برگزاری انتخابات الکترونیک یک الزام است
آینده فعالیت انجمنهای علمی در گفتگوی اختصاصی با دبیر کمیسیون انجمنهای علمی گروه پزشکی وزارت بهداشت
«نگرش جامعه پزشکی به انتخابات الکترونیک مشکوک است؛ میخواهیم آن را اصلاح کنیم.» این جمله دکتر سید جلیل حسینی، رییس جدید کمیسیون انجمنهای علمی گروه پزشکی وزارت بهداشت است.
او جراح کلیه و استاد دانشگاه علومپزشکی شهید بهشتی است و خود یکی از فعالان پر سابقه انجمنهای علمی پزشکی محسوب میشود. پایهگذار و رئیس اولین دوره انجمن ناباروری و پایهگذار و دبیر اولین دوره انجمن آموزش پزشکی بوده است. مبتکر ادغام دو انجمن اورولوژی و انجمن جراحان کلیه و بعد از آن بیست سال دبیر و رئیس انجمن اورولوژی ایران بوده است.
دکتر سید جلیل حسینی در آغاز فعالیت دولت دوازدهم به سمت دبیر کمیسیون انجمنهای علمی گروه پزشکی وزارت بهداشت منصوب شده است. با دکتر حسینی درباره سیاستهای جدید کمیسیون تحت مسئولیت او، چالشهای انجمنهای علمی از جمله انتخابات الکترونیکی و حاشیههای انتخابات اخیر انجمن دندانپزشکان عمومی ایران گفتگو کردیم.
– آقای دکتر حسینی! با توجه به سابقه فعالیتی که در انجمنهای علمی دارید، پس از انتصاب به سمت ریاست کمیسیون انجمنهای علمی گروه پزشکی، چه چالشهایی را متوجه این کمیسیون و فعالیت انجمنهای علمی دیدید؟
در وهله اول انجمنهای علمی آن طور که باید و شاید دیده نشدهاند. انجمنها در جهت حل مشکلات کشور اقدام نکردهاند و این مهم از آنها درخواست نشده است، در ضمن انجمنهای علمی خیلی بیشتر از وظایف علمی و پژوهشی خود به دغدغههای صنفی پرداختهاند. چالش نهان دیگری هم وجود دارد و آن این که در فرهنگ جامعه ما، احترام به دیگران، احترام به پیشکسوتها و جایگاهها و همچنین همکاری بین فردی و کار گروهی بسیار کاهش پیدا کرده است.
– در دوره مدیریت خود چه دورنمایی برای اقدامات کمیسیون در نظر گرفتهاید؟
تصور بنده این است که ما باید چهار محور را در انجمنها پیگیری کنیم. یکی از این محورها ارتقاء روند انجمنها است. انجمنهایی که تأسیس میشوند و بعدها خبر و نمودی از آنها نیست باید فعال شوند. انجمنهایی که حضور دارند باید مطابق اساسنامه جلسات هیاتمدیره منظمی را برگزار کنند. انجمنهایی که فعال هستند باید نقش و وظایفی که از آنان انتظار میرود را انجام دهند. فعالیت کمیته اخلاق حرفهای یکی از بایدهای انجمنها است و اگر در روابط بین اعضاء و مسائل درون انجمن نواقصی وجود دارد، باید در این کمیته راهکاری برای آن اندیشیده شود. انتخابات الکترونیک را هم باید پشتیبانی و اجرایی کنیم. البته باید بگویم برگزاری انتخابات الکترونیک جزو برنامههای بنده نبوده است و زمانی که این سمت را بر عهده گرفتم، حدود بیست انجمن انتخابات خود را به این شکل برگزار کرده بودند و آقایان دکتر استقامتی و دکتر لاریجانی، به عنوان معاون آموزشی وزارتخانه، این انتخابات را برگزار کرده بودند. البته بنده این طرح را بسیار مثبت میبینیم و محاسن زیادی از جمله مشارکت بیشتر در آن مشاهده میکنم. برای مثال شاهد هستیم یک انجمن تخصصی که سیصد عضو دارد در انتخابات سابق آن که حضوری بوده، هشتاد شرکتکننده داشته، اما در انتخابات الکترونیک دوره اخیر، دویست و چهل نفر از شهرستانها و حتی خارج از کشور شرکت کردهاند که این میزان سه برابر تعداد قبلی است.
از دیگر محاسن انتخابات الکترونیک، مطرح شدن رزومه و برنامه کاندیداهاست که به این طریق اعضاء میتوانند در صورت رأی آوردن نامزد مورد نظر، میزان تعهد او به برنامهاش را برآورد کنند. البته در کنار تمام این محاسن، میبینیم جامعه پزشکی نگرش مشکوکی نسبت به انتخابات الکترونیک داشته است و ما در تلاش هستیم که آن را اصلاح کنیم.
در مجموع بنده معتقدم باید روند کار انجمنها اصلاح شود و گردش معقول نخبگان را داشته باشند و فرهنگ خود را ارتقاء دهند، به نوعی که هم به پیشکسوتها احترام بگذارند و هم به جوانان فرصت داشته باشند و هم اخلاق رعایت شود. این سیاست کاری اول کمیسیون در دوره مدیریت بنده است.
دومین سیاست کمیسیون، ارتقاء توانمندیهای انجمنها است. بسیاری از انجمنها اظهارنظرهایی میکنند و نامههایی را به وزارت بهداشت ارسال میکنند که مورد توجه واقع نمیشود؛ این میتواند ناشی از دو موضوع باشد. یکی اینکه متأسفانه در مجموع ما ایرانیان هیچیک همدیگر را قبول نداریم و فقط حرف خودمان را میزنیم. ایراد دیگر اینکه گاهی نظرات مدیران انجمنها بر مبنای اصول کارشناسی نیست. برای مثال من نوعی به عنوان رئیس یک انجمن، اظهار میکنم که متخصصین کمتری باید در یک رشته پذیرفته شوند، این اظهارات، مستلزم این است که ابتدا از مراکز بهداشتی و درمانی کشور و بیماریها و بودجهها و اسناد مجلس و وزارت بهداشت خبر داشته باشم. سیاست دیگر ما این است که در مدیران انجمنها توانمندیهایی برای تحلیل مسائل و سیاستها به وجود بیاوریم. برای مدیران انجمنها جلساتی گذاشته شود و در زمینه مسائل مختلف، سیاستگذاریها، اصول ارزیابی و اعتباربخشی و… آموزشهایی ارائه شود.
ایراد دیگری که بنده آن را به عنوان چالش میبینیم، این است که انجمنها خود را به عنوان یک سازمان اجرایی تصور نمیکنند و بسیاری از آنها در ماه یک جلسه هیاتمدیره هم ندارند. تصور کنید اگر این اتفاق در وزارت بهداشت میافتاد و مدیران در ماه یک بار به دفتر خود میآمدند، چه کاری میتوانستند انجام دهند؟ ضروری است انجمنها کارشناسان تخصصی در حوزههای مربوطه داشته باشند و همچنین فرصت بیشتری برای انجام کار بگذارند که نظرات کارشناسی که ارائه میکند، مورد استقبال مسئولین قرار بگیرد.
سومین سیاست ما بینالمللی سازی است. در حال حاضر ما تقریباً در کشور هیچ کنگره بینالمللی نداریم. کنگرههای بینالمللی ما معمولا اینگونه است که چندین سخنران خارجی به آن دعوت میشوند اما تمام شرکتکنندگان ایرانی هستند. این در حالی است که در اصل اگر یک سازمان بینالمللی، کنگره خود را در ایران برگزار کند و شرکتکنندگان خارجی در آن ثبت نام کنند، میتوانیم بگوییم این کنگره بینالمللی است. البته نمیتوانم بگویم ما اصلاً کنگره این چنینی نداریم، اما به خاطر نمیآورم که شاخصهای یک کنگره بینالمللی خوب و قابل قبول در کشور رعایت شده باشد. برگزاری کنگرههای سازمانهای بینالمللی محاسن بسیار زیادی دارد؛ برای مثال رفت و آمد متخصصین خارجی به کشور، افزایش درآمدهای ارزی، شناساندن متخصصین داخلی کشور به مجامع بینالمللی و گردش توریسم علمی.
سیاست چهارم کمیسیون این است که بعد از ایجاد توانمندیهایی که عرض کردم، کارهای بیشتری را در قالب برونسپاری به انجمنها واگذار کنیم. البته این سیاست از سه سیاست قبلی دورتر است و مستلزم توانمندسازی انجمنهاست.
– اشاره کردید که رسالت اصلی انجمنها فعالیت علمی و پژوهشی است نه پرداختن به مسائل صنفی. ظاهرا پرداختن به مسائل صنفی در اساسنامه انجمنهای علمی دیده نشده در صورتی که پیگیری مطالبات صنفی یکی از انتظارات اعضا از هیاتمدیره انجمنهاست. با این اوصاف شرح وظایف انجمنها مطابق اساسنامه آنها چیست و وزارت بهداشت تا چه اندازه آنها را در سیاستگذاریهای خود به بازی میگیرد؟
مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی و اساسنامه انجمنها و آئیننامه اجرایی کمیسیون انجمنها، تأکید بر فعالیت علمی انجمنها تأکید دارند. مباحث صنفی در قالب انجمنهای علمی دیده نشده است. اینکه انجمنها تا چه حد مداخله در مباحث صنفی را ضروری میدانند و آیا وظایف علمی و تحقیقاتی خود را انجام دادهاند، موضوعی است که باید در مورد آن بحث شود.
البته با توجه به نگاه مسئولین کشور، رئیس جمهور و وزارتخانه، دیدگاهها میتواند نسبت به این موضوع متفاوت باشد، اما بر اساس اسناد بالادستی، وظیفه انجمنها علمی و تحقیقاتی است.
– اشاره کردید یکی از وظایف انجمنها، آموزش اعضاء چه در قالب آموزش مداوم و چه تحقیقاتی است، اما شاهد هستیم برخی انجمنها با شرکتها بیش از یک حامی ارتباط برقرار کرده و سیاستهای خود را در راستای آنها قرار دادهاند، به طوری که این شائبه مطرح میشود که برخی انجمنها به سمت و سوی تجارت رفتهاند. آیا کمیسیون در این زمینه موضعگیری دارد؟
این موضوع در دورههای مختلف مطرح شده است که آیا قابل قبول است که انجمنها به سمت شرکتهای دارویی و تجهیزاتی سوگیری داشته باشند یا خیر؟ طبیعتاً انتظار میرود که فعالیتهای علمی و آموزشی بدون سوگیری و بایاس تجاری باشد. چرا که در غیر این صورت از اعتبار انجمنها نزد مسئولین برای همکاری در فعالیتهای علمی و تحقیقاتی کاسته میشود. اگر نگاهی به مشی مراکز علمی خارج از کشور داشته باشیم، میبینیم که امور شرکتها را در کنار کنگره دارند، اما به تدریج به سمت محدود کردن آن میروند. برای مثال در ضوابط خود این موضوع را منظور میکنند که دیگر اعزام افراد به کنگرهها از طریق شرکتها انجام نشود و در مقالاتشان اعلام شود که آنها با شرکتها ارتباطی دارند یا ندارند. در نتیجه توصیه ما به همه انجمنها این است که به نوعی عمل کنند که دیگران تصور نکنند از یک بخش تجاری طرفداری میکنند. طبیعتاً مسئولین مختلف وزارتخانه در این مورد موضعگیری دارند. تصور من این است که این مهم در دوران مختلف مورد توجه قرار گرفته است و حتی در کتاب آئیننامهها حد ارتباط انجمنها با شرکتهای تجهیزاتی پیشنهاد شده است.
– یکی از چالشهای جدی در فعالیت انجمنها گردش نخبگان است که شما هم در برنامههای خود به آن اشاره کردید. در ترکیب هیاتمدیره برخی انجمنها شاهد حضور همیشگی افراد خاص هستیم که سایه آنها سالهاست بر سر انجمن گسترده است و به شکل مستقیم یا غیر مستقیم در فعالیتها و سیاستهای انجمن مربوطه حضور دارند یا دخالت میکنند و اجازه ورود دیگر اعضای تازه و نگاههای تازه و گردش نخبگان را نمیدهند. برای حل این مشکل چه راهکاری مد نظر دارید؟
البته عبارتی که من به کار بردم گردش معقول نخبگان بود… بعضاً میبینیم دچار مشکل فرهنگی هستیم که برخی جوانان برای بالا آمدن، علاقه دارند پیشکسوتان خود را به زمین بزنند، که غلط است. راهکار صحیح این است که متخصصین جوانتر در درون انجمنها قرار بگیرند و کمیتههای تخصصی قرار بگیرند و خودشان را به عنوان یک فرد متعهد و دارای تفکر اجرایی قوی و مؤثر بشناسانند و به تدریج مراتب بالاتر را طی کنند و قطعاً پیشکسوتان در این صورت با آنان همکاری خواهند کرد.
اما اگر فکر کنیم که بدون اینکه وارد انجمن شویم بیاییم و بگوییم آقای دکتر خیلی وقت است که تشریف دارند و حالا نوبت ماست که بیاییم و مسئولیت بگیریم، طبیعتا نه اعضاء به ما رای میدهند و نه مقدمین قبول میکنند انجمنی که سالهای سال برای آن زحمت کشیدهاند را به افرادی بسپارند که نمیدانند چه آیندهای برای آن رقم خواهند زد. باید گردش معقول نخبگان صورت بگیرد و راهکار آن همین است که عرض کردم؛ ورود متخصصین جوان ما به کمیتههای انجمن، فعالیت در کمیتهها، شناساندن خودشان و بعد شرکت در انتخابات هیاتمدیره. روالی که در تمام دنیا هم به همین ترتیب انجام میشود.
چالش دیگری که در انجمنها داریم این است که میبینیم برخی انجمنها به شکل مقطعی رنگ عوض میکنند. برای مثال در یک مجمع بر حسب شرایط موجود، به افرادی رأی میدهند که اصلاً در هیاتمدیره حضور نداشتهاند. این باعث میشود سیاستهای قبلی از بین بروند و مسیرها همه پاک شود و مسیر جدیدی گذاشته میشود. این در حالی است که امروزه هیات مدیرههای انجمنهای علمی در کشورهای توسعه یافته، علاوه بر افرادی مثل خزانهدار و… معمولاً از سه نفر تشکیل شده است: رئیس قبلی، رئیس بعدی و رئیس فعلی تا مسیر انجمنها یک مسیر یکنواخت و مداوم و رو به رشد باشد. گردش معقول نخبگان هم باید به این صورت در انجمنها اتفاق بیفتد که افراد ابتدا در انجمنها فعال شوند و کمیتهها را راهاندازی کنند و بعد از همکاری و کسب تجربه کاندیدای حضور در هیاتمدیره شوند.
– با احترام به لزوم طی سلسله مراتب فعالیت در انجمنها، به هر حال وقتی اعضاء در انتخابات شرکت میکنند، خود را در یک رقابت در معرض رای و انتخاب اعضای انجمن قرار میدهند و این اعضا هستند که برگزیدگان خود را انتخاب میکنند. شاید در برخی موارد کارنامه رئیس و اعضاء هیات مدیره قبلی به صورتی بوده است که اعضای انجمن لازم بدانند افراد دیگری روی کار بیایند.
این اشکالی ندارد ولی باید بدانند انتخاب افرادی که هیچ زمانی در هیاتمدیرهای حضور نداشتهاند تا از جزییات و ساز و کار فعالیت گذشته انجمن، از محل کسب منابع، برنامهها، نامهها، نحوه جذب اعضاء و خرید ساختمان، ارتباط با سایر انجمنها و غیره اطلاع داشته باشند، پیشرفت نیست، بلکه برگشت به عقب است. تمام فعالیتی که هیاتمدیره قبلی انجام داده است نیست میشود و هیاتمدیره به سر خانه اول باز میگردد. البته این موضوع که رئیس قبلی، فعلی و آینده انجمن در هیات مدیره حضور داشته باشند، بستگی به این دارد که اساسنامه انجمن را چگونه بنویسیم.
– اشاره کردید که برخی انجمنها تنها یک حضور اسمی دارند و هیچگونه فعالیتی در طول سال در آنها دیده نمیشود. چه راهکاری برای پویاتر کردن انجمنها دارید و اگر از انجمنی فعالیتی نبینید، آیا امکان انحلال آن وجود دارد؟
وزارت علوم دو برابر وزارت بهداشت و حدود ۴۰۰ انجمن دارد که از سال ۸۵ به ارزیابی و اعتباربخشی انجمنها پرداخته است و هر سال انجمنها را ارزیابی کرده و آنان را بر اساس شاخصهایی به دستههایی از A تا F تقسیم میکنند. اگر انجمنی در دسته آخر قرار بگیرد، پروانه آن لغو میشود و باید دوباره پایهگذاری شود. خوشبختانه آقای دکتر استقامتی و گروه ارزیابی از سال گذشته این کار را در وزارت بهداشت شروع کردند و تعدادی شاخص تعریف کردند و این اعتباربخشی و ارزیابی بناست هر سال انجام و نتایج آن اعلام شود.
– در مورد بحث میزان حق عضویت چطور؟ آیا کمیسیون در این زمینه نظارت دارد؟ اخیرا خبری داشتیم مبنی برا تصویب حق عضویت یک میلیونی در یک انجمن برای تامین هزینه خرید ساختمان که موجب کاهش تعداد اعضا و کاهش مشارکت در انتخابات اخیر این انجمن شده است…
خیر. این موضوع در حوزه اختیارات مجمع انجمنها است. ترجیح ما این است که مجمع با اعضاء تعامل خوبی داشته باشد و در صورتی که انجمنها فعالیت خوبی داشته باشند، اعضاء حق عضویت در نظر گرفته شده را پرداخت کنند. مگر اینکه اعضاء نسبت به نامتعارف بودن میزان حق عضویت به کمیسیون اعتراض کنند.
– در حال حاضر چند انجمن علمی داریم و به طور دقیق چند انتخابات الکترونیک برگزار کردهاند و اولین آنها چه زمانی برگزار شده است؟
وزارت بهداشت در حال حاضر ۱۹۰ انجمن مصوب دارد. بیست و یک انجمن انتخابات الکترونیک را انجام دادهاند که در پرتال سامانه جامع انجمنهای علمی گروه پزشکی اطلاعات آنها موجود است.
– تجربه انتخابات نظام پزشکی سبب بیاعتمادی اعضاء جامعه پزشکی نسبت به امکان برگزاری انتخابات الکترونیک شده است. همچنین امنیت آراء در این نوع از برگزاری انتخابات مورد تردید برخی افراد است. برای برگرداندن این اعتماد چه راهکارهایی وجود دارد؟
دولت الکترونیک از جمله ابزار کشورهای توسعه یافته است و بالاترین مرحله تحقق آن انتخابات الکترونیک است. برای توسعهیافتگی کشور باید این رویدادها تمرین شوند. اگر در مقطعی در انتخابات الکترونیک دچار حادثه شدیم، دلیل نمیشود برای قدمهای بعدی اقدام نکنیم. برای برگرداندن این اعتماد اولاً انتخابات توسط سیستمی که مورد اعتماد است برگزار میشود و نظارتهای مختلفی بر آن صورت میگیرد و تجارب هم موفقیت آن را نشان میدهد.
البته ابعاد انتخاباتی که انجام میشود، به بزرگی انتخابات نظام پزشکی نیست، اما این انتخابات تجربهای برای پایش کردن نواقص موجود در انتخابات الکترونیک و گام گذاشتن به سوی دولت الکترونیک است. در حال حاضر ابزار برگزاری انتخابات الکترونیک در وزارت بهداشت فراهم است و نظارتهای موجود در حال انجام است و بنده معتقدم که بسیاری از انجمنها از انتخابات الکترونیک استقبال خواهند کرد و از محاسن آن بهرهمند خواهند شد.
– اما به نظر میرسد تعدادی از انجمنها در برابر برگزاری انتخابات به شکل الکترونیک مقاومت میکنند، چرا که با وجود اینکه حدود دو سال از تصویب آئیننامه جدید برگزاری انتخابات گذشته است، زیرساختهای آن را فراهم نکردهاند. آیا بنا بر این است که در نهایت به جایی برسیم که انتخابات الکترونیک برای همه انجمنها یک الزام باشد یا ممکن است مانند تعدادی از قوانین دیگر کاملاً اجرایی نشود؟ زیرساخت برگزاری انتخابات الکترونیک چیست؟
به نظرم میاید که انجمنها در برابر این شیوه برگزاری انتخابات مقاومتی نخواهند کرد؛ چراکه سیاست کمیسیون است و کار خوبی است. همانطور که گفتم من در طراحی انتخابات الکترونیک نقشی نداشتم و در کمیسیون قبلی انجام شده است اما برگزاری انتخابات به این شیوه را بسیار مثبت میبینم و استقبال خوبی هم از آن انجام شده است. الان کمیسیون همه انجمنها را ملزم کرده است که انتخابات را به شکل الکترونیک برگزار کنند. زیرساخت این انتخابات این است که باید شیوه برگزاری الکترونیک را در اساسنامه خود وارد کنند و لازمه آن است که آن را در مجمع عمومی فوقالعاده خود تصویب کنند. اگر اصلاحات در اساسنامه انجام شود، زیرساخت انجام آن آماده است و شرکتی که در قالب برونسپاری کار برگزاری انتخابات را بر عهده گرفته است آن را اجرا خواهد کرد.
بنده مقاومت در برابر انتخابات الکترونیک را قبول ندارم و به انجمنها مهلتی داده شده است که این بحث را در قالب برگزاری مجمع در اسانامه خود وارد کنند. این بین اگر زمان برگزاری انتخابات انجمنی فرا برسد و مقدمات کار انجام نگرفته باشد با آن انجمن همراهی میشود که فعالیت هیاتمدیره به تاخیر نیفتد.
– چالش اختلافاتی که اداره ثبت شرکتها با انتخابات الکترونیک دارد چگونه قابل حل است؟
این چالش حل شده است به نوعی؛ راهحل این است که انتخابات الکترونیک وارد اساسنامه انجمن شده و اساسنامه در اداره ثبت شرکتها تغییر کند. چرا که اداره ثبت شرکتها بر اجرای آنچه در اساسنامه وجود دارد نظارت میکند.
– در دی ماه گذشته بنا بود انتخابات انجمن دندان پزشکان عمومی ایران برگزار شود اما کمیسیون انجمنهای علمی تصمیم گرفت انتخابات انجمن دندانپزشکان عمومی به تأخیر بیاندازد. دلیل این تصمیم چه بود؟
دلیل عمده آن اعتراضاتی بود که در مورد این انتخابات وجود داشت که برای کمیته تخلفات کمیسیون ارسال شد و پس از بررسی و مطرح کردن در کمیسیون، به این نتیجه رسیدیم به صلاح است انتخابات فعلا به تأخیر بیفتد.
– در حالی که مهلت فعالیت قانونی انجمن دندانپزشکان عمومی ایران به پایان رسیده بود و عملا پروانه فعالیت این انجمن اعتبار نداشت، ولی شاهد هستیم که همچنان امتیاز آموزش مداوم به انجمن اعطاء میشود. حتی این انجمن در همین شرایط کنگره علمی برگزار کرده است. دلیل این اتفاق چیست؟
رسمی شده است، مخصوصا از دوره گذشته، که بعد از اینکه دوره فعالیت هیاتمدیره انجمنی به اتمام میرسد، به اداره آموزش مداوم اطلاع داده میشود که آن انجمن دیگر نمیتواند برنامههای آموزش مداوم اجرا کند. در نتیجه غیرقانونی بودن این کار آنطور که شما اشاره میکنید در جایی خیلی مشخص اعلام نشده است.
– با توجه به اینکه فرمودید کمیته تخلفات انتخاباتی اعتراضات معترضان را مورد قبول دانسته است آیا بناست انتخابات آتی انجمن دندانپزشکان عمومی توسط هیات مدیره فعلی برگزار شود یا اجرای آن به نهاد مستقلی واگذار میشود؟ زمان آن چه تاریخی است؟
این انتخابات قطعا در سال ۹۶ برگزار نمیشود. در موارد دیگر هم کمیسیون تصمیم خواهد گرفت.
منبع:دندانه