چگونه اساماسهای تبلیغاتی را بپیچانیم
خاطرات یک دندانپزشک واقعی: ۲۴
دندانپزشک متاهلی مانند من اصولا نیاز به وسیلهای به نام تلفن همراه ندارد. تنها کسی که واقعا کارم دارد همسرم است که با مطب تماس می گیرد و لیست خریدها را به منشی می دهد.ا گر قرار باشد برای مهمانی یا مراسمی زود به منزل بروم خودش به منشی میگوید و منشی بیماران را طبق دستور همسرم تنظیم میکند. هر از گاهی در روز دندانپزشک همکاران ممکن است جکها و تبریکهای خوشمزه بفرستند و برای همدیگر نوشابه باز کنیم.
اما از صبح اول وقت زمانی که گوشی را روشن می کنم صدای اساماس تلفن همراه من قطع نمیشود. تمام این پیامکها ها هم تبلیغاتی است. در مورد برگزاری کنگره دندانپزشکی، سیستم جدید ایمپلنت، کلاسهای آمادگی رزیدنتی، فروش کارپول و ،سهام کلینیک و … است که به هیچ دردی نمی خورد و مجبورم هر از چند گاهی حافظه تلفنم را از این زبالهها پاکسازی کنم.
قبلا در کنگرهها و سمینارها گول میخوردم و شماره تلفنم را در فرمها و نظرسنجیها مینوشتم .اما الآن دیگر گوشی دستم آمده است و میدانم چه طور این شرکتها را با این پیامکهای ناخواسته بپیچانم. معمولا در این فرمها شماره مادر زنم را وارد میکنم. در فرم نظامپزشکی هم این بار اعلام تغییر شماره کردم و شماره گوشی آقای صفدری (همسایه دیوار به دیوارمان که ماشینش را روبروی در پارکینگ ما قرار میدهد و زیر برف پاک کن شماره میگذارد) را وارد کردم تا آقای نظامپزشکی که بیاجازه ما شماره ما را به شرکت های تبلیغاتی میفروشد، قشر هدفش شامل میوه فروشهای میدان تره بار هم بشود!
مادر زنم البته به شیطنت من پی نبرده بود و بنده خدا فکر میکرد چون دامادش دکتر است اداره مخابرات تحویلش میگیرد و از این پیامکها برایش میفرستد! آقای صفدری هم وقتی شمارهاش را در ملا عام قرار میدهد حق ندارد شاکی شود! تازه دلش هم بخواهد اساماس دکترها را هنگام بار خالی کردن میوه در میدان ترهبار بخواند!
منبع:دندانه