تجهیزات دندانپزشکی تاج الدین
0 محصولات نمایش سبد خرید

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

سوزنی برای یادآوری جوالدوز

سوزنی برای یادآوری جوالدوز

 

وقتی خودمان کار خودمان را خراب می‌کنیم
دکتر علیرضا آشوری

حرفه پزشکی به‌طور کلی در ایران مظلوم بوده است. درباره این مظلومیت می‌شود ساعت‌ها بحث کرد و صفحات زیادی مطلب نوشت. ما دندان‌پزشکان هم از مصائب پزشک بودن در امان نبوده و نیستیم. اما متاسفانه در بسیاری موارد به‌جای اینکه به خودمان کمک کنیم کارهایی انجام می‌دهیم که وجهه ما را نزد بیماران و بطور وسیع‌تر در جامعه تحت تاثیر قرار می‌دهد. شخصا فکر می‌کنم اگر قرار است جوالدوزی به بقیه بزنیم بد نیست قبل از آن سوزنی هم به خودمان بزنیم. نتیجه‌اش هر چه باشد به ضررمان نخواهد بود.

خرده معلومات
نقل قولی از استاد بزرگوارم دکتر مهران نوربخش همیشه به یادم هست که سه چیز آدم را می‌کشد؛ خرده قرض، خرده مرض و خرده معلومات! این خرده معلومات بیماران یکی از بزرگترین مصیبت‌هایی است که ممکن است بر سر یک دندان‌پزشک نازل شود. قضیه وقتی بدتر می‌شود که این خرده معلومات غلط هم باشد و یک دندان‌پزشک آنها را به بیمار منتقل کرده باشد.
شاید برایتان پیش آمده باشد که بیماری به نزدتان آمده که با تفاخر از اطلاعات دندان‌پزشکی‌اش حرف می‌زند و متقاضای درمان با فلان ماده و بهمان تکنولوژی است و هر چه هم شما توضیح می‌دهید که عزیز دل این ماده/درمان کارش چیز دیگر و در جای دیگری است به خرجش نمی‌رود؛ چون دکتر قبلی به او گفته همین است و جز این نیست. نمونه‌هایش متاسفانه بسیار زیاد است. دم‌دستی‌اش می‌شود لیزر.
بیماری پیش من آمد که دکتر شما در مطب لیزر داری؟ منشی‌تان گفته که ندارید. بنده هم از آنجایی که اطلاعات چندانی از لیزر ندارم گفتم بله من لیزر ندارم و با آن کار نمی‌کنم. بیمار دلخور که من می‌خواهم دندان‌هایم با لیزر درست شوند و اگر شما آن را ندارید من بروم. بنده هم گفتم: «میل خودتان است.»
اما نگاهی به رادیوگرافی مریض نشان داد که این بیمار محترم نیاز به درمان ریشه دندان سانترال بالا دارد. دندان تغییر رنگ هم نداده بود و نیازی به هیچ نوعی از بلیچینگ نداشت. گفتم: «ببخشید ولی به نظرم شما نیازی به درمان با لیزر ندارید.»
گفت: «چرا دارم. تمام دندان‌های قبلی‌ام هم با لیزر پر شده.»
من که فکرم داشت در ضدعفونی و استریل کردن کانال ریشه با لیزر سیر می‌کرد و پیش خودم می‌گفتم چه با معلومات و دقیق، یک دفعه دوزاریم افتاد که منظور از لیزر چیست. گفتم: «نکنه منظور شما همان نور آبی رنگی است که با آن دندان را با ترمیم هم‌رنگ پر می‌کنند؟»
و بیمار هم گفت: «بعله دیگه همون لیزر آبی»
دستگاه لایت کیور را که برای مریض روشن کردم گفت خودشه و بعد با لحنی مشکوک پرسید: «شما که لیرز دارین دکتر چرا گفتین ندارم.»
نمی‌دانم چقدر وقت صرف شد تا بالاخره بیمار را قانع کردم که این چیزی که شما به آن می‌گویی لیزر اصلا لیزر نیست بلکه طیف آبی رنگ نور است و کارش این است و آن است و… خلاصه پدرمان درآمد که به بیمار حالی کنیم لیزر چیز دیگری است. بعد تازه مشکل بعدی شروع شد که یعنی دندان‌های من را دکتر فلانی با لیزر پر نکرده؟ شما خودتان را بگذارید جای من. یا باید همکارم را خراب می‌کردم یا خودم را. با هر مصیبتی بود از سال‌ها تجربه نوشتن و خبرنگاری استفاده کردم و جملاتی به هم بافتم که نه سیخ را بسوزاند و نه کباب را و قضیه خوشبختانه فیصله پیدا کرد.
خوب آخر این داستان لیزر چیست که راه انداخته‌اید و لایت کیور را به اسم آن به خلق الله قالب می‌کنید. این کار را نکنید خدا را خوش نمیآید!

از ترس پریدن مریض
ایده‌ای کلاسیک در میان دندان‌پزشکان وجود دارد که بیماری که وارد مطب یا درمانگاه شد به هر قیمتی باید در همان محل برایش کار انجام شود و تحت هیچ شرایطی نباید ارجاع داده شود؛ چون حمل بر بی‌سوادی و بی‌تجربگی دندان‌پزشک کرده و اصطلاحا می‌پرد. این ایده عامل بروز اتفاقاتی بعضا بسیار ناخوشایند است. بیمارانی که به صرف پافشاری همکاران روی این قانون، درمان‌شان شکست خورده یا به غلط درمان شده‌اند تعدادشان بسیار زیاد است. یکی دیگر از عوارض پایبندی سفت و سخت به این قانون منصرف کردن بیمار از انجام کاری است که پزشک در انجامش تبحر ندارد.
فرض کنید بیماری به یک دندان‌پزشک مراجعه می‌کند و مثلا می‌خواهد دندان ۶ پایین را که سال‌ها قبل از دست داده ایمپلنت بگذارد. اما دندان‌پزشک محترم به هر دلیلی ایمپلنت نمی‌گذارد؛ بلد نیست، حوصله استرس و هزینه‌هایش را ندارد، اصلا اعتقادی به آن ندارد… کاری نداریم. به هرحال به‌جای ارجاع بیمار و گفتن این جمله که من این کار را انجام نمی‌دهم سعی می‌کند بیمار را از انجام آن منصرف کند. آن‌وقت است که بیمار با نظراتی عجیب و غریب روبرو می‌شود؛ مثلا اینکه «ایمپلنت خوب نیست ها، باعث سرطان فک می‌شه، باعث شکستگی فک می‌شه، پس می‌زنه، بدن قبولش نمی‌کنه، صورتت کج می‌شه… بیا به‌جایش برات بریج می‌ذارم. هم ارزون‌تره، هم بهتر.» بیمار باید خیلی انسان‌ نترسی باشد که در برابر این حجم از اطلاعات ترسناک باز هم بخواهد همان درمان را دریافت کند.
یا یک مورد بامزه دیگر جراحی دندان عقل نهفته است. خوب به هر حال کار راحتی نیست و می‌تواند حسابی دندان‌پزشک را به دردسر بیندازد. منطقی‌اش هم این است که اگر به هر دلیلی نمی‌خواهی دندان عقل را جراحی کنی بیمار را به یک جراح ارجاع دهی. منتها همان قانون کذایی اینجا هم ماجرا را پیچیده می‌کند. بیمار با جملاتی نظیر شکستگی فک، فلج شدن صورت، بستری شدن در بیمارستان به‌دلیل جراحی و از همه بامزه‌تر لال شدن روبرو می‌شود. خوب دل شیر هم داشته باشد عطای جراحی را به لقایش می‌بخشد.
من واقعا منطق این داستان را نمی‌فهمم. همکار عزیز؛ دوست نداری کاری را انجام بدهی، به خودت مربوط است اما چرا به مریض اطلاعات غلط می‌دهی. فکر نمی‌کنی اگر آدمی غیر از تو بخواهد برای این بیمار جراحی کند هفت جدش می‌آید جلوی چشمش تا ترس این مریض را کم کند. فکر نمی‌کنی دندان‌پزشکی که بخواهد برای این بیمار کاری انجام دهد هر چقدر هم که هوای شما را داشته باشد در نهایت مجبور می‌شود این اظهارات مشعشع را زیر سوال ببرد؟

ادعاهای تبلیغاتی
این آخری که دیگر واقعا نوبر است. رقابت فزاینده میان همکاران گرامی برای جذب بیماران بیشتر گاهی به نتایجی ختم می‌شود که آدم می‌ماند باید با دیدنشان چه عکس‌العملی از خود نشان بدهد. به نظرم شاهکار همه این‌ها جمله‌ای است که در حال حاضر به وفور در تبلیغات دندان‌پزشکان در بروشورهای تبلیغاتی و مجلات مختلف به چشم می‌خورد؛ یعنی ارائه برگه ضمات‌نامه درمان!
تا آنجایی که همین حافظه نصفه و نیمه بنده یاری می‌کند یکی از بخش‌های ثابت تمام کتاب‌های رفرنس دندان‌پزشکی بحث شکست‌ها و مدیریت عوارض درمان است. وقتی چنین بخشی در تمام کتاب‌های دندان‌پزشکی وجود دارد یعنی باید درصدی برای شکست درمان در نظر گرفت. چه کسی می‌توان ادعا کند درمانش صد درصد موفق می‌شود؟ وقتی پای فاکتور عملکرد انسانی وسط باشد (به واسطه درصد خطای حضور یک انسان به‌عنوان عمل کننده) هرگز نمی‌توان با قاطعیت از موفقیت صد درصدی یک کار سخن گفت. واقعا چه ضمانتی وجود دارد کار شما گیریم هر چقدر هم عالی و دقیق، با سهل انگاری بیمار و عدم رعایت بهداشت با شکست روبرو نشود؟ این از آن کارهایی است که می‌تواند ذهنیتی به‌شدت ناخوشایند از درمان‌های دندان‌پزشکی در ذهن مردم ایجاد کند. اگر دندان‌پزشکی به درستی نخواهد موفقیت درمان خود را «گارانتی» کند و تعداد زیادی عوامل مداخله‌گر را به‌عنوان علل احتمالی شکست درمان به بیمار گوشزد کند، آن‌وقت در برابر این پرسش که فلان دندان‌پزشک کارهاش رو کتبا ضمانت می‌کنه، باید چه پاسخی بدهد؟
یک مورد دیگر کنترل درد است. قطعا برایتان پیش آمده مواردی که بیمار تمام علایم بی‌حسی را دارد اما موقع کار احساس درد می‌کند این درد شاید حتی یک ترمیم ساده باشد نه یک درمان ریشه یا کشیدن دندان عفونی. پس چطور می توان با اعتماد به نفس در تبلیغ نوشت که کلیه درمان‌ها بدون احساس درد؛ آخر چطور می‌شود چنین ضمانت غیرممکنی به بیمار داد؟ به این‌ها می‌توان چندین مورد اظهار نظر نادرست و بی‌پایه و اساس دیگر را هم افزود. مواردی که نمی‌دانی باید با چه منطقی آنها را برای بیماران گیج و حیران توجیه کنی.
وقتی خود ما نسبت به رعایت اصول علمی و اخلاقی حرفه خود تا این حد بی‌مبالات باشیم نباید توقع داشته باشیم بقیه اقشار جامعه از ما با عنوان مستکبر، پول‌پرست، بی‌سواد از خدا بی‌خبر و دزد سر گردنه یاد نکنند!

 

منبع:دندانه

0
دیدگاه‌های نوشته