای ورود به درمان دندان‌پزشکی
شرکت‌های بیمه‌ همچون دلالان و تجار در این چند دهه به بهره‌وری آسان و بدون ریسک عادت کرده‌اند (و یا حتی می‌توان گفت بد عادت شده‌اند!) به همین سبب دولت می‌تواند آنها را مجبور کند که اگر می‌خواهند در حوزه‌های آسان و کم‌ریسک وارد شوند، موظف باشند بخشی از هزینه‌های دندان‌پزشکی موکلان خود را نیز به عهده بگیرند. این تقبل هزینه‌ها می‌تواند در کنار تدوین گایدلاین‌ها (یا شیوه‌های عمل استاندارد شده) قرار گیرد تا هم درمان در مطب‌های طرف قرارداد استاندارد شود و هم بخشی از هزینه‌ها به جای آنکه از جیب مردم برود، از سرمایه‌گذاری شرکت‌های بیمه تأمین شود.

وظیفه اجتماعی دندان‌پزشکان در شرایط تحریم
ما به عنوان دندان‌پزشکان قسم خورده، نه فقط برای تدارک درمان مطلوب بیماران بلکه برای حفظ سلامت و صحه دهان و دندان عموم مردم قسم خورده‌ایم. بسیاری از ما در مناطق محروم به کارهای داوطلبانه مشغولیم و یا دستی در کار خیر داریم. اما این رویکرد فردی برای تأمین درمان تهی‌دستان و فرودستان بسیاری که در شرایط تحریم نان شب نیز ندارند، کافی نیست. ما به صورت جمعی باید به وزارت بهداشت و دولت فشار وارد کنیم تا طرح‌های سلامت‌محور (و نه درمان‌محور) را در زمینه دهان و دندان اجرایی کند. این طرح‌ها می‌تواند در زمینه کاهش شکر در مواد غذایی باشد یا توزیع دهانشویه فلوراید و مسواک رایگان و یا سوق دادن نیروهای حدواسط به حوزه بهداشت و پیشگیری و یا حتی فراهم آوردن درمان برای ضعیف‌ترین اقشار…
ما دندان‌پزشکان در این لحظات سخت نباید فقط به فکر خودمان باشیم و نیازهای واقعی مردم را فراموش کنیم. هر وقت با خودتان گفتید مشکل دیگران به من چه! روایت بالا از آتش‌سوزی در مهمانی را یک بار دیگر بخوانید.

 

منبع:دندانه

0
دیدگاه‌های نوشته