تجهیزات دندانپزشکی تاج الدین
0 محصولات نمایش سبد خرید

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

جذر ضریب کا!

جذر ضریب کا!

 

چرا و چگونه منسجم‌ترین پویش دندان‌پزشکان متخصص افول کرد؟

دکتر کاوه کاظمیان

«شنبه صبح اگر تجمع خوبى نداشته باشیم بر مى‌گردم خونه و شما و نظرات تخصصی‌تون رو به خدا مى‌سپارم. تا امروز براى جمع کار کردم و فقط اگر جمع باشه ادامه میدم. سیصد نفر شنبه صبح باید باشن، ٢٠٠ نفر عام و ١٠٠ نفر خاص با پلاکارداشون جدا بایستن میام می‌شمرم؛ نبود میرم دنبال زندگیم و منافع خودم. مرد نیستم اگر ادامه بدم…»*۱
این جملات آغاز پایان منسجم‌ترین حرکت صنفی دندان‌پزشکان متخصص متعهد ضریب کا بود.

زنده‌ایم تا روایت کنیم!
این روزها رسم است که با مصاحبه با شرکت‌کنندگان در یک حرکت تاریخی روایت‌های متفاوت و گاه متضاد آنان از یک واقعه را تحت عنوان تاریخ شفاهی مکتوب می‌کنند. اما از خیزش و افول حرکت متعهدین «ضریب کا» چند ماه بیشتر نگذشته و به‌عنوان ناظر و مفسر نمی‌توان تفسیری ارائه کرد که محل نزاع نباشد و یا کسانی که از آنان نام می‌برم به آن معترض نباشند. آنچه در سطور بعد خواهید خواند تمام سعی من برای تحلیل بی‌غرض از یک پویش اجتماعی است.
تلاش برای متعادل کردن دشواری‌های طرح و تعهد همزمان با بنیانگذاری آن است. نسل پشت نسل مشمولان خدمت خارج از مرکز به هر نحو کوشیده‌اند تا خود را از حاشیه جامعه ایران به بطن تپش اقتصاد و فرهنگ و زندگی نزدیک کنند. آخرین تلاش متعهدین خدمت دندان‌پزشکی برای تعدیل طرح از سال ۹۴ شکل گرفت. من در اولین گروه‌های وایبری حضور نداشتم و برای روایت تاریخ این حرکت باید پای صحبت بنیان‌گذاران حرکت بنشینیم، گروهی که بعدها نام «پیشروان و نمایندگان» برای خود برگزیدند. از روایات متفاوت دریافتم که دو حرکت برای استیفای حقوق متعهدین ضریب کا شکل گرفت؛ اول گروهی از نمایندگان که در تلاش برای مذاکره و چانه‌زنی راه وزارتخانه و راه‌روهای پر پیچ و خم دیوان‌سالاری فرساینده آن را در پیش گرفتند و دوم گروهی که راه را در شکایت به دیوان عدالت اداری از طریق وکیلی به نام «امین منصور» پی گرفتند.
حرکت دوم را زودتر شناختم چون یکی از دوست نزدیکم مسوولیت جمع‌آوری هزینه‌های وکیل و هماهنگی‌ها را در استان ما بر عهده داشت و داستان موفقیت متخصصین زنان در کاهش تعهدات آن روزها زبان‌زد بود.
از قرار در پاییز ۹۴ تواقفی بین نمایندگان دو حرکت شکل می‌گیرد تا حرکت به شکلی منسجم‌تر ادامه پیدا کند. اولین گردهمایی متعهدین ضریب کا پس از این توافق شکل گرفت و باعث واکنش سریع وزارت بهداشت و رفع ناقص مطالبات متعهدین خدمت شد. دستاوردی که منجر به چند پارگی ذینفعان و ایجاد گروههای مختلف شد.

اختلاف بین دو دیدگاه که در آن زمان «واقعگرایان» یا «تعامل‌گرایان» نامیده می‌شدند و گروه دیگر که «تجمع‌گرایان» نام گرفته بودند، بر سر نحوه ادامه اعتراض‌ها عمیق‌تراز آن بود که زیر یک بیرق گرد هم آیند. حملات لفظی تند طرفین به یکدیگر ادامه داشت و سایر تجمعات متعهدین ضریب کا که به دعوت گروه نمایندگان جدید در برابر وزارت بهداشت برگزار می‌شد، آن قدر پر شمار نبود که توجهی را به خود جلب کند.

وزارت بهداشت در دوره وزارت دکتر قاضی‌زاده هاشمی علاوه بر آنکه تصلب دیوان‌سالاری معمول را بر دوش می‌کشد در سطوح مختلف مدیریتی رابطه ضعیفی با نهادهای مدنی از قبیل انجمن‌های علمیبرقرار کرده و بی‌توجهی به حرکات اعتراضی را پررنگتر نمایش می‌دهد. این منش بدنه وابستگان به وزارتخانه را از صدر تا ذیل آزار می‌دهد و متاسفانه سبب گسست نهادهای صنفی، بخش خصوصی و… از هیات‌های تصمیم‌ساز وزارت‌خانه شده است. پیچیدگی و روابط چند سویه این نهادها و مشی مقتدر شخص وزیر و منصوبانش گاه این تصور را به ذهن متبادر می‌کند که اگر بدنه کارشناسی وزارتخانه بهتر و کاراتر بود شاید این اراده معطوف به قدرت می‌توانست ساختارهای حاکم بر بدنه بیمار وابسته به وزارتخانه را اصلاح کند.
مطلق‌گرایی راس از قضا در نهادهای حاکمیتی وزارت‌خانه نیز افرادی را بر صدر نشانده که راست‌کیشانه برنامه مورد نظر خود را پی می‌گیرند؛ دبیر شورای آموزش دندان‌پزشکی و تخصصی از این دست صاحب‌منصبان است. کسانی که ایشان را حتی از دور می‌شناسند به صفات مدیریتی درخشان وی گواهی می‌دهند و از جمله این صفات ایستادن بر آنچه حق می‌داند است اما آنچه در قاموس تدبیر این مدیر کمیاب است نرمش است؛ حسنه‌ای که این‌بار در چشم متعهدین ضریب کا دردناک‌ترین تیر بود.
وقتی ساختار حاکمیتی در برابر خواسته‌های حکومت‌شوندگان غیر منعطف می‌ماند نیروهای میانه مطالبه‌گران را حذف می‌کند و یا منجر به سرخوردگی سایر طیف‌ها می‌شود، یا رادیکالیزم را بر می‌آورد. رادیکالیزمی که خشم گروه نمایندگان جدید را خوراک می‌داد تا هر دم تنور این دعوا چه در میان خود متعهدین و چه متعهدین و دبیرخانه پر حرارت‌تر گردد.

در حالی که شعار تجمع پشت تجمع باعث فرسایش نیروهای متعهدین شده بود و به نظر می‌رسید نبرد فرسایشی دکتر عسگری توان از طرف مقابل ستانده، دستی از بالا به در آمد و رایزنی‌ها توازن قوا را به کل به‌هم زد. ورود غیرمنتظره نهاد ریاست جمهوری به موضوع پایان داستان را با پیروزی کامل و بی کم و کاست نمایندگان جدید و متعهدین ضریب کا رقم زد.
بدین ترتیب دبیر شورای عالی آموزش دندان‌پزشکی و تخصصی با لحاظ نکردن اینکه عرصه بوروکراسی همیشه راه‌های پشت پرده‌ای دارد، نه تنها این بازی را در تمام وجوه باخت، بلکه با اصرار بر ندادن حتی یک امتیاز به مطالبه‌گران کلکسیونی از تمامیت‌خواه‌ترین فعالان صنفی را برای مدتی در فضای مجازی گروه‌های دندان‌پزشکی میدان‌دار کرد که حالا از پی فتح‌الفتوح خود سری در میان ابرها، در پی آن بودند تا فلک را سقف بشکافند و طرحی نو برای جامعه دندان‌پزشکی کشور در اندازند. کانال «گروه نمایندگان ضریب کا و پیگیری شکایت به دیوان» در مهر ۹۵ پس اجرایی شدن فاز یک حرکت، از تعریف اهداف گروه برای فازهای دوم و سوم خبر دادند. صورت بندی فاز دو با اهداف: ۱- بهبود وضعیت پرداخت و مدیریت کلینیک‌هاى ویژه، ۲- پرداخت حق محرومیت از مطب، ۳- اصلاح میزان حقوق همکاران محترم درمانى و ۴- اصلاح ظرفیت پذیرش و تعداد بخش‌هاى رزیدنتى. فاز سوم شامل اهداف: ١- اصلاح ظرفیت پذیرش دانشجویان دندان‌پزشکى و ۲- اصلاح تعداد دانشکده‌هاى دندان‌پزشکى

من می‌توانم، من عزل می‌کنم!
درخواست عزل دکتر عسگری از طریق دعوت متخصصان و سایر اعضای جامعه دندان‌پزشکی به ثبت امضای الکترونیکی نقطه عطفی تاریخ‌ساز در این حرکت بود. منتقدان وی دلایل قابل توجهی برای طرح این درخواست داشتند و حتی به این شکل شایع شده بود که با ادامه مسئولیت ایشان امکان نقض و یا ارائه تفسیر مضیقی از ابلاغیه‌های جدید کاهش طرح ممکن است. صحت این گمانه‌زنی‌ها محک زده نشد، اما نمایندگان جدید در نامه‌ای خطاب به معاون آموزشی وزارت بهداشت، با طرح مواردی به عنوان تخلفات دکتر عسگری، خواستار تغییر متصدی دبیرخانه و ساختار و کارکنان آن شدند.
متعهدین ضریب کا به سبب قرارگیری در جایگاه دادخواهی حجم قابل توجهی از همدلی در میان سایر اقشار و پیشکسوتان دندانپزشکی را به خود جلب کرده بودند. اما اقدام تهاجمی نمایندگان جدید برای امضای طومار عزل روی دیگر سکه را عیان کرد! بازگشت «حلقه شهید بهشتی» در سال ۹۲ و پس از روی کار آمدن دولت حسن روحانی برای بسیاری تداعی عبور از دوره زیان‌باری بود که دندان‌پزشکی و دندان‌پزشکان از سر گذرانده بودند. کارنامه مناسب مدیریتی عسگری، اقبال، بیات و جعفریان در بازه زمانی قبل از سال ۸۴ پشتوانه‌ای و اعتباری کلان برای این حلقه حاصل کرده بود. بدنه دندان‌پزشکی کشور فروکاستن مشکلات ریشه‌دار در سال‌های قبل به عملکرد یک مدیر را برنتابید. از سویی عده‌ای از منتقدین به این طومارنویسی، از جمله نگارنده، مشکلات موجود را عمیق‌تر از آن می‌دانستند که با تعویض دکتر عسگری حل شود. به یاد دارم که در پاسخ به این سوال که: «چه جایگزینی برای شخص دکتر عسگری و چه برنامه‌ای به عنوان برنامه جایگزین در نظر دارید؟ و در صورت جایگزینی فردی نامناسب چه باید کرد؟» لیدر نمایندگان جدید پاسخ داد: «به قدری اعتراض می‌کنیم تا فرد مناسبی بر سر کار بیاید.» نظریه تجمع از پی تجمع به این شکل در بعد کلان‌تر خود را در اعتراض از پی اعتراض تا دستیابی به فرد طلایی بسط می‌داد.

با ایجاد فضای دو قطبی پس از تهیه نامه عزل دکتر عسگری لیدر نمایندگان جدید از سوی دبیر انجمن هم‌رشته خود «کودتا گر» نام گرفت : «… بر اساس اطلاعاتی که به بنده داده شده است بعضی از همکاران بنده که اتفاقا نام مبارکشان در اینجا دیده می‌شود به دنبال ایجاد جریاناتی هستند که منجر به تغییراتی در ساختارهای وزارتخانه‌ای بشود و از آنجا که بنده هرگز علاقمند یا وابسته به خط و خطوط یا حرکت‌های کودتایی نبوده‌ام ترجیح می‌دهم از این جریانات کماکان دور بمانم.»*۲ و ادبیات پوپولیستی که برای یک کاسه کردن دیگ در هم جوش مطالبات به کار برده می‌شد و صلاحیت و عمق فکری لازم برای پیشبرد حرکت اصلاحی را مورد تردید جدی قرار داد.

چریک‌های دنیای مجازی، تقلیل‌گرایی در عرصه عمل
نمایندگان جدید متکی بر تکنولوژی جدید گرو‌ه‌های تلگرامی برای متخصصین، دندان‌پزشکان عمومی و… تاسیس کردند تا با سرعت بیشتری به سوی تحقق اهداف فاز دوم و سوم گام بردارند. اما لیدرنمایندگان جدید از اینکه تعداد اعضا از هزار و پانصد نفر در برابر حداقل سی هزار ذی‌نفع فراتر نمی‌رود گله می‌کرد ( در بیانیه ۷۸این هدف کوتاه مدت رسیدن تعداد اعضای گروه تلگرامی پنج هزار نفر ارزیابی شده بود) و در همان حال با تغییر نام «گروه نمایندگان متعهدین ضریب کا و شکایت به دیوان» و حذف عنوان شکایت به دیوان، چند صد میلیون پول اخذ شده در این راه به خاطره پیوست (آبان۹۵). شایان ذکر است لیدر گروه نمایندگان جدید در آغاز راه هادی جمع سیصد و چند نفره شاکیان به دیوان بوده و تاکنون توضیحی درباره مبالغ دریافتی از شاکیان و مبلغ پرداختی به وکیل و سرنوشت پرونده نشنیده‌ام.
جمع این وقایع و شخصیت ویژه و ویترین این گروه در هجمه به مخالفان بارها نصیحت بزرگان و خردمندان را در قالب نامه و تذکر در پی داشت اما حتی ناصحان نیز با صدور بیانیه‌های پی در پی ( تاکنون حدود٨۰ بیانیه) شماتت شدند.

اکنون به نظر می‌رسد این گروه که می‌توانست به صورت محملی ارزشمند برای تحرکات عمیق صنفی شود، با حرکت در سطح، قطع ارتباط با منتقدان، بی‌اطلاعی از نتایج پویش‌های اجتماعی مشابه در ایران و جهان ( بارها و بارها در کمال افتخار گفته می‌شد ما متخصص رشته ایکس هستیم و کتا‌‌ب‌های متفرقه نمی‌خوانیم و به سبب شاهد مثال آوردن مورد تمسخر قرار گرفتم) راهی را رفتند که هر فعال صنفی و اجتماعی منقطع با تجربه تاریخی تجربه می‌کند.
به این متن توجه کنید:
«و اما شما دکتر ….عزیز!الان مى‌خواهم برادرانه شما را راهنمایی کنم… که همکارى که گفته شما به روانپزشک مراجعه کنید شاید با اپروچ مدیکال و با تکیه بر علائم این نظر را داده، تمسخر نباشد و شما هم جدى بگیرید چون مى‌تواند یک عمر تلاش شما را در زندگى به مسیر درست ببرد و شاید کمى عدم توازن ناچیز هورمونى گاهى تاثیر شدیدى روى رفتار بگذارد پس شما هم دید پزشکى به آن داشته باشید. از طرفى این را بدانید که کسانی که در حق همکاران کم لطفى کردند و… دقیقا دارند از قضیه برانگیختگى روحى و وسواس شما در کتاب‌خوانى و علاقه افراطى شما به سیاست سوء استفاده مى‌کنند و شما را در تیر رس همه قرار داده‌اند و پشت شما مخفى شده‌اند و به ریش شما مى‌خندند…
اینکه صحبت‌هاى نمایندگان براى شما پر از تناقض است و شما را سرگردان کرده دقیقا هدف همین بوده و مشخص مى‌کند که از تاکتیک اتاق فکر نمایندگان در برخورد اخیر چیزى متوجه نشده‌اید و متوجه هم نخواهید شد و دارید بیش از پیش ناتوانى خود در اینگونه فعالیت‌ها و مخصوصا پیاده کردن آموخته‌هایتان از کتاب‌خوانى را فاش مى‌کنید.
لذا به اتاق فکر و هوش نمایندگان احترام بگذارید که این هوش ذاتی‌ست و دل خوش به چند کتابى که خوانده اید نکنید…»
و این متن :
«سیاست: جمع‌آورى هر چه پول هست براى اختلاس و غارت، زحمت‌کشان بى‌بهره بمانند تا غارتگران ببرند. سهم ملت از ثروت این مملکت یک مبلغ ثابت هست رییس‌جمهور هم هر که باشد فرقى ندارد سهم فقرا مشخص شده سهم آنها که بیشتر دارند هم باید محدود شود. مسابقه دزدى شدیدى به راه افتاده و هر کس در محدوده قلمرو خود از گلوى زیر دست خود می‌برد و به جیب خود م… اما نمی‌دانیم که این‌ها همه‌اش نقشه است.
سیاست‌هایى مثل افزایش دانشکده‌ها، افزایش سهمیه‌ها، افزایش ظرفیت‌ها، تکمیلی‌ها، بهداشتکاران، اختراع کتاب ملى، خوار کردن ضریب کا، حق مطب ندادن و… همه براى این هست که ضعیف و خوار شویم و به هر مبلغى تن در بدهیم تا سهم خود را به آنها بدهیم. بخورند یک آب هم روش. هر کس هم به این سیاست کمک کند خود همدست است پس واى به نمازى که مى‌خواند و واى به روز حساب و کتاب. واى به روزى که دنبال سوراخى بگردند براى مخفى شدن.
سیاست دزدى است. تمام آنها که دم از اخلاق مى‌زنند و مى‌گویند نمى‌شود نمى‌شود دروغگو و دزد هستند و خود همدست دزدان هستند و حق‌الزحمه این نمایش‌هاى خود را مى‌گیرند.»*۱
این‌ها، دیدگاه ساده‌سازی شده جمعی را نشان می‌دهد که با وجود تلاش فراوان برای کسب یک دست‌آورد صنفی، قادر به کسب آن نشدند؛ چون ده‌ها اشتباه تاکتیکی داشتند و اگر ارتباط شخصی یک نفر خارج از این مجموعه با معاون اول رییس جمهور نبود این نتایج حاصل نمی‌شد.

خطای دوم استراتژیک تغییر کارکرد نمایندگان از یک هدف واضح به یک هدف تعریف نشده و گسترده بود؛ اصلاح نظام دندان‌پزشکی کشور!
ساختار دندان‌پزشکی کشور از مشکلات بسیاری رنج می‌برد، که حتی متولیان به وجود و در عین حال پیچیدگی آن اذعان دارند. جمع کردن افراد درگیر بخش‌های متفاوت این کلاف سردرگم، از معترضین به کتاب ملی گرفته تا تحصیل‌کردگان خارج از کشور، گروهی ناهمگن شکل داد. گروهی که هرچند به سبب ده‌ها مساله گاه متضادی که با هم داشتند، هم داستان نمی‌شدند، اما به ثمر نشستن اتفاقی یکی از این ده‌ها خواسته برای کسانی که ردای راهبری دندان‌پزشکان را بر تن کرده بودند، اعتبار تازه‌ای به ارمغان می‌آورد.

کتاب ملی ، پروژه‌ای بود که پیگیران آن تقاضاهایی با سر و شکل منطقی داشتند، و چند هفته‌ای بود که مطالبه‌گران حذف آن از منابع آزمون رزیدنتی به جمع گروه هزار و چند صد نفره نمایندگان جدید پیوسته بودند.
در انعطافی دیر وقت دبیرخانه با خواسته حذف کتاب ملی از منابع آزمون موافقت کرد، از میان ده‌ها تیر رها شده، یکی دیگر به هدف نشست و اعتباری دو چندان برای نمایندگان به‌دست آمد. شایان ذکر است که در سال ۹۴ و در غیاب شکل‌گیری گروه نمایندگان جدید نیز یک بار دیگر با اعتراض داوطلبین آزمون دستیاری، کتاب ملی از لیست منابع آزمون حذف شده بود.

شاید بد نباشد آقای دکتر سعید عسگری، دبیر شورای آموزش دندان‌پزشکی و تخصصی وزارت بهداشت، برای یک بار هم که شده در یک جلسه چند جانبه داستان این تغییر جهت و سایر نرمش‌های قهرمانانه خود را در برابر کنش‌های رادیکال بیان کند، جلسه‌ای که خود در آن سخنگوی صرف نباشد، بلکه از نتایج به کنار راندن آنان که به زبان مذاکره پیش او می‌آیند و پس زده می شوند و تسلیم در برابر مهاجمین توضیح دهد، شاید توضیحات آقای دکتر عسگری روشنگر باشد.
به تازگی در آخرین تحرک «گروه نمایندگان جدید» اقشار مختلف جامعه دندان‌پزشکی را خطاب قرار داده‌اند و سعی دارند با تعیین نمایندگانی در سطح کشور ارتباط ساختاری با مخاطبان خود برقرار کنند و در نهایت «با معاونت و همراهی آنان سند راهبردی دندان‌پزشکی کشور» را تدوین کنند.

به سوی آینده
اما نکات مثبتی نیز در این گام انتهایی به چشم می‌خورد:
نخست. گام نهادن از فضای مجازی به جهان واقع، عمل و دید نیروهای اجتماعی را به شیوه‌های گوناگون متحول می‌کند. نرم‌افزار تلگرام «تریبون برابر برای صداهای نابرابر» فراهم کرده است، در جهان واقع کیفیت و برد صداست که قابلیت شنیدن را فراهم می‌کند، نه تایپ کردن و صدور سخن.
دوم، در صورت شکل‌گیری ساختار نمایندگان شهرستان ها و ارتباط پویا با آنان, کثرت‌گرایی و مواجه شدن با واقعیات روی زمین بازی، شعار زدگی گروه نمایندگان جدید را کمرنگ‌تر می‌کند.
در هر حال به نظر می‌رسد با رویکردی که در گذشته از نیروهای متعامل در صحنه (وزارت بهداشت در سطوح متفاوت ، انجمن‌ها، نمایندگان جدید و حامیانشان و دندان‌پزشکان کشور که عمدتا از تمام این رویدادها بی‌خبرند) دیده شده است، این خیزش پتانسیل ایجاد انسجام و حفظ خود را نخواهد داشت.
اگر شرط بالا محقق شود صدایی در میان دیگر صداها به وجود خواهد آمد، اما این «سولو» باید جایگاه خود را در میان ارکستر بزرگی که راهبرد دندان‌پزشکی کشور خواهد نواخت، درست ارزیابی کند. اگر روزی سازها نواخته شوند…

پی‌نوشت:
*۱ متون تلگرامی لیدر گروه نمایندگان جدید در گروههای تلگرامی
*۲متن تلگرامی دبیر انجمن جراحان فک و صورت در پاسخ به دعوت به گروه تلگرامی وابسته به نمایندگان جدید

منبع:دندانه

0
دیدگاه‌های نوشته