راهنمای مدیریت مطب و کلینیک دندانپزشکی (۳): کارکرد شناخت از اقتصاد، اجتماع و سیاست
علوم انسانی و مطبداری
دکتر شهاب دانشور
در نوشتار قبل به شناخت سبک مدیریت پرداختم و اینکه شیوهها و روشهای نظاممند مدیریت چگونه میتوانند سبک (style) مدیریت را بسازند و ضعفها و قوتهای هر یک در چیست. سپس در اینباره نوشتم که سبک مدیریت در حقیقت سنتز و ترکیبی از خصلتهایی است که برای چرخاندن امور از طریق دیگر افراد به کار میآید تا به آنها انگیزه motivation لازم را برای انجام کارها بهنحو احسن بدهد. نکته دیگری که در نوشتار قبل ذکر کردم این بود که هر کس باید متناسب با زمینهها و زمانه هاسبک مدیریت خود را پیدا کند و با ثبات و پایداری آن را ادامه دهد. در پایان نیز نتیجه گرفتم که عدم ثبات و پایداری میتواند تمامی دستاوردهای مثبت مدیریتی را تخریب کند و انگیزه و توان پرسنل را کم کند.
در این نوشته قصد دارم به ضرورت شناخت از اقتصاد، اجتماع و سیاست بپردازم. شاید مخاطبان از خود بپرسند که چرا دندانپزشک باید از این امور اطلاع داشته باشد و این شناخت و آگاهیها در مدیریت یک مطب و کلینیک چه تأثیری میتواند بگذارد؟
در پاسخ باید گفت که بهعلت عدم آموزش نظاممند اقتصاد سلامت، جامعهشناسی پزشکی و بهطور کلی علوم انسانی مرتبط در رشتههای پزشکی، دندانپزشکان عموما فکر میکنند که علومپزشکی و مهارتهای دست آنها برای چرخاندن امور مطب کافی است و تأسیس مطب به خودی خود سودآور و مطلوب است. حال آنکه در ذیل خواهیم دید که گاه عدم تأسیس مطب و کار کردن در یک کلینیک ممکن است سودآورتر باشد.
شناخت از اقتصاد:
اقتصاد و آمار و بهطور کل آنچه با ریاضیات سر و کار دارد در بین دندانپزشکان رشتههای چندان محبوبی نیستند. حال آنکه از قضا مهمترین رموز موفقیت در آنها نهفته است. آیا تا به حال به عنوان یک دندانپزشک اندیشیدهاید که حرفههای مربوط به سلامت در کدامین بخش sector اقتصادی میگنجند؟ آیا آگاهی چندانی از بخش خدمات دارید و میدانید که رشد اقتصادی کشورتان بیشتر در این بخش اتفاق افتاده و یا مثلا در بخش کشاورزی و صنعت؟ آیا میدانید که رقبای بالقوه و بالفعل شما در این بخش چه گروههای شغلی هستند؟
آیا از مسایل اقتصاد کلان یعنی رشد اقتصادی و تورم و اشتغال اطلاعاتی دارید؟ مثلا میدانید که در دورانی که رشد اقتصادی بالا میرود پول زیادتری در سطح جامعه توزیع میشود و افراد با خوشبینی بیشتری پول خرج میکنند؟ یا میدانید وقتی رشد اقتصادی و ضریب اشتغال بالا میرود، پیدا کردن پرسنل خوب بسیار دشوار میشود و دستمزدها افزایش پیدا میکند؟ آیا متوجه هستید که در شرایط تورمی بهتر است به بانکها بدهکار باشید تا از دیگران طلبکار؟ مثلا اگز در دوران تورمی ۱۳۹۰ تا ۹۲ با یک وقفه شش ماهه طلبهای بیمهایتان وصول میشد، تقریبا نیمی از ارزش خود را از دست داده بود!
از مسایل اقتصاد خرد اطلاع دارید؟ آیا جمعیت منطقهای که در آن قصد تاسیس مطب دارید را از نظر شغل و درآمد میشناسید؟ آیا به آمارهای وزارت بهداشت و شهرداری محل نگاهی انداختهاید؟ مشاغل، درآمدها، تعداد کسب و کارهای مشغول در آن منطقه و بهطور کلی طبقهای که در آن محل زندگی میکنند را بررسی کردهاید؟ از همه مهمتر آیا درک درستی از آنچه که مردم آن ناحیه تمایل دارند که در آن هزینه کنند، دارید؟ مثلا مردم آن منطقه، شهر و… بیشتر برای لباس و ظاهر خود خرج میکنند و یا مثل پیوریتنها خرج کردن برای خود را امری مذموم میدانند؟ آیا از قوانین وامهای بانکی و قراردادهای شغلی و دیگر قوانین اقتصاد معامله و قراردادها اطلاع دارید؟ آیا از تعهداتی که در هنگام استخدام افراد و یا اخراج آنها بر گرده شما قرار میگیرد مطلعید؟ و… سوالات بسیاری که خود میتوانید به این فهرست اضافه کنید.
شناخت از اجتماع:
مرحله بعدی شناخت از اجتماع است. یک دندانپزشک موفق کسی است که جامعه خود را به خوبی بشناسد. مثلا بداند که رابطه پزشک و بیمار چه تغییراتی را از سرگذرانده و اعتماد به پزشکان در چه مرتبتی است؟ آیا نیاز است که با بیماران قراردادهای سفت و سخت کتبی امضا کنیم و یا قول و قرارهای شفاهی کافی است؟ چه مسایلی باعث شکایت از پزشکان میشود و آیا مستندسازی به پیشگیری از آن کمک میکند؟
آیا دندانپزشک به عنوان فردی که قرار است یک کسب و کار کوچک ولی محترم را درآن جامعه بچرخاند، افراد صاحب نفوذ و تأثیرگذار در آن شهر یا منطقه را میشناسد؟ آیا راههای نزدیک شدن به این افراد و جلب همکاری و همراهی آنها را میشناسد؟ آیا در شرایط خاص میتواند روی کمک و همکاری آنها حساب کند؟
آیا دندانپزشک از ترکیب نیروهای کار در آن منطقه با خبر است؟ دندانپزشکی حرفهای است که به حرفههای دیگر (مثل لولهکش، برقکار، تعمیرکار، پرستار، دستیار و لابراتوار پروتز و…) بسیار وابسته است. آیا افراد و نهادهای مناسب برای تأمین زیرساختها و چرخاندن امور در آن منطقه وجود دارد؟ و اگر وجود ندارد آیا امکانات بالفعل حمل و نقل برای استفاده از از خدمات افراد مناسب وجود دارد؟ و یا با نگاهی جاهطلبانه و دورنگرانه آیا امکان بالقوه تأسیس نهادها و تربیت نیروی کار ماهر وجود دارد؟
میزان جمعیت آن منطقه و شهر چقدر است و ترکیب جمعیتی آن از نظر جنسیت و سواد و سن و دیگر مولفههای اجتماعی چگونه است؟
آیا تمایلات و گرایشهای جدید Trends را میشناسید؟ با شبکههای اجتماعی دمخور هستید و در آنها حضور دارید؟ آیا از قوانین ناگفته و ناشنیدهای که در این شبکهها وجود دارد و به صورت تلویحی implicitly اجرا میشود و تخطی از آنها مشکل ایجاد میکند، آگاهی دارید؟
آیا تبلیغات و بروشورها و دیگر عناصر تبلیغی خود را با توجه به سن، تحصیلات، جنسیت و طبقه مراجعان تهیه دیده و یا فقط به کپیبرداری از نمونههای وطنی و یا در بهترین حالت خارجی بسنده کردهاید؟ آیا میدانید برای آن ترکیب جمعیتی خاص چه درمانهایی و با چه سطح کشش قیمتی نیاز است؟
آیا زبان مراجعان و مخاطبان خود را میشناسید؟ اگر در مناطقی با اکثریت آذری، ترکمن و یا … کار می کنید، تلاش کردهاید حساسیتها، دغدغهها و مسایل آن منطقه را بشناسید؟ آیا تلاش داشتهاید که حداقلی از ضروریات زبان یا گویش محلی را فرا بگیرید تا درد و دغدغههای آنان را به صورت مستقیم و بدون نیاز به مترجم و میانجی بشنوید؟ آیا نحوه ارائه توضیحات شما بسته به سن و جنس و سواد مخاطب تغییر میکند یا برای همه همان توضیحات قبلی را تکرار میکنید؟ و اصلیترین سوالی که میتوان از یک پزشک پرسید: آیا به جزئیات دقت دارید؟
شناخت از سیاست:
در آخر آنکه از سیاست سر در میآورید و یا از سیاست و اخبار (اغلب بد!) پرهیز دارید؟ آیا تحلیلی از عوض شدن رییس جمهور آمریکا و تأثیری که آمدن رییس جمهور جدید بر زندگی روزمره میگذارد، دارید؟ آیا میدانید که سیاستمداران نئولیبرال با پوپولیستها چه تفاوتی دارند و سیاستهای آنها چه تأثیری بر بازار مواد و تجهیزات دندانپزشکی، قیمت ارز، وامهای بانکی، روابط خارجی و… میگذارد؟ ِ
آیا از تأثیر عمیق سیاست بر اقتصاد آگاه هستید و یا نه به علت دوری از اخبار و سیاست، ناگاه با وضعیتی مواجه میشوید که اصلا آمادگی رودررویی با آن را نداشتهاید؟ به عنوان مثال اگر در سالهای ۹۰ تا ۹۲اخبار را دنبال میکردید و از سیاست روز با خبر بودید، آیا سرمایهگذاری را در دستور کار خود میگذاشتید و یا فرار را بر قرار ترجیح میدادید!؟
آنچه در بالا آمد ضرورت آگاهی و شناخت روزآمد و کارآمد از اقتصاد، سیاست و اجتماع است. دندانپزشکان ایرانی در دوران تحصیل یاد نمیگیرند که با مسایل اقتصادی و اجتماعی چگونه برخورد کنند و آنها را تجزیه و تحلیل کرده و مسیر متناسب با موفقیت را انتخاب کنند. پس بهتر است پیش از تأسیس مطب یا کلینیک آگاهی و شناخت خودمان را از جامعه و اقتصاد و سیاست بهبود ببخشیم و با نگرشی دقیق و علمی به تجزیه و تحلیل روی بیاوریم. شناخت نظاممند و علمی نیازمند توجه و دقت و مطالعه علوم انسانی است. شاید بهتر باشد دندانپزشکان همانطور که به آخرین دستاوردهای تکنیکی در رابطه با ایمپلنت و تراش دندان میپردازند، به علوم انسانی و مدیریت یا به طور کل علوم نرم و مهارتهای رفتاری نیز توجه کنند.
منبع:دندانه