تجهیزات دندانپزشکی تاج الدین
0 محصولات نمایش سبد خرید

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

ساده انگاری به شیوه مجید حسینی!

ساده انگاری به شیوه مجید حسینی!

 

این روزها، به خصوص در شبکه‌های اجتماعی مرتبط با پزشکان بحث مالیات و کارتخوان و البته در رأس همه «دکتر» مجید حسینی داغ داغ است. یکی تذکره‌اش را می‌نویسد، یکی نسخه‌اش را می‌پیچد، یکی افشایش می‌کند، یکی تهدیدش می‌کند! خلاصه مجید حسینی دشمنی ما دندانپزشکان و پزشکان را به جان خریده است و پاکباخته به میدان جسته!
در میان این همه نقد تند و تیز، اما کسی نیست که جوابی درست به ادعاهای او بدهد و با اتکا به سنجه‌های عقلانی سره از ناسره بازکند. مجید حسینی مثل همه پوپولیست‌های جهان سومی ادعاهای کلان دارد و منتقد کلیت وضع موجود است، اما راه‌حل‌هایی که می‌دهد هیچ‌یک توان فرا رفتن از وضع موجود را ندارند و حتی در مواردی وضع را بدتر می‌کنند. به نظر می‌رسد که او هیچ جهت‌گیری ترقی‌خواهی ندارد و فقط از عدم محبوبیت پزشکان در حال حاضر سوءاستفاده کرده و می‌خواهد پرواز از «باغ کتاب» تا «بهارستان» را تجربه کند!
مجید حسینی یک ادعای کلان دارد که با افزایش تعداد پزشکان و دندانپزشکان دوران سروری و تبختر آنها پایان می‌پذیرد و مردم عادی می‌توانند از خدمات بهتر برخوردار شوند. این ادعا تماما دروغ است. در زیر به دلایل دروغین بودن این ادعا خواهم پرداخت.

تبختر ناشی از رابطه نامتقارن
علت اصلی غرور پزشکان دانش حرفه‌ای است که کسب کرده‌اند. آنها مکانیک‌های اعظم بدن انسان هستند که اسرار پیچ و مهره‌های این ماشین پیچیده را می‌شناسند و می‌توانند با مداخله به‌موقع، کژکاردهای این دستگاه عظیم را بهبود بخشند. این دانش در حدود ۷ الی ۱۴ سال آموزش عالی کسب می‌شود. برای کسب مهارت به سال‌های بسیار بیشتری نیاز است و این ضرب‌المثل قدیمی، به رغم همه پیشرفت‌های تکنولوژیک هنوز صادق است که «خدایا ما را از دست سلمانی‌های پیر و پزشکان جوان دور بدار!»
این میزان تحصیلات و این میزان اطلاعات، بینش و مهارت؛ یک فاصله بین پزشک-بیمار ایجاد می‌کند و به اصطلاح رابطه را نامتقارن می‌کند. یک طرف آگاه و طرف دیگر (هر چقدر هم که در گوگل جستجو کرده باشد!) ناآگاه و منفعل. برای همین بیمار باید به پزشک اعتماد کند و بدنش را به او بسپارد تا نتیجه کار هرچه بهتر حاصل شود. این اعتماد به فرادست، جایگاهی به پزشک (و دندانپزشک) می‌بخشد که به قول جامعه‌شناسان جایگاه قدرت است.
حال اگر تعداد این پزشکان و دندانپزشکان ده برابر تعداد فعلی هم شود، در میزان تحصیل آنها تغییری حاصل نمی‌شود، در شیوه آموزش فعلی در بیمارستان‌ها و دانشکده‌ها گسستی صورت نمی‌گیرد و همچنین تغییری در خرده فرهنگ پزشکی میسر نمی‌شود. فقط تعداد زیادی پزشک و دندانپزشک تربیت شده‌اند که باید سهم خود را از بازار بگیرند!

رقابت دندانپزشکان و متضرر شدن بیماران
هر چه تعداد محصلان دندانپزشکی بیشتر شود، وضع اقتصادی (به خصوص در شرایط بحرانی فعلی) مردم لزوما بهتر نمی‌شود! و از آنجا که به خاطر غفلت دولت و سودجویی بیمه‌ها، درمان‌های دندانپزشکی اغلب (تا ۹۰%) از جیب مردم out of pocket پرداخته می‌شود، هزینه‌های درمان دندانپزشکی بر دوش خانوارها همچنان سنگینی می‌کند.
از آن سو به خاطر وابسته بودن درمان‌های دندانپزشکی به تجهیزات، مواد با تکنولوژی بالا و هزینه‌های بالای مطب‌داری رقابت مد نظر آقای مجید حسینی به نفع بیماران نخواهد بود. زیرا بسیاری از دندانپزشکان برای چرخاندن امور خود به درمان‌های کم هزینه و بی‌کیفیت رو می‌آورند تا با سری‌کاری و افزایش تعداد بیماران هزینه‌های خود را در بازار رقابتی جبران کنند. از آن سو دندانپزشکانی که از طبقات فرادست آمده‌اند و می‌توانند مطب‌های شیک و تجهیزات گران‌قیمت تهیه کنند، با شیوه‌های تهاجمی (مثل تبلیغات اینستاگرامی) تقاضای القایی در بازار ایجاد می‌کنند و ثروتمندان و سلبریتی‌ها را برای درمان‌های زیبایی به مطب‌های خود می‌کشانند و از این بازار، سرگل را نصیب خود می‌کنند. پس می‌بینیم که بر اساس انگاره‌های بازارمحور آقا مجید حسینی افزایش دندانپزشکان در بازار، جامعه دندانپزشکی را به یک اکثریت “سری‌کار” و یک اقلیت “سلبریتی‌کار” تغییر ماهیت می‌دهد.

سلامت دهان و دندان یا درمان دندانپزشکی
افزایش تعداد دندانپزشک تأثیر بسیار اندکی در سلامت دهان و دندان مردم یک کشور دارد. این را دیگر بررسی‌های علمی و مجله معروف لانست هم فهمیده اند. به طور کلی سلامت یک مفهوم اجتماعی است که در جامعه حاصل می شود و نه در بیمارستان یا مطب. سلامت دهان و دندان نیز از این قاعده مستثنا نیست. تولید و مصرف کمتر شکر، برنامه های اجتماعی بهداشت دهان و دندان (مثل آموزش مسواک زدن وتوزیع فلوراید به انحاء گوناگون) و بازدیدهای دوره ای توسط بهداشتکاران و نیروهای حدواسط بیشتر به سلامت کمک می کند. حال آنکه افزایش تعداد دندانپزشکان هیچ تغییری در شاخصهای کلان نمی دهد، فقط پوسیدگی را به پرکردگی بدل می کند!
این مسأله را آقا مجید حسینی و بسیاری از سیاست‌مداران ما نمی دانند. آنها غرق در انگاره های قرن بیستمی بیمارستان‌سازی هستند و فکر می کنند هرچه تخت بیمارستانی بیشتری داشته باشیم، جامعه توسعه یافته تری خواهیم داشت! این مسأله فقط در ذهن مجید حسینی نیست بلکه وزیر بهداشت سابق با اجرای طرح تحول سلامت و ریختن پول به بیمارستانها نشان داد که این انگاره ها در ذهن سیاست مداران ما جاافتاده هستند و به این سادگی نمی‌توان انگاره های سلامت محور را جایگزین آنها کرد!
به هر حال می توان با تکیه برآمار جهانی و البته آمار داخلی نشان داد که در فاصله ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۱ پوسیدگی دندانهای کرسی دائمی کودکان افزایش یافته حال آنکه در همین سالها هم تعداد دندانپزشکان نیز افزایش صعودی داشته و با سیاستهای احمدی نژادی ۱۵ دانشکده دندانپزشکی به ۵۹ دانشکده فعال رسیده است. از منتفعان سیاستهای آزمون ملی و حواشی آن هم چیزی نداریم که بگوییم!

سخن آخر رو به مجید حسینی
من با انگیزه های درونی امثال مجید حسینی کار ندارم. به هر حال اگر کسی بخواهد از باغ کتاب به بهارستان پرواز کند، باید دشمنی خیالی بسازد و به آن بتازد تا نگاه‌ها را به خود جلب کند. ولی حسرتی که می‌ماند این است که چرا سیاست‌بازان در ایران تا این حد سطحی و عوام‌گرا عمل می‌کنند؟ چرا آقای مجید حسینی به جای اینکه دندانپزشکان را هدف بگیرد، عوامل و علل واقعی را نشانه نمی‌گیرد؟
حال که او سخنور ماهری است، به تلویزیون دسترسی نامحدود دارد و برای خود چهره‌ای رسانه‌ای شده؛ این فرصت را دارد تا مسایل اساسی‌تر را هدف بگیرد. در همین قضیه سلامت دهان و دندان او می‌تواند به سیاست واردات و مصرف بیش از حد شکر بپردازد. مثلا از مسئولان توضیح بخواهد که در سال ۱۳۸۵ چه اتفاقی در مملکت افتاد که ناگهان واردات شکر تا این حد بالا رفت؟ مثلا از مسئولان وزارت بهداشت بخواهد که برای مردم توضیح بدهند این میزان مصرف شکر چه تأثیری در سلامت عمومی و سلامت دهان و دندان شهروندان و به خصوص کودکان گذاشته است؟ او می‌تواند انگاره‌های بازار محور و نئولیبرال دولت را در زمینه سلامت (و سلامت دهان) را زیر سوال ببرد و به مردم توضیح بدهد که خصوصی کردن هرچه بیشتر بهداشت و درمان چه بلایی سر مردم و چه مصیبتی برای پزشکان و دندانپزشکان ایجاد کرده است. او می‌تواند به ریشه‌های آموزش و پرورش پزشک در ایران نقبی بزند و خواستار دمکراتیک شدن ساختار آموزش پزشکی و مسوولیت پذیری بیشتر آنان شود. او می‌تواند به انگاره‌های بازار محور زیبایی و جذابیت بتازد و شأن پزشکی را به ما دندانپزشکان یادآوری کند…

اما او مجید حسینی است. یک سیاست‌باز خاورمیانه و جهان سومی. او باید دشمنی فرضی بتراشد و بر آن دشمن فرضی بتازد و از این حمله‌ها محبوبیت و معروفیت بسازد… دریغ از این قدرت سخن‌وری و مهارت های کلامی که آقا مجید حسینی دارد!

منبع:دندانه

0
دیدگاه‌های نوشته