تحقیق غیراخلاقی که دندانپزشکی سوئد را دچار تحول کرد
تاریخپژوهان از تخریب دندانهای معلولین ذهنی برای انجام تحقیقات علمی پرده برداشتند
شاید این روزها که دغدغه افراد در دندانپزشکی کودکان، پذیرفته بودن یا منسوخ شدن وویس کنترل از دید اخلاق دندانپزشکی است، جای تعجب باشد که در روزهای نهچندان دور و اوایل قرن بیستم، از کودکان کمتوان ذهنی به عنوان موش آزمایشگاهی برای تخمین میزان پوسیدگی دندانها در اثر خوردن خوراکیهای شیرین استفاده میشد.
یک روزنامهنگار سوئدی به نام توماس کنگر، به تازگی در مصاحبهای با سیانان، از مشاهداتی پرده برداشته که نشان میدهد در اواخر دهه ۱۹۴۰ تحقیقی در یکی از آسایشگاههای معلولین ذهنی در سوئد انجام شده که با خوراندن آبنباتهای چسبناک، میزان تأثیر شیرینی بر پوسیدگی دندانها را میسنجیدند و پس از آن تمام دندانهای این کودکان سیاه و خراب شده و به درد شدیدی دچار میشدند.
در این گزارش آمده است که وضعیت سلامت دندانها در دهه ۱۹۳۰ میلادی در سوئد به حدی بد بوده که کودکان ۳ سالهای با پوسیدگی ۸۳ درصدی دندانها مشاهده میشدند و در ایالات متحده آمریکا، بیدندانی به حدی شایع بود که ارتش شرط جنگیدن در جنگ جهانی اول و دوم را داشتن ۶ دندان روبروی هم در فک بالا و فک پایین اعلام کرده بود.
رویکرد دندانپزشکی اوایل قرن بیستم تغییر کرد و از سمت کشیدن دندان، به یافتن دلیل پوسیدگی آن رفت. در این دوره این سؤال برای دندانپزشکان ایجاد شد که آیا خرابی دندانها از رژیم غذایی فرد ناشی میشود یا دلیل آن فقط خوردن شیرینی است. موضوعی که توجه آنها را به خود جلب کرد این بود که کودکانی که در یتیمخانهها زندگی میکردند و بضاعتی برای خرید شیرینی نداشتند، کمتر به پوسیدگی دندان دچار میشدند و وقتی شکر در جنگ جهانی اول جیرهبندی شد، پوسیدگی دندان در میان سربازان کاهش یافت.
در نهایت دولت سوئد به دنبال همهگیر شدن مشکل گرانی درمانهای دندانپزشکی، تصمیم گرفت بر پیشگیری از پوسیدگی دندان تمرکز کند و مطالعهای را درباره نقش رژیم غذایی و شیرینی بر آن آغاز کرد. نکته جالب اینجاست که بودجه این تحقیق از محل صنعت شکر تأمین شد.
آسایشگاهی روانی که نگاه به پوسیدگی دندان را دچار تحول کرد
دولت سوئد برای انجام تحقیقات خود، آسایشگاه روانی به نام ویپهولم (Vipeholm) را انتخاب کرد که افراد دچار کندذهنی بسیار شدید در آن زندگی میکردند و وضعیت زندگی بسیار نابسامانی داشتند.
در آن زمان در اصطلاح روانپزشکی به شخصی کندذهن گفته میشد که آیکیو زیر ۲۵ و عملکردی مانند یک کودک نوپا داشت. در این آسایشگاه، افرادی بین ۱۵ تا ۷۰ ساله با طول عمر کم زندگی میکردند و در بین آنها افرادی بودند که حتی توانایی جویدن غذا را هم نداشتند و آن را میبلعیدند. بنابراین از افرادی که این توانایی را داشتند برای این تحقیق استفاده شد.
سه فاز تحقیق بر روی افراد دارای معلولیت ذهنی
در ابتدای این مطالعه دندانهای کودکان معاینه و مشخص شد که وضعیت دندانهای آنان درمجموع از بقیه مردم سوئد بسیار بهتر است. در دو سال اول تحقیق، به آنان نشاسته، مقداری شکر که نصف سرانه مصرف در سوئد بود بهاضافه ویتامینهای A، C و D قرصهای فلوراید میداند و اجازه نمیداند بین وعدههای غذایی اصلی چیزی بخورند. در پایان این مدت مشاهده شد ۷۸ درصد از کودکان هیچ پوسیدگی دندانی ندارند.
در دو سال بعد از طرق مختلف ۲ برابر سرانه مصرف شکر در سوئد به کودکان خورانده شد. به تعدادی از آنان در کنار غذا نان شیرین دادند و عدهای هم نوشیدنی به همراه ۱ و نیم فنجان شکر افزوده و گروه سوم هم در بین غذا شکلات، کارامل یا تافی چسبناک خوردند. تافیها طوری درست شده بودند که به شدت به دندانها میچسبیدند و افرادی که آنها را میخوردند به دودسته تقسیم شدند. عدهای بین غذاها ۸ و عدهای هم ۲۴ عدد از آنها را میجویدند.
نتیجه این شد که پوسیدگی دندان در افرادی که شکر را از طریق خوراکیهای چسبناک دریافت کرده بودند بلافاصله بالا رفته بود، اما هنوز در افرادی که ساکاروز و نان شیرین و ویتامین خورده بودند کم بود. اطلاعات ثبت شده نشان میدهد کودکانی که دندانهایشان خراب میشد به شدت درد میکشیدند و برای تعدادی از آنها هم به دلیل عدم همکاری، مانند ترس از فرز، درمانهای دندانپزشکی انجام نمیشد. در ضمن مبنایی برای درمان دندان کودکانی که خیلی کندذهن بودند وجود نداشت و درمان دندان هم در اصل کشیدن آن بود.
تحقیقی که اخلاق پزشکی در برابر چرایی آن ساکت است
امروزه تخریب دندانهای فردی که دارای معلولیت ذهنی است دور از ذهن است، اما زمان زیادی از دورهای که این افراد نسبت به انسانها در درجه دوم قرار داشتند نمیگذرد.
آرت کاپلان، مؤسس بخش اخلاق پزشکی مرکز درمانی لانگون دانشگاه نیویورک میگوید: «زمانی افراد دارای معلولیت ذهنی حقوق کمتری داشتند و انجام تحقیقات پزشکی بر روی آنان پذیرفته شده بود. تصوری وجود داشت که اگر دولت از آنان نگهداری میکند، آنها هم باید دین خود را به جامعه بپردازند.»
پنجاه سال بعد از تحقیقی که ذکر شد، یک استاد دندانپزشک بازنشسته در دفاع از آن نوشت: «ما دندانپزشکان از نظر اخلاق پزشکی هیچ مشکلی در این تحقیق نمیدیدیم. بسیاری از پوسیدگیهایی که در دندان کودکان به وجود آمد، تخریب سطحی در مینای دندان بود که امروزه با فلوراید کنترل میشود.» لازم به ذکر است زمانی که این تحقیق انجام شد، بیانیه اخلاق پزشکی هلسینکی منتشر نشده بود. این بیانیه سال ۱۹۶۴ در سازمان نظام پزشکی بینالمللی نوشته شد.
این استاد بازنشسته در بخش دیگری از سخنان خود میگوید: «بعد از این مشاهدات، تحقیقات بیشتری بهمنظور جلوگیری از پوسیدگی در مدارس بر روی فرآوردههای شیرین از جمله شیرینکنندههای مصنوعی انجام شد. به زودی کمپینی در سوئد به راه افتاد که بچهها را تشویق میکرد که فقط شبهای شنبه حین گوش دادن به یک برنامه رادیویی محبوب آبنبات بخورند که کمکم تبدیل به یک باور شد. شعار (هرچه میخواهید شیرینی بخورید، اما فقط ۱ بار در هفته) کمکم به کشورهای دیگر هم سرایت پیدا کرد.»
منبع:دندانه