خاطره: آمپول ۱۲۰۰ بهتره!
دکتر آیرج کیپور
گاهی ماسک، حتی دولایهاش نیز نمیتواند جلوی هجوم بوی نامطبوع بعضی از دهانها را بگیرد، اما دندانپزشک نه تنها حق ندارد به «مالک دهان» اعتراض کند، بلکه باید بتواند جلوی تغییر چهرهاش را نیز بگیرد. دندانپزشک باید تحمل کند و آموزش دهد. چاره دیگری نیست…
پرسیدم: «مثل اینکه با مسواک قهری؟»
با اطمینان گفت: «نه به خدا. هر شب مسواک میزنم. بوی دهنم درست نمیشه.»
– چرا زودتر پیشم نیومدی؟
– آمدم. نبودی. رفتم پیش دکتر…. گفت از عفونته. ۳ تا ۸۰۰ میدم. داروخانه نداشت گفت ۱۲۰۰ میدم بهتره. منم روزی یکی زدم. آخریشم الان زدم. آمپولزن سرمحلمان گفت داروخانه زیادی داده ولی من ۸۰۰ تا میزنم. همهشه نزد. آخراشه دور انداخت و با اطمینان تاکید کرد: «۸۰۰ تا بیشتر نزد.» با کمی مکث ادامه داد: «حیف شد. خیلی دور انداخت!»
با تردید پرسیدم: «هزار و دویست دیگه چیه؟ منظورت پنیسیلین یک میلیون و دویسته؟»
– آره، آره از همونها. روزی یکی زدم. یه ذره خوب شد.
– پنیسیلین یک میلیون و دویست؟ اینا واسه این جور ناراحتیها نیست. حتما اشتباه فهمیدی! و پرسیدم: «به دکتر نگفتی؟»
با اطمینان گفت: «نه آقا. ایناهاشش. گفت برو سه تا بزن. بعد بیا ببینم.»
به نسخه نگاه کردم. حق با او بود. بعضی از پزشکان، ظاهرا برای اثبات «قدیمی بودن» و با تجربه نشان دادن خود، نسخه را با شتاب و بدخط مینویسند. در اصل در این کج و معوج نوشتن نسخه، عدم اعتماد و هراس از غلطنویسی نام دارو، تعیینکننده است.
هرچند پزشک، نسخه را بسیار بدخط و درهم نوشته بود، اما میشد حرف P و ۸۰۰ را تشخیص داد.
نمیتوانستم نظری بدهم و منمنکنان گفتم: «باشه. اول جرمگیری میکنیم، بعد دندونای خرابتو میکشیم. این دوتا رو هم عصبکشی میکنیم. چندتا هم پُرکردنیان. لثهتم ناراحته و باید درمون بشه.»
– از پولش نترس! وضع آقام خوبه. خداره شکری پولمه میده!
– باشه. کارمون که تموم شد، اگه دیدیم بازم دهنت بو میده، به یه متخصص بیماریهای گوش و حلق و بینی معرفیت میکنم.
– باشه. خدا خیرت بده. اشکالی نداره. از پولش نترس. میدم. فقط خوب بشه!
برایش وقت بعدی تعیین کردم. هنگام بیرون رفتن، دفترچهاش را به سویم دراز کرد و پرسید: «دوا نمینویسی؟»
گفتم: «نه لازم نیست. همون غرغرهای که گفتم فعلا کافیه.»
گردنش کمی به سمت شانه خم شد، نگاهش را به من دوخت و گفت: «دکتر، بیزحمت ۳ تای دیگه ۱۲۰۰ بنویس. خاصیتش خیلی خوبه!»
منبع:دندانه