آسیبهای شغلی در کمین بانوان دندانپزشک
دکتر امید مرجمکی
بخش نخست
دندانپزشکی حرفه پر عارضهای است؛ هم برای تن و هم برای جان. آن قدر مقاله و تحقیق در این مورد وجود دارد که جای هیچ شبههای باقی نمیگذارد. بیشترین آسیبهایش هم انگار به دستگاه استخوانی و ماهیچهای است که دور از انتظار هم نیست: باید زمانهای متمادی وضعیتی خاص به خود بگیری و در حفرهای کمجا بر روی قطعهای کوچک کار ظریف اما پر قوتی انجام بدهی. همین است که دچار آسیب میشوی. از درد گردن و کتف و آرنج و انگشت بگیر تا ناکار شدن کمر و زانو و مچ پا. اگر دیر بجنبی هم میبینی که دچار قوز و کج پشتی و گردن شدن شانه و گردن مرغی شدهای. هیبت آدم را بد بههم میریزد این حرفه…
روزگاری بود که وقتی نام راننده میآمد شنونده مردی را مجسم میکرد که سبیلهای پرپشتی هم دارد و کمی هم بد دهن است. آشپز هم تداعی کننده کدبانویی با پیراهن چیت گلگلی بود که با حوصله پیازها را خلال میکند و سبزی را تفت میدهد و سر تا پایش بوی ادویه و شنبلیله میدهد. اما دنیای امروز فرق میکند: دیگر با شنیدن عنوان شغلی نمیتوانی پرهیب شاغل را ته ذهنت نقاشی کنی. زنانه و مردانگی شغلها دارد از بین میرود اما نحوه پرداختن به مشاغل، اغلب روحی جنسیت زده دارند و این مسئلهای مغفول مانده است که گاه دردسر ایجاد میکند.
تقریبا در تمامی مقالاتی که در همه جای دنیا به بررسی آسیبهای اسکلتی ماهیچهای دندانپزشکها پرداختهاند میزان آسیب و عوارض در خانمها به طرز معنیداری بالا است. خانمها بیشتر دچار قوز و شانه گرد شده میشوند، دردهای میوفاشیال بیشتری را تجربه میکنند و رادیکولوپاتی، نوروپاتی و گیرافتادگیهای عصبی پرتعدادتری در کمینشان است. اکثر خانمها بعد از مدتی دچار گزگز انگشتها (سندروم تونل کارپال، رادیکولوپاتی گردنی، گیرافتادگی اعصاب در آرنج)، دردهای مچ و شست (تنوسینوویت دکرون، درامرز تنوسینووایتیس، کین باخ یا نکروزآواسکولر استخوان مچ)، درد و گرفتگی عضلات گرده (تریگر پوینت و باندهای چسبنده ناشی از وضعیت بد عضله و همچنین استرس های روزمره) و… میشوند. بدبختانه آمارها رو به افزایشاند و مشکلات رو به تزاید.
اما چرا درصد مشکلات در خانمها بیشتر است؟
پاسخ شاید به تفاوتهای جنسیتی در وضعیت اسکلتی و ماهیچهها برگردد:
– خانمها معمولا پر وزنترند و bmi بیشتری دارند و البته بافت عضلانی کمتر و چربی بیشتر
– تارهای عضلانی خانمها و آقایان متفاوتند، چه از لحاظ تولید نیرو و چه از لحاظ شکل. حتی نسبتهای اهرمی مفاصل هم متفاوت است (خیلی از فیزیک سر در نمیآورم!)
– تفاوتهای هورمونی، تغذیهای، فیزیولوژیک (مانند عادت ماهیانه)، کمبودهای ریزمغذیها و… که بر روی شرایط تن و نیز جان خانمها تاثیر بسزایی دارد را باید مورد فهم دقیق قرار داد.
– پدیده بارداری، که اغلب اتفاقی ناگزیر در زندگی یک خانم محسوب میشود هم برای خود داستانی است و کلا شرایط آناتومیک و فیزیولوژیک را دستخوش تغییراتی میکند که برای کاهش اثرات آن باید تا مدتها پس از بارداری مبارزه کرد. البته وجود پستانها که گاه خود باری مضاعف میشوند و باعث تشدید قوز و شانه گرد شده میگردند را نباید از نظر دور داشت.
البته تفاوتهای شخصیتی در میان دو جنس و آسیبپذیری روانی خانمها، خاصه در ممالک شرقی که چنین مشاغلی پیشینه جنسیتی بیشتری دارند زمینه آسیبهای روانی و دردهای میوفاشیال را بیشتر میکند.
***
بسیار خوب، حالا که اینهمه از آسیبها و عوارض این حرفه در خانمها گفتیم چاره چیست؟ یعنی باید دستی به محاسن در حال ِ سپید شدن بکشیم و پدرانه اندرز بدهیم که بهتر است بانوان از چنین مشاغلی حذر کنند؟ طبیعی است که این راه حل مناسبی نیست…
مثل هر مشکل دیگری در این زمینه هم ابتدا باید ریسک وقوع عوارض را به حداقل رساند و برای مشکلات ایجاد شده به فکر درمان مناسب بود. در نوشته ی بعدی راهکارهای لازم در این زمینه ارائه خواهد شد.
منبع:دندانه