دندانپزشکان جوان و مشکلات آنها در ورود به بازار کار
دندانپزشکان جوان برای ورود به بازار کار با مشکلات عدیدهای روبرو هستند.این مشکلات جنبههای بسیار متفاوتی را در بر می گیرد که از سیاستگذاریهای کلان تا تغییرات طبیعی شرایط جامعه ،علل آن هستند.
در این مطلب در مورد چالشهایی که دندان پزشکان جوان برای ورود به بازار کار با آنها مواجه هستند و علل آنها،نکاتی مطرح میشود
چالش افزایش تعداد دندانپزشکان فارغالتحصیل:
شاید به نظر بسیاری از همکاران مهمترین تهدید بازار کار دندان پزشکی است. آمارهایی هم که در مورد سرانه دندانپزشک در کشور ارائه میشود و مقایسه آن با کشورهای دیگر(که بسیاری از آنها از نظر اقتصادی و تولید ناحالص ملی شرایط بسیار متفاوتی نسبت به ما دارند) با در نظر گرفتن سرانه افرادی از جامعه که به طور بالقوه قادر به پرداخت هزینههای دندانپزشکی(با تعرفه مصوب) هستند،بسیار غیرواقع نگرانه به نظر میرسد.چرا که درصد بزرگی از جامعه که در این عددهای سرانه دندانپزشک لحاظ میشوند،تحت هیچ شرایطی بدون پشتیبانی بیمه ها قادر به هزینه نازلترین تعرفه مصوب دندانپزشکی هم نیستند.خدمات دندانپزشکی ذاتا تخصصی،هزینهبر و گران هستند و امکان ندارد که با افزایش تعداد دندانپزشک،هزینههای درمان را برای افرادی که به نان شبشان محتاج هستند پایین آورد.نتیجه این افزایش، رقابت شدید در بازار دندانپزشکی فعلی و عدم دسترسی درصدی مردم به کوچکترین خدمات دندان پزشکی خواهد بود.از طرف دیگر تربیت نیروهای حد واسط با حیطه وظایف و نظارت نامشخص مانند تکنسینها و بهداشتکاران دندانپزشکی بازار دندانپزشکی را بیش از قبل دچار تهدید کردهاست.
مشکلات طرح، سربازی و تعهدها:
به طور میانگین ورود دندانپزشکان به بازار کار رسمی اگر دندانپزشک عمومی باقی بمانند حدود بیست و هشت سالگی است(بعد از گذراندن دوران خدمت سربازی یا طرح).اگر در یکی از رشته های تخصصی هم ادامه تحصیل بدهند،تاخیر ورود به بازار کار رسمی حداقل سه سال دیگر تمدید خواهد شد.تعهدات دندانپزشکان متخصص از این هم پیچیده تر است و ممکن است که مسیر زندگی یک دندانپزشک متخصص را به طور کلی تغییر دهد و کسب درآمد و موقعیت اجتماعی را برای او سالها به تاخیر بیاندازد.
خرید یا اجاره مطب و تهیه تجهیزات:
خرید مطب یا اجاره مطب بسیار پر هزینه است و نیاز به سرمایه اولیه دارد.دندانپزشکان جوانی که پشتوانه مالی(بخوانید خانواده پولدار!) ندارند،از عهدهی این هزینهها بر نمیآیند.تجهیز مطب هزینهی مضاعفی است بسیار کمرشکن و سنگین است.بانکها حمایت لازم را از دندانپزشکان برای این موارد ندارند.برای مثال اگر به دنبال وام تجهیزمطب باشید،معمولا روال بیشتر بانکها اینگونه است که فقط به مطب تجهیز شده و آماده وام تجهیز مطب میدهند!
وضع قیمت ملک مطب به گونهای است که حتی برخی از دندانپزشکان قدیمی که مالک مطبهای خود در شهرهای بزرگ هستند،کار کردنشان در مطب از نظر اقتصادی به صرفه نیست چون قیمت سرمایه ملک و سود بانکی آن مبلغ از درآمد خود دندانپزشک بیشتر ممکن است بشود!
آموزش ناکافی و عدم حمایت کافی از سوی برخی از پیشکسوتان و اساتید:
تعداد ورودیهای پذیرفته شده در دانشکدههای دندانپزشکی افزایش چشمگیری یافتهاست در عین حال امکانات سختافزاری بسیاری از این دانشکدهها ثابت بوده است.افزایش تعداد دانشکدهها و افزایش پذیرفتهشدگان دندانپزشکی احتمالا با افت کیفیت آموزش همراه خواهد بود که در سالهای آینده اثرات خود را نشان خواهد داد.در کنار این موارد بیتفاوتی برخی از اساتید و پیشکسوتان به سرنوشت آموزشی و شغلی نسلهای جوان دندانپزشک امر قابل صرف نظری نیست.حتی در مورد میزان تعهدات ،اجازه تاسیس مطب و نحوهی ارزشیابی ارتقای هیئت علمی گاهی با این قضیه مواجه میشویم که برخی از پیشینیان با وضع قوانین سختگیرانهتر در راه پیشرفت نسلهای بعد از سنگ اندازی میکنند.در حالی که برخی از همین افراد در زمان خود با سهمیههای خاص (مانند سهمیه مربیان دانشکدهها) بدون طی کردن همین سلسله مراتب از میانبرها به قله رسیدهاند!
قوانین خلق الساعه و ناکارآمد:
سیاستگذاری دندانپزشکی کشور با ثبات نیست.وضعیت پیش بینی شده ندارد.قوانین به سرعت تغییر میکنند.دندانپزشکان جوان نمیتوانند برای آینده خود برنامه ریزی بکنند.یک روز منابع امتحان دستیاری عوض میشود،یک روز قوانین طرح و تبصرههای مربوط به تاسیس مطب تغییر پیدا میکند.عدم وجود ثبات و فقدان برنامهریزی طولانی مدت،یکی از تحصیل کرده ترین اقشار جامعه را با تردید و بیثباتی مواجه کردهاست.
ناکارمدی قوانین نظارتی هم که باعث شدهاست در گوشه و کنار کشور دندانسازان تجربی و افراد فاقد صلاجیت علمی در حیطههای تخصصی دندانپزشکی دخالت کنند،از دیگر مشکلات صنفی یدندانپزشکان جوان است.
مالیات سنگین و قوانین دست و پاگیر اداری:
دندانپزشکان هم مانند بقیه اقشار جامعه باید سهم خود را از هزینههای جاری اداره کشور در قالب مالیات بپردازند.ولی مالیات همانطور که از اسمش پیداست بر درآمد تعریف می شود!نتیجه اینکه دندانپزشکان جوانی که تازه شروع به کار کردهاند و بیشتر زیر بار قسط،قرض و درحال هزینه کردن هستند قاعدتا به درآمد نرسیدهاند که مالیاتی بپردازند.اما قوانین مالیاتی این موارد را خیلی کمتردر نظر میگیرند و به زیان دندانپزشکان جوان هستند.
از طرف دیگر تمام قوانین موجود اعم از اخذ پروانه ،جواز اشتغال و … به زیان دندانپزشکان جوان در حال سختتر شدن است.قوانین مربوط به اخذ وام،قوانین مربوط به شرکت در آزمون دستیاری و … دست و پاگیرتر از قبل میشوند.
عدم وجود نهاد صنفی حامی منسجم:
دندانپزشکان نهادهای صنفی منسجمی ندارند.نهادهای حاضر اعم از نظام پزشکی و انجمن های دندانپزشکی هم توان اجرایی و حمایتی از حقوق دندانپزشکان جوان را ندارند.در فقدان نهادهای منسجم و اجحاف در قانونگذاری توسط نهادهای سیاستگذار در امور سرنوشتساز دندانپزشکان جوان،فقدان نهاد صنفی که بتواند با رایزنی با نهادهای مربوطه از تضییع حقوق این عده جلوگیری کند،بسیار محسوس است.
سودجویی برخی از کلینیکها و شرکتهای تجهیزات دندانپزشکی:
با افزایش تعداد فارغالتحصیلان دندانپزشکی، شرایط بازار کار دندانپزشکی پررقابتی تر و دشوارتر شده است.برخی از کلینیکها از این فرصت استفاده کرده و برای افزایش سود خود،شرایط غیرعادلانهای برای دندان پزشکان جوان ایجاد کردهاند.به طوری که حتی در برخی شهرها،کار دندانپزشکان با این کلینیکها به مراجع قضایی کشیده شدهاست.شرایط بازار کار هم سرمایه زیادی را برای تاسیس مطب یا کلینیک میطلبد که پای سرمایهداران غیردندانپزشک را به این قضیه باز کردهاست که بیشتر به رویکرد استعمار دندانپزشکان جوان منجر شدهاست.
در نوسانات بازار دلار و تحریمهای ظالمانه علیه ایران،بسیاری از شرکتهای تجهیزات و مواد دندانپزشکی نشان دادند که از آب گل آلود بلدند که شاه ماهی صید کنند!وارد شدن مواد و تجهیزات نامرغوب با قیمتهای بالا و ارائه کالا با قیمتهای بالاتر از قیمت جهانی و عدم ارائه گارانتی و پشتیبانی کافی از محصولات متاسفانه رفتارهای غیرمعمولی از برخی شرکتهای تجهیزات دندانپزشکی نبود.در این میان کسانی که بیش از همه متضرر شدند و میشوند دندانپزشکان جوانی هستند که مجبورند تن به وضع موجود بدهند.
انتظارات بالای دندانپزشکان جوان:
در این میان باید به انتظارات بالای بسیاری از دندانپزشکان جوان که میخواهند ره صدساله را در یک شب طی کنند،امری بدیهی است.دندانپزشکی در جامعه به عنوان رشتهای زودبازده و پربازده مطرح شدهاست.این تصور خام وجود دارد که به محض شروع حرفه ی دندانپزشکی،باید در جایگاهی مشابه اساتید خود قرار بگیریم،درحالی که از قضیه شرایط زمانی خود غفلت میکنیم.شرایط اقتصادی نامساعد زمان خود و فشاری که مردم از نظر اقتصادی تحمل میکنند بعضا در برنامههای اقتصادی دندانپزشکان جوان نادیده گرفته میشود.
منبع:دندانه