نگاهی به دومین دفتر شعر دکتر شاهین شهسواریپور
رد پای شاعر امروز در جاده رباعی
رضا شمسی
شاعر، روزنامهنگار و منتقد ادبی
«چشمان تو از دلم چه میداند، هیچ» عنوان دومین دفتر شعر دکتر شاهین شهسواریپور است که به دست دوستداران شعر میرسد. شهسواری در اولین مجموعه خود با عنوان «راز دل تنها» شاعری غزلسرا است و با همین پشتوانه، مسیر شاعری خود را ادامه میدهد، از همین رو است که از رباعیهای او در مجموعه دومش نیز عشق میچکد و خودش هم در سرآغاز کتابش بر همین ادعا است که:
از دیدهی آشناییام عشق چکید/ وز زخم شب جداییام عشق چکید/ آنقدر همیشه در دل و جانی که/ مثل غزل از رباعیام عشق چکید
این شاعر در ۴۸ رباعی دیگر نیز که مجموع اشعار دومین دفتر شعرش را تشکیل میدهد، علاوه بر بنمایه تغزلی، با زبانی صمیمانه و به دور از تکلف و تصنع، مخاطب خود را به تخیل و عطوفت انسانی مهمان میکند و به او شعری معاصر را نشان میدهد.
رباعی یک قالب شناختهشده در شعر کلاسیک فارسی است و عموما زبانی آرکائیک و فخیم داشته و از همین روی ورود به این ساحت، چالشهای خاص خود را دارد؛ از جمله آنکه رباعیسرایان بزرگی چون خیام، این قالب شعری را به حد اعلای زیبایی و فخامت رساندهاند و به همین دلیل، تقلید از زبان و شیوه بیان آنها، حتی اگر در اوج مهارت هم صورت بگیرد، در زمانه ما رنگی کلیشهای به خود خواهد گرفت. در مقابل پیدا کردن زبان و شیوه بیانی تازه نیز امری بس دشوار است که تنها شاعرانی از پسش برمیآیند که مسیر عرقریزی روح و روان را بپیمایند و نگارنده این سطور بر این عقیده است که شاعر مجموعه مورد نظر ما در حال پیمودن قدمهایی استوار و گامهایی جسورانه در این مسیر است و سعی دارد رد پایی از خود به عنوان شاعر امروز در جاده رباعی به یادگار بگذارد
شاهین شهسواریپور به کلمات و ترکیبات آشنا و سادهای مانند: «دلشورهی فردا»، «خط نور»، «لقمه نان» و… جانی دوباره میبخشد و آنها را با زبان شاعرانه به مخاطب خود تحویل میدهد. نوآوریهای زبانی و تصویرسازیهای او نیز قابل تحسین میباشند و سطرهایی از این دست را آفریدهاند:
آبی آبی تمام دریا آبی/ سرتاسر آسمان زیبا آبی/ در طول شب سیاه یک پنجره گفت/ شب میرود و دوباره فردا آبی (رباعی شماره ۳۲)
این شاعر همچنین چشم به پیرامون خود نبسته و برای انسان معاصر آرزوی دنیایی بهتر دارد:
دیگر سخن از جنگ و جنایت کافی است/ تبلیغ تعصب و عداوت کافی است/ من فکر کنم برای انسانیت/ لبخندی و ذرهای محبت کافی است (رباعی شماره ۱۷)
در مجموع میتوان گفت که خواندن رباعیهای «چشمان تو از دلم چه میداند، هیچ» که انتشارات فصل پنجم آن را منتشر نموده است، هیچ علاقهمند به شعری را دست خالی باز نمیگرداند.
منبع:دندانه