تجهیزات دندانپزشکی تاج الدین
0 محصولات نمایش سبد خرید

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

درد نیست، فشاره!

درد نیست، فشاره!

 

نویسنده: بیماری که دیگر به دندان‌پزشکان اعتماد ندارد

دکتر جوان و بی‌حوصله‌ای نگاهی به دندانم انداخت بدون هیچ حرفی یک آمپول بی‌حسی زد. از آنجایی که درد داشتم احساس راحتی کردم که چند دقیقه بعد راحت خواهم شد. شاید بعد از چهل دقیقه زبانم سِر بود اما دندانم هنوز درد می‌کرد. هم به منشی و هم به دستیار دکتر گفتم درد دارم. گفتند به دکتر بگو. نوبتم شد، به دکتر گفتم هنوز بی‌حس نیستم و درد دارم، با انبر با دندانم ور رفت. جیغ بلندی زدم. گفت چه خبره خانم؟! من هنوز شروع نکرده، شما داد می‌زنید.

گفتم درد دارم. نمی‌دانم فکر می‌کنم آمپول دوم را هم زد، اما در کسری از ثانیه دوباره شروع کرد به کشیدن دندانم. اعتراض کردم. این بار با عصبانیت بیشتر گفت: درد نیست خانم، فشاره.

گفتم اما من درد دارم، اعتنایی نکرد و ادامه داد. در حالی که دستش در دهانم بود جیغ خفه‌ای از درد می‌زدم اما باز هم داد زد گفت: خانم می‌گم درد نیست، فشاره!

من قبلا هم تجربه کشیدن دندان داشتم می‌دانستم منظور از فشار چیست، اما من درد عصب دندانم را حس می‌کردم، نه فشار.

تمام لحظاتی که سعی کرد دندان مرا لق کند و با آن ور می‌رفت من درد می‌کشیدم و نزدیک بود از درد بی‌هوش شوم. دندان را کشید و به من نشان داد و با حالت حق به‌جانب و تمسخرآمیزی گفت: من دندان را کشیده‌ام و شما هنوز داری می‌گی درد داری. چند دقیقه بشین بعد بلند شو.

زدم زیر گریه. تمام تنم می‌لرزید. من از آن دکتر شکایت کردم و پیگیرم.

همه اینها را گفتم که چند سوال مهم بپرسم:

این جمله که درد نیست فشاره را چه کسی تشخیص می‌دهد؛ من بیمار یا دکتر؟! آیا او بیشتر از من به عواطفم آگاه است؟ اگر به جای من ِ بزرگسال، یک کودک یا نوجوان زیر دستش بود چطور می‌شد تمیز داد که گریه از ترس است یا از درد؟ چرا دکتر یک لحظه هم به خودش شک نکرد که شاید من درست بگویم و درد باشد نه فشار؟!

و حالا من این سوال را هم می‌پرسم قیمت داروی بی‌حسی چقدر در «درد داشتن یا فشار بودن» برای دکتر تاثیرگذار بود؟

و سوال آخر اینکه من با این تجربه وحشتناک چطور دوباره بتوانم به دندان‌پزشک دیگری اعتماد کنم؟

 

منبع:دندانه

0
دیدگاه‌های نوشته